تکدی گری تهدید یا فرصت؛ متکدیان غیر بومی در اسلام آباد غرب

تکدی گری همانند یک غده ی سرطانی بر پیکیره جامعه است، و متاسفانه مدتی ست پای متکدیانی از استان های دیگر و حتی خارج از کشور به اسلام آباد غرب باز شده و ظاهرا آنچه به نظر می رسد جامعه شناسان نیز باید پای کار آیند و موضوع تکدی گری را واکاوی کنند تا ریشه این غده سرطلانی را از جسم جامعه جراحی و این بیماری بدخیم را معالجه کنند.

به گزارش خبرآنلاین ، عده ای به تکدی گری به چشم شغل نگاه می کنند و عده ای دیگر از سر فقر به این پدیده در جامعه روی می آورند.به راستی اگر متکدیان برای شانه خالی کردن از زیرمسئولیت اجتماعی شان به تکدی گری روی می آورند و با تحت تاثیر قراردادن احساسات معنوی افراد جامعه پول هنگفتی را به جیب می زنند بدون آنکه عرق جبین ریخته و یا حرکتی از خود نشان داده باشند و اگرفقر آنان را وادار به انجام این کار کند آیا از سوی دولتمردان به حق نیست که فکری به حالشان کنند و مسئولین آستین خود را برای بهبود این وضع بالا بزنند.


ظاهرا آنچه به نظر می رسد جامعه شناسان نیز باید پای کار آیند و موضوع تکدی گری را واکاوی کنند تا ریشه این غده سرطلانی را از جسم جامعه جراحی و این بیماری بدخیم را معالجه کنند.

 


تکدی گری واژه ایست که در فرهنگ عامه هم معنای خوبی ندارد و همواره دیدگاه اقشار جامعه نسبت به این پدیده سیاه و مردود بوده است .


چرا که در فرهنگ دینی و اجتماعی مسلمانان فرهنگ کار و کسب روزی حلال در متن زندگی مردم همواره مورد توجه بوده است . روایتی از حضرت علی (ع) نقل شده که کار سازنده روح انسان و بیکاری فکر آدمی را به هرسو می کشاند و در جایی دیگر پیامبر اسلام حضرت حضرت محمد (ص) فرموده اند کسی که شب را از خستگی ناشی از کار بگذراند آن شب را آمرزیده خوابیده است.

اگر سستی و تنبلی در افراد جامعه رخنه کند چرخ های پیشرفت و رونق اقتصادی - اجتماعی از کار می افتد و افراد به کاری روی می آورند که زحمت نداشته باشد و شاید تکدی گری ریشه درتنبلی و سستی برخی افراد دارد که با این عمل چهره زشتی از جامعه به نمایش می گذارنند و دل جامعه را نیز به درد می آورند.


آنچه به چشم می خورد متکدیان زخمی برجامعه تحمیل می کنند که به دنبال آن کارهایی شکل می گیرد که عرف نیست که نمونه آن می توان به ترغیب کودکان کم سن و سال به گدایی در سر چهار راهها و خیابان ها است که در نهایت به دزدی و دیگر جرم ها در همان سن کودکی و یا در بزرگسالی منجر می شود.


تکدی گری مثل چاقویی است که دسته خود را می برد.اگر از دید مسئولین زخم است چرا مداوا نمی شود تا این غده بر جان جامعه چنگ اندازد و بدخیم تر شود .


در این بین بیشترین متکدیان را زنان و کودکان تشکیل می دهند و در این راه تاریک ممکن است. با وزش باد سنگین به فنا ونابودی کشیده شوند و عده ای از متکدیان هم افراد ترد شده از خانواده و جامعه هستند که به دام اعتیاد گرفتار شده و برای گذران زندگی خود به گدایی و حتی دزدی از مردم روی می آورند.


به جای اینکه نظاره گر مرگ تدریجی آنان باشیم باید دستگیرشان بود و از این مرداب وحشت وارهاند و به آغوش جامعه باز گرداند. چرا که نوش دارو بعد از مرگ سهراب هیچ تاثیری برای حیات دوباره وجود ندارد. زیرا این افراد که به عنوان متگدی ،گدا،نیازمند یا هر عناوین دیگر که می شناسیم و گاه بی تفاوت از کنارشان می گذریم و یا گاه با عنوان کمک به آنان به گمان خود صدقه می دهیم نیروی انسانی جامعه هستند و نیروی سالم ، جامعه سالم رامی سازد و از جامعه سالم نشاط و پویایی و در نهایت پیشرفت و امنیت شکل می گیرد .

46

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 586436

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 2 =