رفتم به دوران کودکی خودم. چه مراسمی بود عاشورا. به ما که آن زمان بچه بودیم احترام می گذاشتند و در تکیه هایی که چند کوچه آنطرف تر از خانه بود با استکانی چای پذیرایی می کردند.آن روزها عاشورا روز احترامی بود که کوچک را از بزرگ جدا نمی کرد. کسی صاحب منصب نبود و مردم برابر می شدند. کوچه ها امن بودند و حتی خلافکاران به این روز احترام می گذاشتند و پدران و مادران ما را آزاد می گذاشتند که به تنهایی درون تکیه ها سرک بکشیم. آزادی بود و روز عاشورا.
نظر شما