راه ورود زنان به انتخابات ریاست‌جمهوری را باز کنیم

عبدالله ناصری*

اينكه بعد از سي و چند سال از تدوين قانون اساسي،‌فضاي جديدي از سوي شوراي نگهبان شكل گرفته است و پاي حقوقدانان و متخصصان در تعريف و توصيف واژه رجل سياسي در امر انتخابات باز شده است،‌امري نيكو و شايسته است كه بايد آن را به فال نيك گرفت.

من معتقد هستم با توجه به اينكه زماني كه قانون اساسي كشور نوشته مي شد و زني همچون خانم گرجي شايستگي اش براي دادن رأي و تدوين قانون اساسي احراز شده بود، پس مراد و هدف بنيانگذار جمهوري اسلامي و حتي كساني كه در پيروي از ايشان براي جمهوري اسلامي قيام كردند، اين بود كه هيچ گونه تمايزي بين زن و مرد براي عهده دار شدن امور كشور در هيچ يك از سطوح نيست.

ما در دهه اول انقلاب يا حتي دهه دوم انقلاب اين مسائل و اين محدوديت نگاهي را به قضاوت زنان با استناد فقه سنتي مان داشتيم و شاهد بوديم كه برخي بر چند حديثي كه اعتبارشان مشخص نبود با حضور زنان در مقام قضاوت مخالفت ميكردند. اما در يك روند تجربه تاريخي در كشورمان شاهد بوديم كه دستگاه قضايي ما به اين نتيجه رسيد كه مي‌توان قاضي زن را منصوب كند.

من در اينجا ميخواهم جمله اي از يكي از فلاسفه مسلمان در قرن ششم به نام «ابن رشد» مطرح كنم. فردي كه دنياي غرب،‌ فلسفه اسلامي را از او فرا گرفتند و بسياري از افراد هم معتقد هستند اگر «ابن رشد» نبود با تهاجمي كه غزالي عليه فلسفه اسلامي كرد، فلسفه براي هميشه در جهان اسلام رخت ميبست. من فلسفه را بيش از آنكه در دنياي امروز، داده هاي فلسفي بدانم، فلسفه ورزي و انديشه ورزي عقلاني را مراد ميدانم.

ابن رشد در كتاب «فصل المقال» خودش اين عبارت را ميگويد كه «براي رسيدن به هدفي كه در آن طي طريق ميكنيم بايد سخن و روش پيشينيان را كه اين راه را رفتند، راهنما بدانيم،‌ چه بر آيين ما باشند چه نباشند.»

امروز دنياي غرب و دنياي توسعه يافته كه به تعبير ابن رشد بر آيين مسحيت هست،‌اين تجربه تاريخي را پشت سر گذاشت و اثبات كرد كه توانايي ها هيچ وجه تمايز جنسيتي ندارد و گاهي حتي تجربه هاي مديريتي داخل كشورمان نشان داده است كه مثلا رئيس سازمان حفاظت محيط زيست اگر توانايي كافي داشته باشند، ميتواند نسبت به گذشتگان خود كه مرد هم بودند، بهتر عمل كند.

در مورد قضاوت هم به رغم اينكه استدلال اين بود كه قاضي زن به دليل غلبه احساساتش، احتمال دارد حكم درستي ندهد،‌ولي امروز قوه قضائيه چنين نگاهي ندارد كه زنان قاضي ما ممكن است به دليل چيره شدن احساسات،‌ از مسير عقلاني خارج شوند.

به نكته ديگر هم بايد توجه كنيم كه قانون گذاري اساسا يك امر بشري است،‌ آن را نبايد الهي تلقي كرد. بنابراين معرفت تاريخي اقتضاء ميكند كه در هر مرحله براي قانون گذاري كه يك امر بشري است،‌نوع بشر اعم از زن و مرد در آن يكسان ديده شوند.‌چنانچه در تدوين قانون زنان مشاركت داشتند و خانم گرجي به عنوان يك زن مجتهده در خبرگان قانون اساسي حضور داشت.

از سويي ديگر به اين نكته توجه كنيم كه امروز ما وارد دنيايي شديم كه به عبارتي جهاني شده است و اگر چه  ما معتقديم كه هويت ديني و ملي خود را بايد در اين دنياي جهاني شده لحاظ كنيم اما بدون ترديد ارزش هاي حاكم بر اين دنياي جهاني شده كه به عنوان دنياي مدرنيته از آن ياد ميشود،‌ بي‌شك نبايد ناديده گرفته شود.

يكي از اين ارزش ها برابري است،‌ همچون برابري در برابر حق قانون گذاري و حق مديريتي در كشور. بنابراين بدون ترديد هم از نظر عقلاني و با توجه به روح كلي گفتمان وحي و گفتمان الهي،‌اين برابري  كه امروزه دنياي مدرن به عنوان دستاورد بشري به آن مي نازد، در روح كلي قرآن حاكم و جاري است.

لذا همچنان كه خداوند زن و مرد را مكمل هم قرار داده است، ما امروز به عنوان مسلماني كه از اين منشور الهي استفاده ميكنيم،‌حتما بايد مرادمان از واژه«رجل سياسي» ، معناي لغوي كلمه يعني مرد نباشد،‌بلكه به معناي مفهومي كلمه يعني انسان باشد. هر كسي اعم از زن و مردم كه قابليت و توانمندي براي مديريت كشور داشته باشد،‌همچنان كه زنان توانسته‌اند رياست وزارتخانه،‌نمايندگي مجلس و قضاوت را عهده دار باشند.

بنابراين ما به جرات ميتوانيم اين تجربه بشري را به مصداق جمله ابن رشد،‌ سر لوحه بازنگري فهم و درك خودمان از واژه «رجل سياسي»در قانون اساسي نشان دهيم و راه ورود زنان به عرصه رياست جمهوري و رقابت در اين حوزه را باز كنيم.

*فعال سیاسی اصلاح طلب و از مدیران اسبق خبرگزاری ایرنا

29217

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 607443

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ارش A1 ۰۷:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۹/۱۱
    1 3
    برادر عزيز. برابري زن ومرد به معناي مشابه بودن انها نيست. توانايي ها وخصوصيات زن و مرد با يكديگر تفاوتهاي اساسي دارد. در بعضي زمينه ها زن ها ودر بعضي زمينه ها مردها تواناتر هستند. پس نبايد حقوق يكسان براي آنها درنظر گرفت. حقوق برابر به معناي حقوق يكسان نيست.بعنوان مثال آيا مي توان خدمت سربازي مردان وزنان را عين هم در نظز گرفت؟ آيا در آن صورت ظلم به زنها نشده است؟ زن ومرد هردو انسان ولي با توانايي هاي فيزيكي و فكري متفاوت مي باشند. اين عين نظر صريح شرع مقدس اسلام و كاملاً منطقي وعلمي است .