اولین سالهای ورودم به وزارت خارجه در دهه 60 شمسی و در اولین ماموریت برون مرزی خود وارد هاوانا پایتخت کوبا شدم. در مدت شش ماه حضور در این کشور اگرچه با دهها خاطره و نکته مهم که همچنان در حافظهام باقی مانده است روبرو شدم اما در این میان دو موفقیت رهبران کوبا برایم برجستهتر بود. در کوبا هیچ بیسوادی دیده نمیشد.
رهبران این کشور توانسته بودند با اجرای بلندپروازانه ترین مبارزه سازمان یافته، این معضل اجتماعی را در کشورشان ریشه کن کنند. بسیاری افراد کهنسال را در جای جای پایتخت را میدیدم که در حال مطالعه روزنامه «گرانما» ارگان رسمی کمیته مرکزی حزب کمونیست کوبا بودند که نام روزنامه در بسیاری مواقع به رنگ قرمز و در هشت صفحه چاپ میشد. اگرچه مقالات و سخنرانیهای کاسترو و دیگر اعضای حزب کمونیست بخش قابل توجهی از حجم این روزنامه که فاقد صفحه بندی ابتکاری و جذابی بود را به خود اختصاص می داد اما قیمت پایین این روزنامه دسترسی و مطالعه آنرا برای عموم مردم کوبا آسان ساخته بود.
از دیگر موفقیتهای کوبا ایجاد یک سیستم بهداشت همگانی برای مردم این کشور بود. سیستمی که کلیه مسئولیتهای اجرایی و ارایه خدمات بهداشتی را برای تمانی شهروندان این کشور برعهده داشت. کوبا حتی در بدترین شرایط اقتصادی خود یکی از بالاترین آمارهای امید به زندگی در آمریکای لاتین را در اختیار دارد و حتی در سخت ترین تحریمهای آمریکا علیه این کشور فاصلهای با کیفیت خدمات بهداشتی در آمریکا و کانادا نداشت و میزان مرگومیر در این کشور بویژه در بخش نوزادان بسیار پایین بود.
در تمامی محلات هاوانا خانه های بهداشتی وجود داشت که دسترسی همگان به پزشک و دارو را آسان کرده بود و این پزشک با علاقه و دقت خاصی امور پزشکی اهالی این منطقه را پیگیر بود. اینجانب نیز که اجبارا برای فرزندان از این پزشکان محله استفاده می کردم برای مدت کوتاهی از خدمات رایگان بهداشتی کوبا حتی در منزل شخصی خود بهره بردم!
در آن دوره زمانی مردم بشدت به کاسترو و سخنرانیهای وی علاقمند بودند و ساعتها در خیابانهای هاوانا به سخنان چند ساعته کاسترو گوش فرا میدادند. اگرچه مدت حضوم در این کشور کوتاه بود اما همیشه اخبار و رویدادهای این کشور کوچک اما تاثیرگذار آمریکا لاتین را دنبال میکردم. یکی از دیپلماتها برایم تعریف میکرد که کاسترو برای درک شرایط کشورها گاهی مواقع از چارچوب تعریف شده رهبر یک کشور بیرون میآمد و با حضور در سفارتخانه های یک کشور خارجی با سفرای وقت آن کشورها دیدار میکرد. مجموع چند دیدار این دیپلمات با کاسترو را به این نتیجه رسانده بود که فیدل کاسترو بسیار مهربان، جذاب، جدی و قاطع و مصمم، برنامه ریز، متفکر با ذهن بسیار خلاق وعمیق سیاسی، مردمی و با اخلاق و دقیق در مسائل بود.
از نظر شخصیتی بسیار قابل احترام بود و با همین ویژگیها توانسته بود یک فرمانده خوب و مقتدر و دبیر کل موفق حزب کمونیست باشد و در نتیجه تاثیر مستقیمی بر جنبشهای سیاسی آمریکای لاتین داشت. بیشک کاسترو همفکرانش دارای نقاط ضعف و کاستیها و ناکامیهای بسیاری هم بودند که پرداختن به آن فرصت دیگری میطلبد.
*دیپلمات پیشین
49311
نظر شما