اما همیشه در ذهن خود با این مساله روبرو می شویم که واقعا کیفیت گریستن حضرت چگونه بوده است ؟ چرا که بارها شاهد آن بوده ایم برخی طوری این گریستن را وصف می کنند که گویی حضرت صدیقه طاهره (س) همواره در حال گریه و زاری بوده و از هرگونه مسئولیتی خود را فارغ می دانسته است . البته بدیهی است که حضرت در حد معتدل بر فقدان پیامبر خدا (ص) گریسته باشند و این اندوه آسمانی در تضاد با ارزش صبر و بردباری نخواهد بود ولیکن مثلا در برخی روایات به این نکته برمی خوریم که : « فاطمه به اندازه ای بر مرگ رسول خدا می گریست که مردم مدینه از او آزرده خاطر شدند و به او گفتند که گریه های تو ما را بسیار آزرده است .
از این روی فاطمه در روزهای بعد به قبرستان مدینه می رفت و در آن جا هر چه می خواست گریه می کرد و آنگاه به منزل بازمی گشت . » ( ر. ک : عوالم الزهراء/ ص446 ) . البته این روایت مستند نیست ( ر.ک : فاطمه زهراء/ آیت الله فضل الله) اما باید توجه داشت این دست روایات اساسا با نگاه ما به جایگاه حضرت زهراء (س) ، آیات قرآن و روایات متقن در تضاد آشکار است . اولا حضرت زهراء (س) یک مومنه واقعی است که از همه چیزش در راه اسلام و دین خدا گذشته و از این جهت است که پیامبر اکرم (ص) در مقام ایشان می فرماید « ام ابیها » یعنی مادر پدرش .
اگر چنین است که یقینا چنین است فاطمه که تمام وجودش شعار ارزش های اسلامی است نباید در برابر قضاء و قدر الهی تا این حد بی تابی کند که مردم مدینه از او ناراحت شوند . هرچند که فاطمه زهراء(س) شخصی همچون پیامبر اکرم (ص) را از دست داده است اما هیچ گاه ارزش اخلاقی صبر از بین نمی رود . چرا که صبر و بردباری از اصول اساسی اخلاق اسلامی است . خداوند در قرآن می فرماید : « فاصبر کما صبر اولوالعزم من الرسل »(احقاف/35) « صبور باش آن گونه که پیش از تو پیامبران اولوالعزم نیز صبور بودند . » یا در جای دیگری آمده است : « والله یحب الصابرین» (آل عمران/146) « خداوند بردباران را دوست دارد » . البته گریستن در اسلام مجاز است همان طور که پیامبر (ص) بر فرزندش ابراهیم مویه کرد یا یعقوب (ع) بر یوسف (ع) گریست .
اما نباید گریه تبدیل به جزع و بی تابی شود که یقینا این کار از دیدگاه اسلام مشروعیت ندارد و در بعضی مجالس سوگواری تصویری از حضرت صدیقه طاهره (س) می سازند که اساسا بردباری ، الغیاذ بالله ، در ایشان وجود نداشته است . واین در حالی است که از امیرامومنین (ع) نقل شده است روزی یکی از یارانشان در حال گریستن بر فرزند خویش بود و ایشان فرمودند : « ان صبرت جری علیک القدر و انت ماجور و ان جزعت جری علیک القدر و انت مازور » ( بحار الانوار/ ج 79) « سرنوشت که خداوند آن را رقم زده است بهر حال بر تو جاری خواهد شد . لیکن اگر بردبار باشی پاداش نصیبت خواهد شد و اگر بی تابی کنی گنهکار خواهی بود . » ثانیا طبق روایات محکم فاطمه زهراء (س) بیشتر وقت خود را صرف دفاع از امیر المومنین (ع) کرده اند .
خطبه ی مشهور فدک را می توان تماما دفاع ایشان از قلمرو ولایت علی ابن ابیطالب (ع) قلمداد کرد . ( ر.ک : شرح خطبه فدک / آیت الله منتظری ) البته برخی ادعا کرده اند که گریه های حضرت زهراء (س) برای نشان دادن مظلومیت امیرالمومنین (ع) و حقی بود که از ایشان غصب شد . اما آیا صرف گریه کردن می توانست یادآور از بین رفتن حق علی ابن ابطالب (ع) باشد ؟ خیر . چون فضای مدینه آن روزگار با روزگار حضرت سجاد (ع) متفاوت است و حضرت زهراء به عنوان سرور زنان عالم و دختر پیامبر می توانند با مردم سخن بگویند و چنین هم کردند و خطبه فدک یکی از آنهاست .
آری می توان گریه امام سجاد (ع) را بر مظلومیت حضرت سید الشهداء برای این غرض دانست . چون ایشان هنگامی می گریستند که سخن از ظلمی در حق پدرشان یا یاران پدرشان به میان می آمد و بهانه ای ایجاد می شد برای اظهار ظلم بنی امیه علیه اهل بیت (ع) . ولی آن طور که در برخی روایات غیر صحیح وارد شده است و عده ای در مجالس سوگواری می گویند اصلا گویی حضرت زهراء (س) کاری جز گریستن بر پیامبر خدا (ص) نداشته اند ! باید توجه داشت که حضرت زهراء (س) یقینا اشکشان یک اشک الهی است تا آنکه یک اشک شخصی باشد . ایشان در رحلت پدرشان رحلت آخرین پیامبر خدا را می دیدند نه صرفا یک پدر را . و ازاین روست که می فرمایند : « یا ابتاه انقطع عنا خبر السماء » ( بحارالانوار/ ج 43) « ای پدر بعد از تو اخبار آسمان از گرفته شد »
نظر شما