دیوید کرامر
چهار ماه پیش نسبت به معاملهای بزرگ میان روسیه و ایالات متحده در راستای طرح بازسازی رابطه میان دو کشور هشدار دادم. در آن زمان نگران این بودم که ایالات متحده برای بازسازی این رابطه به استراتژی " ابتدا روسیه" سپس کشورهای همسایه این کشور رو بیاورد . اما در حال حاضر مشکل از این حرفها هم گذشته است:باراک اوباما به سمت استراتژی تنها و تنها روسیه پیش میرود . اوباما در این قامت نه تنها کشورهای همسایه روسیه را مورد بیمهری قرار میدهد بلکه اصلا آنها را نمیبیند . بهترین نمونه از تحقق این استراتژی را هم میتوان در پیام رئیسجمهوری ایالات متحده در هفته گذشته میلادی به کنگره برای تصویب توافقنامه همکاری میان روسیه و امریکا یافت.
در این پیام ، آقای رئیسجمهور تاکید کردند که در حال حاضر اوضاع در گرجستان به گونهای نیست که بتوان آن را مانعی بر سر راه آغاز دوستی جدید با روسها دانست . دولت جورج بوش این توافقنامه منسوب به " 123" را در ماه می سال 2008 امضا کرد اما چهار ماه پس از این تاریخ از خیر تصویب آن در کنگره گذشت چرا که تنش میان گرجستان و روسیه احتمال تصویب آن را به صفر رسانده بود . نیروهای روسیه به اشغال آبخازیا و اوستیا جنوبی که ناقض توافقنامه آتش بس میان گرجستان و روسیه است ادامه میدهند و البته به ساخت و ساز نیروگاههای نظامی در هر دو منطقه رو اوردهاند . روسیه حتی استقلال این دو منطقه را هم به رسمیت شناخته است.تنش در روابط دو کشور همچنان بیدا میکند و به انباری از باروت میماند که میتواند در چند دقیقه منفجر شود . باراک اوباما میتوانست توافقنامه " 123 " را مجدداد به جریان بیندازد و البته تاکید کند که مسکو و واشنگتن همچنان بر سر مبحث گرجستان اختلافهایی با هم دارند . با این همه باراک اوباما با ذکر این جمله که اوضاع در گرجستان دیگر مانعی بر سر راه دوستی دو کشور نیست به راحتی آب پاکی را بر دستان گرجستان ریخته و در حقیقت به روسیه نشان داد که میتواند بیاندک دغدغهای به تنش افرینی در مرز با گرجستان ادامه دهد .
تمایل باراک اوباما به بازنگری معاهده نیروهای مسلح متعارف در اروپا که روسیه از آن در سال 2007 خارج شد ، نیز نشانه دیگری دال بر تمایل اوباما به عادیسازی رابطه با روسیه به هر قیمتی است . در زمان ریاست جمهوری جورج بوش، وی تمام تلاش خود را به کار گرفت تا ناتو و کشورهای اروپایی برای بقای روسیه در این معاهده ، به دلخواه مسکو رفتار کنند در نهایت اما روسیه با بندی از ین توافق که مسکو را ملزم به خروج نیروهایش از گرجستان و مولداوی میکرد ، مخالفت کرد . هیچ کدام از این کشورها تمایلی به بقای نیروهای روسی در خاک خود نداشتند . با این همه پس از حمله ایالات متحده به گرجستان وضع از پیش هم بدتر شد . روسیه نه تنها نیروهای خود را از کشورهای همسایه خارج نکرد بلکه بر حجم آنها نیز افزود . اکنون پرسش اینجاست که آیا دولت باراک اوباما با اصرار بر بازسازی رابطه با مشکو در حقیقت گرجستان و دیگر کشورهای همسایه را به این منفعت طلبی فروخته است ؟ و یا باراک با ترفند جدید و طرح دوستی با روسیه به دنبال الحاق مجدد روسیه به این توافقنامه اروپایی و اندک اندک خارج کردن نیروهای روسی از گرجستان است . مقامهای امریکایی تاکنون بارها اعلام کردهاند که خیال ندارند به روسیه قدرت و نفوذی بیش از آنچه که این کشور در حال حاضر در چنته دارد ، ببخشند . با اینهمه فراموش کردن گرجستان و دیگر همسایگان روسیه دقیقا بر میزان نفوذ روسیه بر منطقه میافزاید .
باراک اوباما تاکنون با دمیتری مدودف بیش از رهبر دیگری گپ و گفتگو داشته است. شاید بهتر بود باراک در این فرصتها به مدودف گوشزد کند که برخوردهای قهر امیز روسیه نسبت به همسایگان و ادامه دادن به اشغال این کشورها غیرقابل قبول است . باراک باید به دنیال دوستانی جدید در منطقه باشد . کنار امدن با برخی از رهبران کار چندان سادهای نیست و البته بسیاری از آنها هم کودکان دیوار کوب شده برای دموکراسی و حقوق بشر نیستند اما همزمان هیچ کدام نه ولادیمیر پوتین هستند و نه دمیتری مدودف.
واشنگتن پست پانزدهم می / ترجمه : سارا معصومی
نظر شما