به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، کتاب «بغضهای نارس» مجموعه شعر فرنگیس شنتیا از سوی انتشارات فصل پنجم وارد بازار کتاب شد.
پس از مجموعه شعر «در انفرادی آفتاب» این دومین اثر این روزنامهنگار است که در دولت یازدهم مجوز چاپ دریافت کرده است.
این کتاب دربرگیرنده 53 شعر در قالب سپید و با مضامین عاشقانه و اجتماعی است که روزنامهنگار بودن شاعر و تاثیر آن در شکلگیری لحن انتقادی این مجموعه را نمیتوان نادیده گرفت. لحنی که اگر چه در یک نگاه کلی در به تصویر کشیدن پادآرمانشهری تهی از فضائل تلاش میکند اما درلایههای پنهان آن روزنهای هرچند کم سو از امید را میتوان یافت.
شاعر «بغضهای نارس» در توضیح ویژگیهای این اثر میگوید: «این اثر را شاید بتوان یک آنتولوژی تلخ و ناگوار و در واقع بیان وضعیتی دانست که انسان معاصر در فصلی از غریبترین و نامانوسترین تجربههای بشری با آن دست به گریبان است.»
شنتیا میگوید: «آشفتگیهای گریز ناپذیر جهان امروز و به طور مشخص آنچه که در جغرافیای منطقهای ما میگذرد، دیگر مجالی برای پرداختن به عاشقانههای محض را نخواهد داد. به بیانی دیگر در فضایی که چند قدم آن طرفتر کودکی با جلیقه انتحاری به تکه پاره شدن میاندیشد یا مردی با سرهای بریده در دست عکسهای یادگاری میاندازد، به شدت دور از ذهن و تخیلی به نظر میرسد که این سوتر کسی غرق در چشم و ابروی یار سوز و گدازهای عاشقانه سردهد و حتی در بیان این عاشقانهها هم در همان قرن هفتم و هشتم گیرکرده باشد. بیتوجه به آنکه آن ساختار زبانی و بیانی مختص به همان جغرافیا و تاریخی است که بزرگان ادبیات ما در آن زیست کرده و ساختار اجتماعی آن را تجربه کردهاند.»
شاعر در «انفرادی آفتاب» وابستگی اغراقآمیز شاعران و نویسندگان در فضای مجازی را سرفصلی از انحطاط و به بیراهه کشاندن ادبیات معاصر میداند و میگوید: «متاسفانه در چندسال اخیر با شکل گرفتن کانالهای تلگرامی و اینستاگرامی ادبیات معاصر ما و به طور مشخص شعر در مسیری از نیستی، ابتذال و زوال قرار گرفته است و نمیتوان تصور کرد در هیچ جغرافیای دیگری به اندازه کشور ما آنهایی که داعیه شاعری و قلم به دستی دارند تا به این اندازه نازل، از مطالعه و تعمق گریخته و خودشان را دلبسته و گرفتار چنین فضاهایی کرده باشند.»
او معیار قرار دادن لایکها و دنبال کنندگان یک صفحه را شاخصی بسیار عام و غلط برای ارزیابی یک اثر ادبی میداند و میگوید: «چنین فضاهایی شاید برای سلبریتیها و بازیگران سینما یک کانال و مجرا برای حفظ ارتباط با مخاطبان و ازدست ندادن طرفداران خود به شمار بیاید و تاحدودی کارآمد عمل کند اما در حوزه اندیشه و آنجا که پای کلام در میان است نمیتوان پذیرفت که یک نفر که البته خود را شاعر و ادیب هم معرفی میکند با راه اندازی پروپاگاندا برای خود در این فضاها سعی در دست و پا کردن مخاطب داشته باشد و انرژی فکریاش به جای تعمق و رویارویی با تجارب انسانی، به چرخیدن و چرخیدن در این فضاها و دلخوش کردن به لایکها و استاد استاد شنیدنها هدر برود.»
شنتیا با بیان اینکه ناآگاهی عمومی موجب شده عده بسیاری در همین فضای مجازی برای خود دکان ادبی دست و پا کنند، با ذکر مثالی ادامه میدهد: «برای نمونه از یکی دو هفته قبل پستی در فضای مجازی دست به دست میچرخد در مورد مراسم رونمایی از چندمین کتاب یک شاعر بزرگوار، منهای محتوای اشعار آن مجموعه که در مورد آن قضاوت نمیکنم، از حق نمیتوان گذشت که کتاب، عنوان بسیار زیبا و دهان پرکنی دارد اما تاسف بار زمانی است که بدانی همین عنوان پراز مفهوم، نام یک فیلم فلسفی بسیار معروف خارجی است که جوائز زیادی هم کسب کرده است. من معنی این را جز کلاه گذاشتن بر سر مخاطب داخلی و سواستفاده از دانش ضعیف او چیز دیگری نمیگذارم.»
57243
نظر شما