احمد صفار : بهشت گمشده من ایران است

به گزارش خبر آنلاین:احمد صفار ، معمار ، طراح گرافیک ، عکاس پژوهشگر و شاعر ایرانی ، در 15 شهریور سال 1367 در اهواز متولد شد . نقاشی های دوران کودکی او نشان از علاقه او به معماری و فرهنگ ایران زمین داشت که در نهایت او را شیفته هنر و معماری سرزمینش کرد . فعالیت هنری و تحصیلات دانشگاهی خود را در سن 18 سالگی به صورت حرفه ای با راه اندازی استودیو عکاسی شخصی در سال1385 آغاز کرد و همزمان به تجربه گرافیک ، عکاسی و معماری پرداخت .در اولین رقابت حرفه ای خود سال 1387 در مسابقات طراحی غرفه دانشگاه های آزاد کل کشور (نماز و نیایش) طرح وی به عنوان طرح برگزیده پذیرفته شد. در همان سال تحصیل و پژوهش های خود را در زمینه معماری و آشنایی بیشتر با فرهنگ و هنر اصیل ایرانی با سفر به شهرهای مختلف ایران آغاز نمود که امروزه تحت عنوان " معماری گردی ایران " به مستند نگاری ، شناخت و انتشار بهترین های دیروز و امروز معماری ایران ، با هدف ایجاد منبعی جامع وتحقیقاتی از بناهای ارزشمند به فعالیت خود ادامه می دهد.
متن دیل حاصل گفت و گوی خبرگزاری آنلاین با اوست:
تلاش و جدال برای اجرای یک پروژه در باغ شهر و محله ی آجری 400 دستگاه ( محله یزدی ها ) که امروزه دیگر نیست . در طی چند دهه گذشته استان البرز به علت بهره برداری های بیش از اندازه و ساخت ساز های بی رویه ، به شهری پر از تشویش و نا به سامان درحوزه زیباسازی ، معماری و شهرسازی تبدیل شده است که کمتر ارتباطی با آنچه که بوده و میتوانسته باشد دارد . حدود نیم قرن پیش، که یزد درگیر خشکسالی، قحطی و بیکاری شد، گروه هایی از یزدیان برای یافتن مکانی مناسب به جهت اسکان و سرمایه گذاری به منطقه کرج مهاجرت نمودند، که حضور برخی سرمایه گزاران و خیران همچون "حاج محمدصادق فاتح یزدی" باعث رونق اقتصاد و بازار کار در کرج پیش از انقلاب شد. فاتح به موازات فعالیت‌های صنعتی خویش، با کمک یک مهندس روسی به اسم" نیکلای مارکف " ، شروع به قطعه‌بندی زمین‌های اطراف و خیابان‌کشی آن‌ها می‌کند که در نهایت دو محله «چهارصد دستگاه» و «جهانشهر» ایجاد می شود.۴۰۰ دستگاه ، به عنوان یک مجموعه ۴۰۰ واحدی برای سکونت کارگران در نظر گرفته شده بود که تنها ۲۰۰ واحد آن اجرایی شد.این تقسیم‌بندی در خود، نوعی از قشربندی اجتماعی را رعایت کرده است. مسجد جامع چهارصد دستگاه نیز از دیگر ساخت و سازهای خدماتی او در ۴۰۰ دستگاه است که کماکان پا برجاست .
درختان کهنسالی که امروزه به علت ساخت و ساز بی رویه در حال قطع شدن هستند .
در میان کارهای ارزشمند فاتح، آنچه بیش از دیگر کارهایش به همان قوت پیشین پابرجاست درخت‌های کهن سالی هستند که هنوز هم جهانشر را از دیگر بخش‌های شهر کرج متمایز می‌کنند. امروز، باغ‌های جهانشهر یکی از سرمایه‌های محیط زیستی کرج محسوب می‌شود و در تعریف کرج به عنوان یک باغ‌شهر نقش به سزایی دارند. درخت‌هایی که هنوز با ساختمان‌های سر به فلک کشیده جهانشهر، زورآزمایی می‌کنند. اما در منطقه چهارصد دستگاه متاسفانه اثری دیگر از این درخت ها نمانده است و هر روز از تعدادشان کم میشود و جای خود را به ساختمان ها میدهند .
پروژه ای که در منطقه ضعیف به لحاظ اقتصادی قرار داشت و سرمایه گذارانش جز اقتصاد دغدغه دیگری نداشتند و ضلع غرب آن 64 سانتی متر بیشتر بود .
هنگامی که طراحی این پروژه به دست ما سپرده شد ، مشکلات متعددی از جمله شکل نامنظم هندسی ، موقعیت ضعیف منطقه به لحاظ اقتصادی و موقعیت سایت به لحاظ تاریخچه ای که در گذشته داشت ، دست مارا برای آزادی در طراحی فضا و بخشیدن بخشی از فضا به شهر و بازی با فرم می بست و مارا بر آن داشت تا به هر زحمت، راهکار و مرز مشترکی میان نیاز های کارفرما و اهدافمان که چیزی جز جلب توجه به هویت و کالبد فراموش شده و ممانعت از قطع بی رویه درختان واجد ارزشی که روز به روز از مقدارشان کاسته میشد نبود برقرار کنیم .

برای طراحی پروژه در صدد آن بودیم که کلیت فرم از عناصر معماری ایرانی تا حد امکان برخوردار باشد تا با موقعیت مناسبی که به لحاظ سایت در منطقه یزدی نشین ها دارد بتواند به عنوان یک landmark یا نقطه عطفی ، معرف روز ها و خاطرات خوش برای ساکنان امروزی چهارصد دستگاه که اغلب بومی هستند باشد . برای اینکه بتوانیم پروژه را به اجرا برسانیم میبایست از لحاظ اقتصادی و کنترل هزینه ها بتوانیم کارفرما و همکاران مجری را مجاب نماییم تا مارا در انجام این مهم حمایت کنند ، مشکلات زمین پروژه از نظر شکل هندسی و قرارگیری در کنار درختان ، اقتصاد ، بزرگترین معضل برای توجیح اجرای طرح برای کارفرما بود اما با تلاش و دیالوگ ، تهدیدی بود که برای ما به فرصت تبدیل شد ، با توجه به سه بر بودن ملک ، می بایست خانه از نورگیری مناسب و تهویه مطلوب برخوردار می شد .

مصالح به کار برده شده به لحاظ هم خوانی با آنچه در گذشته در این محل بوده انتخاب شد که مصالحی طبیعی به شمار می آمد و با تاکید بر طبیعت و درختانی که به دنبال حمایت از آن بودیم هماهنگ تر بود و هیچ نوع مغایرتی با بافت و فرهنگ و اقتصاد منطقه هم نداشت .به منظور هماهنگی معماری این پروزه با معماری ایرانی که در گذشته نیز محله با آن آشنایی داشت به دنبال تجربه ی همزمان بهره گیری مناسب از نور ، تهویه در جهت باد های مطلوب ، پویایی ، محرمیت و شفافیت در کنار یکدیگر بودیم .

با توجه به درختان با ارزش منطقه و جهت نوعی فرهنگ سازی برای متوقف کردن قطع درختان ، کانسپت از امتداد درختان کنار سایت روی نما شکل گرفت که برای تداعی کردن چین و شکست های درختان و ایجاد محرمیت نسبی به طراحی پنل متحرک چوبی پرداختیم که با هزینه کم امکان اجرا پیدا کند و در داخل نیز علاوه بر توجه به مکان قرارگیری پنجره ها و قاب کردن تصویر درختان بیرونی ، یک دیوار نزدیک به معنای احترام به طبیعت و ورود نور به صورت منحنی ونمادین از فضای خارجی به فضای داخلی کشیده میشود. با توجه به عملکرد فضا و محدوده آسایش نسبت به ساعات تابش آفتاب از زمان طلوع تا غروب ، قرارگیری هرفضا از صبخانه خوری گرفته تا اتاق های خواب ها، از شرق تا غرب با توجه به امتداد و کشیدگی شرقی و غربی ملک لکه گذاری شده اند .

فضای عمومی و آشپزخانه و ناهارخوری در ضلع شرق و جنوب شرقی و فضای خصوصی و نیمه خصوصی و عملکردی در ضلع جنوبی و جنوب غربی و غرب . همچنین برای بهره گیری بهتر از نور، پله ارتباطی در طبقه دوم از ضلع جنوب به ضلع شمال جابه جا شده است ، در نهایت فرم نیز باحفظ الویت های کانسپت در معرفی خود در فضا تا اندازه قابل توجهی در تعامل با فضای داخلی به یک وحدت جامع رسید و عملکرد همگام با فرهنگ غالب در طراحی پلان مورد توجه قرار گرفت. حرکت و تغییر جهت پنل ها امکان پویایی و سایه اندازی مناسب به جهت جذابیت در نما را ایجاد می کرد که بی تردید به گونه ای معرف تغییر و گذشت زمان برای تشخیص و لمس حرکت خورشید در طول روز میباشد .

۴۸