ترکیب آلمانی - هلندی برابر یک تیم بینالمللی کم آورد. این اولین جملهای است که میتوان در ارتباط با دیدار فینال لیگ قهرمانان اروپا گفت. لوئیس فانخال با آن دفترچه معروفش در برابر اندیشههای خانهبرانداز دستیار سابقش حرفی برای گفتن نداشت و حتی تکخال برندهاش آرین روبن هم نتوانست کاری برایش انجام دهد.
از قبل هم مشخص بود مربیان دو تیم مثل کف دست تیم مقابل را میشناسند و راههای پیروزی را بارها و بارها مرور کردهاند. نبودن فرانک ریبری برای بایرنمونیخ گران تمام شد، چون آلتینتوپ با وجود بازی تأثیرگذارش در بازی برگشت مقابل لیون، در مقابل اینتر مثل سایر نفرات بایرن مهار شده بود. در مقابل، مورینیو نگذاشت جای خالی تیاگو موتا احساس شود و با قرار دادن پاندف دونده در پست او، در میانه زمین برتری عددی داشت. پاندف و سامی اتوئو که هر دو مهاجم نوک هستند، کاملاً در خدمت کار گروهی استاد مورینیو بودند. آنها در اکثر لحظات مسابقه در نیمه زمین خودی بودند تا مورینیو نشان دهد میتوان 3-3-4 را به شکل دفاعی هم بازی کرد. اتوئو که متخصص گلزنی در فینالها بود، با دادن پاس گل دوم، عدم گلزنیاش در این دیدار را جبران کرد.
دیهگو میلیتو شبی رؤیایی را پشتسر گذاشت. او روی هر دو گل معنای یک مهاجم کلاس جهانی را به همگان و از جمله دیهگو مارادونا نشان داد. مدافعان و خط میانی اینتر همچون شب سخت نیوکمپ مقابل بارسا، فوقالعاده ظاهر شدند و همچون یک زنجیره به هم پیوسته دشمن را پشت دروازههای شهر نگه داشتند. تعویضهای مورینیو کاملاً بهجا و به موقع و در جهت حفظ نتیجه بود. گرچه آمار در اختیار داشتن توپ از سوی بازیکنان بایرنمونیخ بیش از اینتر بود اما شاگردان مورینیو کاملاً میدانستند چه چیزی از بازی میخواهند. لحظات شادی تاریخی ال- مورو و شاگردانش بسیار زیبا
نظر شما