محمدحسین نجاتی: وزیر اسبق آموزش و پرورش این روزها در سودای پاستور است، او ظاهرا قدمی بلندتر برداشته. چرا که در سال ۸۸ لابی های گسترده او در مجلس با دولتیها باعث شد، محمود احمدینژاد رییس دولت دهم برای بهبود روابط دولت و مجلس در حوزه آموزش و پرورش و رساندن این وزارتخانه به ثباتی نسبی، حمیدرضا حاجی بابایی را به سمت وزیر آموزش و پرورش به مجلس معرفی کند.
حاجی بابایی هم در روز رای اعتماد کار سختی نداشت و همکاران اصولگرای او در مجلس هشتم رای اعتماد بالایی به او دادند.
اما این رای اعتماد باعث نشد که حاجیبابایی از گزند طعنههای محمود احمدینژاد در امان بماند. احمدینژاد در آن روز که نام اعضای پیشنهادی کابینهاش در دولت دهم را در مجلس شورای اسلامی میخواند، وقتی به حاجیبابایی رسید، گفت: «اقای حاجیبابایی هم ایشالا رای بیاورند تا ببیند در دولت هم خبری نیست»
شروع فعالیت سیاسی حاجی بابایی به سال ۱۳۷۵ بر میگردد. به گفته بعضی منتقدان، او که سابقه معلمی و مدیریت آموزش و پرورش همدان را درکارنامه اش داشت، نمایندگی مجلس را سکوی پرشی برای رسیدن به پست وزارت آموزش و پرورش می دانست. رویای وزارت او با روی کار آمدن اصلاح طلبان به تعویق افتاد.
در دوره اول ریاست جمهوری احمدینژاد هم پیشنهاد وزارت به او ندادند. برخی از منتقدان، پشت پرده استیضاح فرشیدی و درگیری علیاحمدی با مجلس را حاجیبابایی می دانستند. با این حال او پس از انتخابات ۸۸ وزیر کابینه دوم احمدینژاد شد. کابینه ای متشکل از ورژن خاصی از اصولگرایان و رییس جمهوری جنجال برانگیز که آخر سر رو در روی حامیان اصولگرای خود ایستاد. اتفاقی که باعث شد او نیز مانند برخی وزرای دیگر از احمدینژاد فاصله بگیرد و برائت سیاسی کند و کم کم خود را به بدنه اصولگرایان نزدیکتر کند.
آنچه نام حاجیبابایی را این روزها بیشتر بر سر زبانها آورده سودای ریاست جمهوری اوست. حاجیبابایی در واقع خود را یکی از گزینه های اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ میداند. هرچند که تنها نامش در قهرست ۲۱ نفره جبهه مردمی انقلاب، جمنا دیده می شد. با این حال نکته حایز اهمیت در این مساله کارنامه حاجیبابایی در وزارت آموزش و پرورش است.
سوالی که میتوان در این مورد مطرح کرد این است که حاجی بابایی چه عملکردی در آموزش و پرورش داشته که حالا سودای ریاست جمهوری بر سر دارد؟ به نظر میرسد آنچه به تایید فرهنگیان از عملکرد حاجیبابایی و میراث او باقی مانده است، عملکرد قابل دفاعی نیست.
مهمترین نکات در عملکرد حاجی بابایی به اصرار او بر تغییر نظام آموزشی به ۶-۳-۳، استخدامهای بیقاعده در آموزش و پرورش و بیبرنامگی در ارتقای سطح معیشت فرهنگیان است.
علاوه بر این، شائبه تبلیغاتی اقدامات حاجی بابایی، در طول دوره وزارتاش زمینه ساز شتابزدگی در اجرای سیاستهای ملی شد. او در پاسخ به همه نقدهایی که کارهایش را شتابزده دانسته و میدانند، گفته است: «به بنده میگویند چرا این قدر عجله داری؟ از بس آدمها خوابیدند، ما که یک قدم برمیداریم میگویند چرا عجله داری؟ 30 سال است آموزش و پرورش را خواباندیم حالا که میخواهیم یک قدم برداریم میگویند عجله دارید.»
در اینرابطه شیرزاد عبدالهی کارشناس مسایل آموزشی هم روایت جالبی دارد. او میگوید: «در مقایسه با دیگر وزرای آموزش و پرورش، حاجیبابایی نه نمره بالاتری می گیرد و نه پایینتر. او یک وزیر معمولی بود. تفاوت حاجیبابایی با فرشیدی و علیاحمدی این بود که قبل و بعد از وزارت، انتظارات زیادی از خود ایجاد کرد، اما نتوانست تغییرات مطلوبی در آموزش و پرورش به وجود آورد.»
او تاکید میکند: «به نظر من شاخصترین ویژگی در مدیریت حاجی بابایی، سر و صدا و آمیختن اطلاع رسانی با تبلیغات بود. حجم سخنرانیهای حاجیبابایی در تلویزیون و در جلسات چند صد نفری تا چند هزار نفری فرهنگیان، به اندازه چند وزیر آموزش و پرورش بود. او به مونولوگ خیلی علاقه داشت و زیر بار دیالوگ نمیرفت. در برابر پرسش های غافل گیرکننده خبرنگاران عصبانی می شد.»
در این باره یکی از اظهارات حاجی بابایی جالب توجه بود. او یک بار در پاسخ به خبرنگاری که از افزایش حقوق معلمان سوال کرده بود، با عصبانیت گفت: «خبرنگاران هر گاه بیکار می شوند یاد موضوع استخدام و حق و حقوق معلمان می افتند. به کسی ربطی ندارد که معلمان چقدر حقوق میگیرند و چرا کم میگیرند. مگر ما از شما سؤال میکنیم که شما چقدر حقوق میگیرید؟»
یکبار دیگر هم گفت: «با معلمان قرارداد اخلاقی دارم که اسم معلم را با پول نیاورم.»
واکنش حاجیبابایی حتی به سوانح آموزش و پرورش واکنش با آمیزه ای از انکار و پرخاش بود. او یک بار از سوالاتی درباره چرایی عدم عذرخواهی پس از حادثه شینآباد، تنبیه بدنی دانش آموزان و... یا به خبرنگاران پرخاش میکرد و یا به کلی ماجرا را تکذیب میکرد. در جریان آتش سوزی خوابگاه دبیرستانی در چاه بهار وزیر آموزش و پرورش با این مقدمه: "شما میتوانید بگویید که هیچ هواپیمایی سقوط نکند؟" افزود: "همه توانمان را در خصوص پیشگیری به کار می گیریم، حالا ممکن است در خوابگاهی چند سیم روی هم قرار بگیرند و جرقه خورده باشد...".
در جریان سقوط اتوبوس حامل دانش آموزان و مرگ 26 دختر دانشآموز بروجنی گفت: «بروید از مسئولش بپرسید.»
در حادثه آتش سوزی مدرسه شین آباد در واکنش به سوال خبرنگاری در خصوص درخواست استعفایش توسط برخی نمایندگان مجلس با خنده گفت: «خبرنگاران چی؟ خبرنگاران را برکنار کنیم یا نه؟ اگر به موقع خبر میدادید مواظب مدرسه شین آباد پیرانشهر باشید این اتفاق روی نمی داد.»
نحوه عذرخواهی وزیر در مجلس در رابطه با حادثه شین آباد هم خبر ساز شد. وی گفت: «این که اگر واقعا وزیر آموزش و پرورش باید بیاد بگه من عذرخـواهی مـیکنم. من الان تا قیامت عذرخواهی میکنم هر اتفاقی بیفتد توی آموزش و پرورش.»
با این حال آنچه در ادامه میآید بخشهایی از اقدامات اوست که با انتقاد فرهنگیان و رسانه ها همراه شد؛
ردیف | موضوع |
جزییات |
۱ | تغییر نظام آموزشی به ۶-۳-۳ |
در آن مقطع بخش زیادی از کارشناسان عنوان میکردند این تغییر به هیچ وجه ضرورت آن احساس نمیشود و میتوان نظم نیروی انسانی در بزرگترین وزارتخانه دولت را بهم نزد. اما در آن مقطع این تغییر با اصرار آموزش و پرورش انجام شد و تبعات آن تا امروز در آموزش وپرورش وجود دارد |
۲ | تعطیلی پنجشنبهها |
تعطیلی پنجشنبهها یکی از اقدامات خاکستری حاجی بابایی بود. گروهی از کارشناسان این اقدام آموزش و پرورش را زمینه ساز سبک تر شدن ساعات درسی بالا در ایران خواندند و برخی دیگر به واسطه حجم بالای روزهای تعطیل در ایران و بی برنامگی در برنامه های فوق برنامه رد کردند. |
۳ | بیمه طلایی |
بیمه تکمیلی موسوم به بیمه طلایی یکی از ابتکارهای خوب اما ناقص رفاهی وزیر سابق بود. اهمیت این بیمه در پرداخت بخشی از مبلغ حق بیمه توسط وزارتخانه است که تا منبع پایداری برای آن پیش بینی نشده بود.این طرح خیلی زود محکوم به شکست شد. |
۴ | استخدامهای بی قاعده در آموزشوپرورش |
یکی از مهم ترین مصادیق بی قاعده بودن استخدام در اموزش و پرورش در دوران حاجی بابایی استخدام ۵۰ هزار نیرو به عنوان نیروی خدماتی بود اما آنها را به عنوان آموزگار در آموزش و پرورش به کار گرفت. |
۵ | عملکرد ضعیف در حوزه عمرانی و بهبود وضعیت مدارس نا ایمن |
در این دوره درصد مدارس نا ایمن ۴۰ درصد بود و در پایان وزارت حاجی بابایی در آموزش و پرورش به همان ۴۰ درصد ماند. البته بخشی از این اتفاق مربوط به کاهش شدید بودجه های عمرانی دولت ناشی از تحریمها بود. |
۶ | بی برنامگی در معیشت فرهنگیان |
وضعیت اقتصادی آموزش و پرورش و شرایط حقوقی و مادی فرهنگیان،به پیروی از وضع نابسامان اقتصادی در سال های ۸۸ تا ۹۲،به هیچ رو بهبود نیافت که هیچ،بی گمان بدتر هم شد. به زبان دیگر،فرهنگیان در این سال ها،بیشتر به زیر خط فقر رانده شده و سخت از قدرت خرید آنها کاسته شده است. در این چند ساله،به جرآت می توان گفت میزان افزایش حقوق سالانه ی فرهنگیان،کمتر از نصف تورم کشور بوده است- درست برخلاف بند 123 قانون خدمات کشوری،که افزایش حقوق سالانه را دست کم برابر تورم اعلام نموده است. |
۷ | در حد شعار ماندن هوشمندسازی مدارس |
برخی فرهنگیان سیاست هوشمند سازی مدارس را یکی از طرح های شکستخورده آموزش و پرورش میخوانند که تنها محدود به گذاشتن کامپیوتر در برخی مدارس شد. |
۸ | شتابزدگی در اجرای طرحهای ملی |
رویکرد بالای تبلیغاتی حاجی بابایی در اقداماتی که انجام میداد، در طول دوره وزارت اش زمینه ساز شتابزدگی در اجرای سیاستهای ملی شد. |
۹ | کاهش شدید سرانه مدارس |
از شاخص های دیگر وضعیت اقتصادی آموزش و پرورش می توان به سرانه ی مدرسه ها اشاره نمود که تنها در سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲،نزدیک به ۷۵درصد کاهش یافت. |
۱۰ | بی توجهی به مساله معلمان حق التدریس |
در این دوره عملا اتفاق خاصی برای تعیین تکلیف معلمان حق التدریس رخ نداد. |
۴۲۴۲
نظر شما