۰ نفر
۱۷ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۶:۴۰

صادق زیبا کلام

روزگار دانشجویی ما درست همان سالهایی که تب جام جهانی داشت داغ می شد ، تیم ملی ایران با ستاره هایی که خیلی از آنها حالا در سن و سال من هستند به جام جهانی رسیدند. چند سالی بود که فوتبال مان پیشرفت کرده بود اما هیچ وقت به جام جهانی نمی رسید اما یکباره در سالهایی که ما در دانشگاه ها و بسیاری دیگر از نهضت های فکری در سطح کشور داشتند شعارهای انقلابی سر می دادند. تیم ملی که رفت جام جهانی ما شک نداشتیم این توطئه بزرگ استعمارگران است. چرا؟ چرایش کاملا مشهود بود. فوتبال کلاهی بود که مردم را خیلی خوب سرگرم می کرد. 11 نفر از پی یک توپ می دوند و همه یک ملت اسیر هیجان از پی توپ دویدن آن 11 نفر می شدند و به همین سادگی باید بی خیال همه افکار انقلابی مان می شدیم. این افیون فوتبال می خواست ما را از خواسته مان دور کند پس از جام جهانی بیزار بودیم  .

این طور فکر می کردیم که بازی ها را طوری برنامه ریزی کردند  و حریف های ایران را خریده اند تا ما به جام جهانی برسیم. آن سال این فوتبال بقدری برای مردم مهم شده بود که همه چیز را در سایه قرار داد. همه جا بحث فوتبال بود. این ورزش هم ذاتا به شکلی است که برای قشر جوان جذابیتی باور نکردنی دارد. برای همین هم بود که این حس در ما ایجاد شده بودکه با شروع جام جهانی تب انقلاب مان می خوابد .ولی چند ماه بعد وقتی دیدیم اتفاقات به شکلی دیگر رقم خورد این نظرم کمی سست شد و البته حالا وقتی روند تاریخی آن قصه را بررسی می کنم می بینم ، این فقط یک توهم توطئه در دل ما بوده است.

حالا دیگر باور دارم فوتبال برای مردم دنیا تنها ورزشی است که از دیدنش لذت ببرند. این حداقل اتفاقی است که در تمام جوامع پیشرفته می افتد و اصلا صنعت فوتبال هم در کشورهای توسعه یافته پیشرفتی دو چندان داشته است. آنها این ورزش را فرصتی برای تسویه حساب های سیاسی نمی دانند و اصلا فوتبال در بیشتر دنیا بخشی جدا از دستگاه سیاسی حاکم است. آنها فوتبال را مثل ما سیاسی نمی دیدند و از تماشایش لذت می بردند.

این باوری غلط و ظلمی بزرگ است که این ورزش را اسیر قید و بندهای سیاسی کنیم. اتفاقاتی که در کشورهایی مثل ما می افتد. این بخش از نوشته ام شاید حتی قابلیت انتشار نداشته باشد اما باید اعتراف کنم وقتی تیم ملی کشورم می برد دلم می گیرد . ناراحت می شوم. نه اینکه ایرانی نیستم  یا عرق ملی ندارم . ناراحت می شوم چون فوتبال مان هم ابزاری شده برای سرپوش گذاشتن روی کاستی ها. با یک پیروزی می خواهیم همه حقایق و همه ضعف های مان را بپوشانیم که انگار همه چیز عالی است .

با این وجود حسن بزرگ ورزش این است که آیینه ای تمام قد می شود از شرایط موجود در یک کشور. وقتی بستر توسعه اقتصادی مان مثبت باشد ، برنده ایم و به جام جهانی می رسیم اما وقتی نتوانستیم به جام جهانی برسیم یعنی مسیر مان اشتباه بوده و جامعه مان بیمار عمل کرده است. پس تلاش مان برای استفاده سیاسی از ورزش هم معکوس می شود و تنها دشنام ها ، غم و حسرت به جا می ماند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 67265

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 11 =