منصور معظمی احتمالا از این تیتر کمی ناراحت شود. چون یک سوال حاشیهای و برای رفع خستگی از یک ساعت مصاحبه بود که من طرح کردم. موضوع بخش خصوصی و دولت و بحث بر سر نرخ خوراک پتروشیمی بود. میانه مصاحبه وقتی معظمی در حال صحبت بود تلگرامم را چک کردم که خبری بود که ایشان هم یکی از گزینههای مطرح وزارت نفت است. دست به نقد همانجا همین سؤال را پرسیدم و شیطنت خبرنگاری هم ایجاب میکند که تیتر از جذابترین بخشهاي مصاحبه باشد. اما رفته بودم بپرسم چرا ما تیلرسون نداریم؟ یا داریم قدرش را نمیدانیم. جالبتر اینکه ما چهار سال زودتر یک نفر از بخش خصوصی را به دولت فرستادیم ولی امروز کمتر کسی یادش میآید نهاوندیان روزی رئیس اتاق بازرگانی بود. یعنی اینقدر در دولت حل شد که ریاستش بر اتاق خاطره شد.
بخشهایی از گفتههای منصور معظمی در این مصاحبه به اختصار در ادامه می آید:
*در انتخابات بخش خصوصی از آقای روحانی حمایت کرد چون حساب و کتاب درآمدی دولت مشخص است و با این ابعاد، دولت نهایتا بتواند خرج خودش را بدهد، درواقع وعدههای جناح مقابل غیر قابل اجرا بود و بخش خصوصی هم از بیتجربگی آنها در کارهای اجرایی وحشت داشت.
*ایجاد شغل برای 5 میلیون بیکار نیاز به سرمایهگذاری دارد. سرمایه از کجا بیاوریم؟ سرمایه یا در بخش خصوصی است یا خارج از کشور، که نمیآید. اگر هم بخواهند بیاید، شرایط را تیرهوتار نشان میدهیم. برای مثال، چرا قراردادهای IPC یکونیم سال است که در این چالشها قرار گرفته است، چه مشکلی دارد؟ از نظر بنده برجام یک فرصت طلایی و استثنایی برای کشور است که بستگی دارد ما بتوانیم از این برجام استفاده کنیم یا خیر.
*اگر در مقابل آقای روحانی یک رقیب صاحب برنامه و کارآمد قرار داشت ممکن بود بخش خصوصی دچار تردید شود.
*دولت به تنهایی امکان خصوصیسازی و تجمیع و اصلاح نظام بانکی را ندارد. یکسری کارها، کارهای ملی است و برای کارهای ملی به پشتوانه تمام ارکان قدرت نیاز است. درستکردن سیستم بانکی کشور امری ناممکن نیست، همانطور که در سایر نقاط دنیا صورت گرفته است و بهکاربردن کلمه ورشکسته به نظر بنده مناسب نیست، بلکه سیستمی ناکارآمد است.
* آقای نهاوندیان از بخش خصوصی به دولت آمد اما نتوانست نماینده این بخش در دولت باشد درحالیکه ایشان نسبت به وزرا بسیار خصوصیتر هستند.
* ما چهار سال زودتر از آمریکاییها شخصی را از بخش خصوصی به دولت راه دادیم. چرا آقای زنگنه در دولت حضور داشته باشد و چرا دولت کمک نکند که آقای زنگنه به یک تیلرسون تبدیل شود؟ آقای تیلرسون چه قابلیتی دارد که آقای زنگنه ندارد؟ بنده به شما میگویم آقای زنگنه حتما این توانایی را دارد.
* آقای زنگنه از تیلرسون قویتر است اما انتخاب تیلرسون برای این سمت مناسب نبود.
* نمیتوان با علم اقتصاد برخورد سیاسی کرد. شما رفتار متغیرهای سیاسی را در دولتها ببینید، متوجه میشوید کدام دولتها موفق بودهاند. چرا دولت آقای خاتمی موفقترین دولت در حوزه اقتصاد بوده است؟ اقتصاد یکسری مؤلفهها دارد که شما لازم دارید و باید از آنها تبعیت کنید.
* مسئله من تقویت بخش خصوصی است. آدمهایی که در دولت قوی شدند، بروند آنجا را تقویت کنند.
* زنگنه در دولت بماند اما تصمیمگیری کند، اقای زنگنه تصمیمگیری نمیکند.
* واگذاری شرکتها به نام خصوصیسازی و اجرای اصل 44 اما بهشکل رددیون، خیانت به خصوصیسازیست، این انهدام است که بر سر صدرا و صنایع پتروشیمی آمد.
* قیمت خوراک پتروشیمیها باید براساس میزان سرمایهگذاری آنها در پاییندست تعیین شود و خوراک ارزان به این شرط به آنها ارائه شود.
* هنگامیکه در مسائل اقتصادی و فنی، بحث سیاسی پیش میآید، منطق از بین میرود، اینها مسائلی بود که دور از این جنجالها و هیاهوهای سیاسی باید به جمعبندی میرسیدیم. بنده در حضور آقای مهندس زنگنه جلسات متعددی داشتم که بیدلیل هیاهو نکنید.
* در آن دوران که پتروشیمی در دست خودمان بود، دفتر صنایع پاییندستی را راهاندازی و صد پروژه را تعریف کردیم. تمام اینها زیر نظر خود بنده بود، ولی شرایط امروز نسبت به آن موقع تغییر کرده و امروز به طور قطع باید سیاست وزارت نفت تأکید بر توسعه پاییندست باشد و هر اقدامی که میخواهد انجام دهد و هر امتیاز و تشویقی که میخواهد بدهد، فقط باید در پاییندست صورت بگیرد.
* من هرگز به وزارت نفت و وزیر شدن فکر نکردم و فکر نخواهم کرد. زمانی که نیروهای توانمندتر و شایستهتر از بنده هستند، دور از عدالت است که در این سمت حضور پیدا کنم.
* معظمی:به وزارت نفت فکر نکردم و نخواهم کرد.
35225
نظر شما