مخالفان آراء مردم اکنون بهشکل جریانی حاشیهای، ناهمگن، بیمهار و بیانضباط عمل میکنند. آنان مرتکب اقدامهایی میشوند که خوشبختانه سبب پیبردن مردم به همان اهدافی میشود که با لفاظیهای مختلف همیشه سعی در پنهان کردن آن دارند. این گروه با جدا افتادن از جامعه، اشتباهات خود را تکرار میکنند. آنان هنوز نیاموختهاند که دیدگاه اشتباه در هر زمینه منجر به دیدگاه اشتباه در همه زمینهها از جمله سیاستورزی میشود. استدلالهایشان بیشتر به گذشته مربوط است تا به آیندهای قابل قبول؛ از همین رو خشونت و بداخلاقی کسب و کارشان شده است.
مشکل مخالفان آراء اکثریت مردم، ناتوانی در تفسیر واقعیتهای جاری و یا فرار از بیان چرایی ایجاد وضع جاری است. بنابراین حتی برای رفتار خشن و خارج از اخلاق و قانون خود نیز آینده معلومی را متصور نیستند. آنان مدعی خدمت به مردمند اما حاضر به شنیدن صدای همان مردمی نیستند که تا چند هفته پیش با رأی قاطع رئیس جمهور خود را انتخاب کردند. آنان اطاعت منفعلانه را از مردم میخواهند؛ در غیر اینصورت بهایی برای آنان و خواستشان قائل نیستند. مخالفان نیاموختهاند که پیش و بیش از ادعاهای خود، لازم است اعتبار دعاوی خود را به اثبات برسانند. سیاست آنان منحرف نشدن از مسیر نادرستی است که بازتاب آن را در همه انتخابات سال 92 تاکنون دیدهاند. آنان هدفمندی در سیاست را با کردار غیر اخلاقی خود جا به جا کردهاند. از این رو منافع رو به زوال خود را بر منافع کلان ملٌت ترجیح داده و به زعمشان در این مسیر هرآنچه میکنند؛ بادا باد. برایشان اهمیتی ندارد که که تند و تیز علیه همگان و از جمله منتخب ملٌت بگویند، برچسب بزنند و محکومشان کنند. چون در انتخابات همیشه بازنده میشوند، مردمسالاری را بیشتر حقه دموکراسی غربی میخوانند. براین باورند که در دورانی چنین، برای کسب قدرت و حفظ منافع باید جدال کرد و توجه به نظر اکثریت، روشی غیرمعقول است. آنان با وسوسه موقعیت انحصاری گذشته خود، برابری قانونی، حقوق فردی، احترام به آراء اکثریت و... را به مثابه حیات و ممات سیاسی خود میپندارند و با تحریف آن میکوشند صحنه را به نفع خود به هم بزنند.
مخالفان آراء ملٌت اما همچنان در تکرار اشتباهات خود هستند. جسارت به منتخب ملٌت نه تنها در مردم ایجاد تردید نمیکند، بلکه بر استواری رأی آنان میافزاید. امروز مردم نمیپذیرند که به آنان گفته شود؛ چه بخوانند، چه ببینند، چگونه بخوانند و برداشتهایشان را همسو با آنچه کنند که برایش تبلیغ میشود. مردم جسارت به رئیس جمهور منتخب ملٌت را توهین به انتخاب و شعور خود تعبیر و تفسیر میکنند. مخالفان سرانجام باید باور کنند که مدتهاست جنس دغذغههای مردم با آنان فاصله پیدا کرده است.
مشکل بزرگ مخالفان آراء مردم، بیگانگی آنان با دغدغههایی است که سبب شده "حسن روحانی" بار دیگر و با آرائی بیش از گذشته سکاندار دولت دوازدهم شود. مردم به روحانی و رویکرد او رأی دوباره دادند؛ چون آینده معلومی را از کلامش استنباط میکنند و برنامههای دولتش اتوپیایی دور از واقعیت نیست.
کد خبر 680072
نظر شما