با نزدیک شدن به زمان آغاز به کار دولت دوازدهم، گمانه زنی بر سر ترکیب کابینه آینده در فضای سیاسی و رسانه ای بالا گرفته است. این مسئله البته امری طبیعی است اما نکته قابل توجه اظهارنظرها و جوسازی های هدفمند و برنامه ریزی شده از سوی برخی جریان ها در مورد حضور یا عدم حضور برخی شخصیت شناخته شده و به اصطلاح صاحب برنده در دولت آینده است. در میان این شخصیت ها به طور خاص باید از آقایان ظریف و زنگنه نام برد که جریان منتقد یا مخالف دولت آینده دراشکال مختلف از شایعه سازی گرفته تا تخریب، در صدد دورکردن آنها از دولت آینده می باشند.
ظریف و زنگنه در حالی هدف این جریان سازی های سیاسی و رسانه ای قرار گرفته اند که نقطه قوت دولت یازدهم به حساب می آُیند اما تجربه 4 سال گذشته نشان داده است که این نقطه قوت نتوانسته مانع از تخریب آنها شود و چه بسا این نقاط قوت از نگاه منتقدان و مخالفان، نقطه ضعف به شمار می آیند.
فارغ از نگاه و هدفی که جریان منتقد در این میان دنبال می کنند، این نوشته در پی آن است که نشان دهد زنگنه و ظریف با توجه به عملکرد مثبتی که در نزد اکثریت مردم ایران داشته و جامعه جهانی نیز بر آن صحه می گذارند، 2 شخصیت شناخته شده صاحب برند در سطح بین المللی می باشند که مسیر تعامل و همکاری با جامعه جهانی را کوتاه کرده، سرعت این تعامل را افزایش داده، مخاطرات، آسیب ها و چالش های تحمیلی را تا حد زیادی خنثی کرده و باعث کاهش هزینه ها تعامل با جامعه جهانی و فرصت زایی در این عرصه می شود.
روندی که به طور طبیعی به تحکیم امنیت ملی و منطقه ای و اقتدار ایران در مجامع بین المللی منجر می شود.
در شرایط کنونی علاوه بر تدبیر و بهرهگیری از ظرفیت های داخلی، راه برون رفت از شرایط نامطلوب اقتصادی، گسترش کمی و کیفی مناسبات بین المللی و بهره گیری مطلوب از فرصت ها و ظرفیت های بین المللی و تجمیع ظرفیت های داخلی با ظرفیت های بین المللی است.
بدون تردید در این مسیر علاوه بر داشتن دیپلماسی فعال، قدرتمند و کنش گرا، بهره گیری از ظرفیت های اقتصادی داخلی و در رأس آن نفت و گاز به عنوان پیشران اقتصادی و تجاری در تعامل با جامعه بین المللی در اولویت است.
تحریم های اقتصادی اخیر تاروپود های ارتباطی ایران با اقتصاد جهانی را از هم گسست.
اگرچه با امضای برجام، تحریم های اقتصادی رفع گردید اما احیای مناسبات گذشته ایران با اقتصاد جهانی و بازگردان اعتماد بین المللی به ایران و اقتصاد آن از یک سو و ایجاد ظرفیت های جدید در روابط ا یران با اقتصاد جهانی، امری سترگ و سنگین است که لازمه آن بهره گیری از چهره های شناخته شده ، خوش فکر ، صاحب سبک و معتبر در راس سیاست گذاری و اقدام در کنار فعال کردن لابی های سیاسی و اقتصادی ایران در کشورهای هدف است.
ظریف و زنگنه از جمله شخصیت های ایرانی هستند که علاوه بر محبوبیت بالا در داخل کشور و حمایت گسترده داخلی، در زمره چهره های شناخته شده و معتبر بین المللی به شمار می آیند. حضور موثر و تعیین کننده ظریف در مذاکرات هسته ای و قدرت چانه زنی بالای آن در یکی از سخت ترین و طولانی ترین مذاکرات سیاسی و دیپلماتیک تاریخ به طور طبیعی از وی چهره ای جهانی صلح طلب و موثر ساخته است به گونه ای که کمتر شخصیت سیاسی ( حتی دشمنان ایران ) را می توان پیدا کرد که از ظریف به نیکی و احترام یاد نکند. این مهم ظریف را به چهره ای صاحب برند در سطح جهانی تبدیل ساخته است.
از سوی دیگر زنگنه که برای سه دوره متوالی مدیریت صنعت نفت ایران را در دست داشته و طرح های مانند پارس جنوبی ایران با نام وی عجین می باشد و از سوی دیگر در دو دهه اخیر چهره ای قدرتمند و تاثیر گذار در معادلات سیاسی و اقتصادی نفت بوده است، او را به دیگر برند بین المللی ایران در حال حاضر تبدیل ساخته است. نقش زنگنه در بازگشت سریع و مقتدرانه ایران به بازارهای جهانی نفت پس از رفع تحریم ها، ایفای نقشی تعیین کننده در همکاری های اخیر کشورهای تولید کننده نفت اعم از اوپک و غیر اوپک فارغ از چالش های سیاسی موجود و بازکردن باب مذاکره و تعامل با شرکت های بزرگ بین المللی برای سرمایه گذاری در طرح های توسعه ای نفت و گاز ایران به تقویت برند وی در عرصه بین المللی در ماه های اخیر افزوده است.
حضور چهره ها و شخصیت برندها در خط مقدم دیپلماسی، تعامل و همکاری با جامعه جهانی در دوران خطیر و تعیین کننده کنونی (با توجه به پیچیده تر شدن شرایط بین المللی و منطقه ای با روی کار آمدن ترامپ و تحولات سیاسی منطقه خاورمیانه )، چنانکه گفته شد مسیر، هزینه و چالش های پیش رو را کاهش داده و یا از میان برخواهد داشت.
آنچه ایران در اینده پیشرو به آن نیاز مبرم دارد تداوم و تقویت راهی است که با کمک افراد صاحب برندی مانند ظریف و زنگنه آغاز کرده است نه تغییر مسیر. بنابراین حضور صاحبان برند در دولت آینده در عرصه پرچالش بین المللی نه یک فرصت بلکه یک الزام است که نباید از آن غافل شد.
*عضو هیات علمی دانشگاه و کارشناس اقتصاد سیاسی
52312
نظر شما