رسانه ملی در بحث سريالسازی به شكل عجيبي درحال درجا زدن است كه نه در وضعيت عقبگرد به سر ميبرد. مدتهاست تقريباً هيچ سريال پربينندهاي از رسانه ملي پخش نشده و جالب است كه هيچ اتفاقي هم براي برونرفت از اين وضعيت در حرف يا عمل مسئولان سيما بروز نميكند. معلوم نيست تا چه زماني اين روند بايد ادامه پيدا كند.
در اين وضعيت جالب است كه رسانه ملي ميل زيادي براي كار با كارگردانهاي ضعيف يا ميانمايه از خود نشان ميدهد و غولهاي كارگرداني را منزوي كردهاست و از آنها استفاده نميكند. براي مثال ضياءالدين دري، سازنده سريالهاي موفق و پربينندهاي چون «كيف انگليسي» سالهاست بيكار و منزوي است يا بيژن بيرنگ به عنوان كارگرداني كه همه مردم ايران به خاطر سريالهاي موفق و خانوادگي «همسران» و «خانه سبز» از او خاطرات خوشي به يادگار دارند، سالهاست كار نميكند. داوود ميرباقري ميگويد 15 سال پيش فيلمنامه «سلمان فارسي» را نوشته و هنوز نتوانسته آن را كليد بزند. به اينها اضافه كنيد دوجين از فيلمنامهنويسان و كارگردانهاي موفق ديگري كه امتحان پس داده هستند و آنهار ا به كار نميگيرند.
براي مثال سعيد مطلبي، نويسنده سريال پربيننده «ستايش» و سعيد سلطاني كارگردان اين سريال موفق اساساً نيروهايي هستند كه به كار گرفته نميشوند. سري دوم سريال ستايش به علت آنچه «سطح پايين كيفيت!» خوانده ميشد، پس از مدت كوتاهي با دستور عزتالله ضرغامي، رئيس وقت صدا و سيما زودتر از آنچه تصور ميشد، متوقف شد. اين در حالي رقم ميخورد كه مردم اين سريال را دوست داشتند و ركورد تماشاگر را شكسته بود.
تلقي از شرايط حال حاضر در رسانه ملي وجود دارد با اين مختصات كه اراده نانوشتهاي براي منزوي كردن نيروهاي نخبه و در عوض به كارگيري نيروهاي ميانمايه و ضعيف در رسانه ملي وجود دارد و در حال حاضر اين اراده حكمفرماست.
اميد مديران به «دورهمي» و «خندوانه»
يك نويسنده فيلمنامه در اين باره تأكيد ميكند كه سريال محبوبترين مديوم برنامههاي تلويزيون است و مديران نبايد برنامههايي چون «دورهمي» و «خندوانه» را جايگزين سريالها بدانند.
پيمان عباسي درباره سريالهايي كه اين شبها از تلويزيون پخش ميشود، ميگويد: من چندان فرصت نميكنم سريالهاي تلويزيون را ببينم و درگير كارهاي ديگري هستم، با اين حال تاكنون توانستهام چند قسمت از سريال «ليسانسهها» ساخته سروش صحت را ببينم.
وي با بيان اينكه بايد سياستگذاريهاي تلويزيون در ساخت سريالها تغيير كند، اضافه كرد: در حوزه محتوا و سوژه بايد با يك بازنگري سياستگذاري داشته باشيم، زيرا مردم به ديدن سريال خوب نياز دارند و از طريق سريالهاي خوب است كه آشتي با تلويزيون رخ ميدهد.
همه نويسندگان حرفهاي مثل مهراب و پيمان قاسمخاني و اميرمهدي ژوله ناخواسته كنار گذاشته شدهاند و جايگزيني براي آنها نيست. از زماني كه دو برنامه مثل «خندوانه» و «دورهمي» مخاطبان بسياري پيدا كرد، انگار مديران و مسئولان يادشان رفته است كه مردم به سريال هم نياز دارند. اين نويسنده در پايان با اشاره به اينكه چرا سريالهاي تلويزيون نميتوانند مخاطبان را جذب كنند، توضيح ميدهد: هنوز مردم بيشتر سريالهاي تركيهاي را ميبينند و كمتر سريالهاي خود ما را نگاه ميكنند و دلايل بسياري براي اين مسئله وجود دارد. به طور مثال هنوز درهاي تلويزيون بسته است، ما نويسندگان نميتوانيم سراغ بسياري از موضوعات برويم و سياستهاي پشتپرده بايد تغيير كند.
اما وضعيت بدتر از آن چيزي است كه به نظر ميرسد. براي مثال در حال حاضر سريال ضعيفي با عنوان «ليسانسهها» به كارگرداني سروش صحت از سيما پخش ميشود كه واقعاً به عنوان يك كار تلويزيوني توان جذب مخاطب را ندارد. قصه روايت و بازيهاي ضعيف اين اثر چيزي نيست كه بتوان آن را انكار كرد. سروش صحت با سريال موفق «ساختمان پزشكان» به عنوان كارگردان مطرح شد، اما مديران سيما به اين مسئله توجه نميكنند كه آن سريال نويسندگاني چون برادران قاسمخاني را داشت و اتفاقاً دليل اصلي موفقيت و جذب مخاطب هم فيلمنامه خوب آن بود، ولي سروش صحت با سريالهاي ديگر نشان داده كه نميتوان روي او به عنوان كارگرداني موفق حساب كرد، اما مديران سيما علاقه خاصي به او و امثال كارگردانهاي ميانمايهاي چون او دارند. وضعيت بغرنج نبود سريال پربيننده در سيما اگر به همين منوال ادامه پيدا كند، در سالهاي آتي رسانه ملي بايد شاهد ريزش بيشتر مخاطب و سپردن بخشي از فرهنگ ملي به دست سريالسازان شبكههاي خارجي باشد. نبود يك نقشه راه درباره سريالسازي چيزي است كه همواره وجود داشته است.
58241
نظر شما