عملیات نظامی ترکیه با عنوان بیمسمای "شاخه زیتون" از جنس همان سهم خواهیهایی است که جنگ داخلی سوریه به تمامیت ارضی این کشور تحمیل کرده است؛ همانگونه که وسوسه امریکائیان برای ماندگاری در شمال شرق سوریه به بهانه آموزش نظامی یگانهای خلق(کردها) و نیز روسها در بخشهایی دیگر از این کشور بروز یافت. آنچه این میان قربانی اصلی است، مردم سوریه و به ویژه کردهایی هستند که با بهت، نظارهگر سکوت و یا انعطاف متحدانی هستند که پیش از این چه بسا تصور میکردند که میتوانند زیر چتر آنان به امنیت و ثبات، نزدیک شوند.
شروع فاز تازهای از ناآرامیها در سوریه پس از داعش قابل پیش بینی بود؛ اما این تصور بیشتر مربوط به سهم خواهیهای جنگافروزانه هریک از مطالبهگران قدرت در آینده سیاسی این کشور میشد. اگرچه این احتمال همچنان به قوت خود باقی است ولی تعجیل "رجب طیباردوغان" برای اقدام نظامی در عفرین در شمال شرق سوریه، اوضاع را به شکل دیگر رقم خواهد زد. به ویژه اینکه عملیات زیتون از حیث محتوا و اهداف دارای ماهیتی کاملا متفاوت با نخستین اقدام نظامی ترکیه در داخل خاک سوریه با عنوان "سپر فرات" ( اگوست 2016 تا مارس 2017)است. اگرچه هردو عملیات با بهانه مبارزه با "پ. ک.ک" و به ظاهر مقابله با داعش اعلام شده است، اما شمال شرق سوریه هرگز شاهد حضور داعش نبوده و بلکه جدا کردن مناطق کردنشین سوریه و جلوگیری از یکجایی این مناطق در دستور کار آنکارا قرار دارد. این اقدام در ابتدا ممکن است با سکوت و یا انعطاف دیگر قدرتهای مؤثر در سوریه همراه باشد، ولی بستر لازم را برای تحولات بعدی دراین کشور فراهم خواهد کرد. اقدام نظامی ترکها در سوریه، از یکسو نقض آشکار حاکمیت و تمامیت ارضی این کشور است. از سوی دیگر بهانه را برای ماندگاری قدرتهای بیرونی در این کشور ایجاد میکند. خاصه آنکه هریک از طرفهای مؤثر در فضای عمومی سوریه، از منظر منافع امنیتی خود به آن نگریسته و براین اساس به اقدام آتی دست خواهند زد.
"رجب طیب اردوغان" در پی تجاوز نظامی به خاک سوریه، اهداف چندگانهای را دنبال میکند؛ از مناقشه در روابط با واشنگتن تا رجزخوانیها مقابل اروپائیان، تعقیب سیاستهای براندازانه علیه دولت بشار اسد، کسب موقعیت ژئوپلیتیک در برابر رقیبان منطقهای و سرانجام تأثیرگذاری بر سرنوشت انتخابات سال میلادی آینده در ترکیه. اما امریکائیان نیز از این فرصت برای موقعیتهای آینده خود در مبارزه با دامنه نفوذ منطقهای ایران و روسیه و نیز مدیریت بحران در خدمت به منافع خود بهره خواهند برد. همینگونه است اهدافی که روسیه در سکوت معاملهگرانه خود پیشه کرده است؛ چراکه فرصتهای بعدی را برای توجیه حضور و مطالبهگریهای آینده در سوریه فراهم میکند. مهمتر اینکه اقدام نظامی ارتش ترکیه میتواند به طور مستقیم بر مذاکرات سه جانبه ایران، ترکیه و روسیه و نیز اجلاس آتی سوچی تأثیر گذاشته و حداقل تا مدتی تلاشهای صلح را بلاموضوع کند.
اوضاع به هر ترتیب که پیش رود، آنکه آسیب اصلی را باید تحمل کند، مردم سوریه اعم از کرد و عرب و تمامیت ارضی سوریه است که حالا مثل کیک، مقابل ولع قدرتهای طماع قرار دارد.

سوریه پس از داعش و سالها جنگ داخلی، اکنون به مثابه کیکی شده که هریک از بازیگران منطقهای و قدرتهای جهانی، سهم خود را از آن طلب میکنند. این سهمخواهی نه فقط به اندازه قدرت نفوذ در ساختار نظام سیاسی و اقتصاد آینده این کشور، بلکه تا کیان و تمامیت ارضی سوریه دامن گسترده است.
کد خبر 748429
نظر شما