رضا مقدسی در بخش خبر بود و من دبیر گروه اجتماعی روزنامه. خیلی زود با دوستانی چون علیرضا سپاهی لایین و حمید رضازاده؛ دوستی مان عمق گرفت و تعطیلات زیادی را دورهمی داشتیم. در همین ایام بود که شناخت من از او کاملتر شد. مردی که دستگیر همکاران بود بدون اینکه کسی بداند . او امتیازات خویشاوندی با آن مسوول آستان قدس را برای کارگشایی از همکاران خرج می کرد.به رغم سن کم در آن ایام؛ رضا بزرگ بود.
دهه هفتاد برای کار در ایرنا و ادامه تحصیل در دانشگاه علامه طباطبایی به تهران آمدم. رضا هم چندی بعد به پایتخت نقل مکان کرد. فعالیت های او طی دو دهه در تهران بر این حقیقت صحه گذارد که رضا به عنوان یک روزنامه نگار متدین ؛ اصول اخلاقی را سرلوحه کار داشت و همین رویه او را در میان همکارانش شاخص کرد.
او حتی در مسولیت های ملی نیز باوقار و اخلاقمدار بود و همچنان پاکدست و ساده زیست. حضور در راس رسانه های بزرگ نیز نتوانست او را از جاده اخلاق دور کند. رضا مقدسی با همان فروتنی و اخلاق مبتنی بر آموزه های دینی؛ به دیدار حق تعالی رفت. روحش شاد.
نظر شما