در یادداشت رضا درمیشیان می خوانیم: «همايون شهنواز در حالى رفت كه هنوز داغ اخراجش از تلويزيون بر پيشانياش بود.
اوايل انقلاب به جرم ساخت سريال «دليران تنگستان» از تلويزيون تسويه و اخراج شد؛ مجموعهاى كه پس از انقلاب بارهاوبارها از تلويزيون پخش شده است.
چند روز پيش كه در آتش سوخت، با جمعى از كارگردانان به عيادتش در بيمارستان رفتيم. پرانرژى و پراميد با ٨٠ درصد سوختگى در آستانه در ورودى بخش ايستاده بود و مىخنديد. برایمان از يكسالونيمى گفت كه چندينسال پيش در كانادا با وجود ديابت با سرطان جنگيده و مهارش كرده بود، ولى از برهاى كه براى سلامتىاش كشته بودند ناراحت بود و دلش براى حيوان بيچاره سوخته بود.
شهنواز جورى حرف مىزد كه انگارنهانگار با ٨٠سالهاى روبهرو هستيم كه تمام بدنش، بهجز صورتش بانداژ است و رياضيات پزشكى اميدى به ماندنش نداشت.
با روحيهاى مثالزدنى تنها دلخورياش تلويزيون و مسئولان تلويزيون بود كه مىگفت نه به عيادتش آمده بودند و نه حقوحقوقش از دليران تنگستان را دادهاند.
وقتى مىخواستيم از پيشش برويم، مىخنديد و مىگفت؛ من را هم با خودتان ببريد...
جسم همايون شهنواز در آتشسوزى خانهاش سوخت، ولى روحش مدتها پيش در بىمهرىها سوخته بود.»
58241
نظر شما