فرهاد عشوندی: یکی دو تا هم نیستند و در ژانرهای مختلف از آنها زیاد داریم، مثلا پسر دکتر حسابی! اقلا بیست سالی است که فقط خاطره از پدر مرحوم تعریف میکنند و جالب اینکه از رضا ، شاه اول پهلوی تا مثلا فوت ناصرخان حجازی از مرحوم خاطره علمی دارد و حتی مثلا میشودسوپراستار فیلم انتخاباتی محسن مهرعلیزاده!
یا اصلا چرا راه دوبر برویم؛ در همین فوتبال خودمان ! دوست خوبم هوشنگ نصیرزاده که دوره تخصصی مدیریت فوتبال دارد و کارشناس داوری هم هست ولی به قول علی خسروی فقط در برنامه زلال احکام یا آفتاب شرقی درباره نکاح کارشناسی نکرده است!
از این دست البته در حوزه های اجتماعی یا رسانه های دیجیتال و در قاب تلویزیون کارشناسان رسمی جذاب تری داریم که خب سالهاست هربار توفانی به پا میکنند .
از آن کارشناسهای تحمیلی به برنامه «اینشبها»ی علی درستکار که انتقاد از حرفهای غیرکارشناسیشان به ممنوعالتصویری مجری توانمند انجامید تا استاد اقتصاددانی که با «ملکه کوئین ها» در تلویزیون جاودانه شد و جالب تر اینکه هنوز هم به عنوان کارشناس خبره روی آنتن می رود.
گل سر سبد همه اینها البته استاد حسن عباسی است که تئوری توطئه را بهتر از هر بزرگوار دیگری ترسیم می کند و می شکافد! استاد البته علاقه خاصی به فوتبال دارد و در کنار همه دولت نوازی هایش، گهگاهی هم گریزی به علی دایی می زند!
حالا اما شاگرد خلف ایشان، استاد رائفی پور این بار عنایتی داشته به کریم باقری و مهدی مهدوی کیا.
که البته شاید درباره علم تبلیغات و پنل تبلیغاتیشان بد هم نگفته باشد. راست میگوید قطعا برای خیلی ازما هم حتما این سئوال بوده که چرا کریم باقری برای تبلیغ خمیردندان، دندان هایش را نشان نمی دهد و چرا تبلیغ لبنیات آقا مهدی با این عکس دندان گیر است!
آنجا اما ماجرا باعث جنجال میشود که استاد مسلم میگوید این دو قهرمان و همه قهرمانهایی از این نسل حق اظهار نظر اجتماعی درباره مسائل روز را ندارند.
اینکه یکی مثل کریم باقری درباره سوریه حرف زده را اقلا من یادم نیست اما اینکه بگویند برای کشور ورزشگاه بسازیم ایرادش چیست که نباید بگوید و باید این ها بروند دوغ شان را تبلیغ کنند، شده دلیل این بلوا.
اصلا مهم نیست که دوست کارشناس رسمیمان چه پیشینه ای در تجلی نام ایران داشته و مثلا همین کاپیتان کیا گل پیروزی را در بازی قرن به آمریکا زده است وهمیشه سعی کرده «ور » مردمش بایستد تا اینگونه یک ویدئوی کوتاه تمسخر او به یک مسئله ملی برای فضای رسانه ای کشور بدل شود.
شاید حالا خود این رائفی پور گرامی پی برده باشد به عکس همه تئوریهای کشف توطئه ای که احتمالا مهمترین راه درآمدزایی این استاد مسلم سخنوری و کارشناسی رسمی است، مردم دل در گروی سوپراستارهایی دارند که برای اهتزاز پرچم کشورشان سر جلوی توپ گذاشتند و از سلامتیشان گذشتند.
حالا هم خیلی کار دشواری نیست. اگر تردیدی را هر کدام مان در دل داریم، می توانیم به رای بگذاریم که اگر قرار به انتخاب افکار یکی باشد در این دوگانه طرف تبلیغ کننده محصولات لبنی را میگیرند که مشخص است چطور دینش را به کشورش ادا کرده یا «ور»دوستی میایستند که همه فقط سخنرانیهایش را به عنوان متر و شاخص دل در گرو کشور داشتنش شنیده ایم!
41 41
در میان همه مشاغلی که در کشورمان داریم، همیشه گروهی بودند که درک نمیکردم حالا مثلا یعنی چه؟
کد خبر 773191
نظر شما