۰ نفر
۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۱۳:۰۰

رامی خوری*

رابطه امروز اسراییل و آمریکا مانند تعدادی سیب و پرتقال و موز است که در یک همزن برقی با هم مخلوط شده باشند. شاید نفس عمل چندان هم غیرمعقول نباشد ولیکن ماحصل این فرآیند معلوم نیست که چه شود!

آنچه همواره در طول تاریخ میان تل‌آویو و واشنگتن جریان داشته یکی از قوی‌ترین و پایدارترین روابطی بوده که تا به حال میان دولت‌های مدرن امروزی تجربه شده است. قرار بود ماجرا به این منوال نیز باقی بماند چرا که همواره سیاست‌های کاخ سفید بر این امر اصرار داشت که با تقویت و تجهیز قوای نظامی اسراییل می‌توان به پشتوانه بزرگ‌ترین ارتش خاورمیانه به رویارویی با اعراب پرداخت.

اما روی کارآمدن باراک اوباما در آمریکا و قدرت یافتن بنیامین نتانیاهو در اسراییل بیانگر این واقعیت بود که دیگر نمی‌توان به حمایت بی‌چون و چرای واشنگتن از اهالی تل‌آویو امیدی داشت. حمایت آمریکا از امنیت و قدرت اسراییل دیگر به این معنا نیست که سیاست‌های امروز صهیونیسم نیز تحت حمایت سران کاخ سفید باشد. چنان که به زودی باید شاهد سربرآوردن اختلاف‌ها و تنش‌های متوالی در سطح تعامل اسراییل و آمریکا بود. با اصرار و ابرامی که مقامات جدید کاخ سفید برای تشکیل دو دولت مستقل فلسطین و اسراییل در جوار هم دارند اسراییل به یکباره خود را در ورطه‌ای پیچیده گرفتار دید. هرقدر آمریکا به اعمال زودهنگام طرح صلح خاورمیانه اصرار دارد اسراییل با بی‌توجهی کامل فقط به صرف کاهش فشارهای عمومی ایران را مهم‌ترین اولویت سیاست‌های خارجی خود ابراز می‌کند.

این روزها هر رویکرد دیپلماتیک مستقل میان این دو در لفافه شک و تردیدی نامشخص جای دارد. البته این از تاکتیک‌های معمول دیپلماسی است که تا زمان خاص، آنچه که در دست طرف رو نشود به این ترتیب هنوز معلوم نیست که آیا واقعاً باراک اوباما و مشاوران او قصد دارند که همه تأثیر و قدرت سیاسی خود را به کار بگیرند و خطر بزرگ رویارویی با لابی‌های اسراییلی در آمریکا را به جان بخرند. سکوت اعراب و معنای نامفهوم موضع‌گیری‌های هرباره آنها نیز بر ابهام قضیه اسراییل و آمریکا دامن زده است.

البته می‌توان حدس زد که آمریکا همه توان خود را در خدمت سیاستی به کار گیرد که اکثریت اعراب و اسراییل را به خود همراه کرده و از سوی دیگر منافع آمریکایی‌ها را هم شامل شود اما این که جرج میچل در سفرهای هرباره خود به خاورمیانه چه هدفی را دنبال می‌کند، هنوز برای اهالی سیاست مشخص نیست.

 رام ایمانوئل رئیس امور کاخ سفید در جمع کثیر آیپاک از تلاش اوباما برای حرکتی منسجم و پویا برای دستیابی به صلحی پایدار در ورای مذاکره با ایران و دو طرف فلسطینی و اسراییلی خبر داد. به این ترتیب همه بهانه‌های اسراییل در مسئله ایران نیز از میان خواهد رفت.

ایمانوئل در حالی از برنامه‌های شهرک‌سازی اسراییل سخن گفت که هیچ اشاره‌ای به انتظارات دولت اوباما از اسراییل در باره مسئله شهرک‌سازی نکرد. او شرایط کنونی خاورمیانه را " لحظه ناب حقیقت " نامید که البته درست است. امروز خاورمیانه لحظاتی همراه با واقعیت را تجربه می‌کند که البته برای ایالات متحده آمریکا و باقی کشورهای عرب لحظه رویارویی با واقعیت است نه مردم گرفتار در سرزمین‌های اشغالی که حقیقت را هر روز می‌بینند و لمس می‌کنند!

تنها نقطه همگرایی کشورهای جهان در قبال اسراییل مسئله توقف روند شهرک‌سازی در کرانه باختری است. امروز موضوع گسترش شهرک‌های یهودی‌نشین در سرزمین‌های اشغالی رویکردی است که اعراب و ایالات متحده را در جریانی همسو با هم در برابر اسراییل قرار داده است.

طبق آخرین آمار مرکز بین‌المللی افکار عمومی 75 درصد مردم آمریکا خواستار توقف عملیات شهرک‌سازی رژیم صهیونیستی هستند. در این میان 51 درصد از مردم آمریکا در همه‌پرسی دیگری دو طرف اسراییل و فلسطین را ذیحق می‌دانند که البته با شرایط حاکم در رسانه‌ها و سیاست‌های اعمال شده کاخ سفید در جوامع عمومی امر بعیدی نیست. برای مردمان کشوری که لابی‌های اسراییل را عامل حیات اقتصاد خود می‌دانند نباید بیش از این هم انتظار داشت.

 در حال حاضر کشورهای عربی و آمریکا برای توقف ساخت وساز شهرک‌های یهودی نشین فشار بسیاری را به تل‌آویو وارد می‌کنند و پیدا و پنهان حمایت خود را از روند آشتی ملی فلسطینیان برای تشکیل دولتی یکپارچه ابراز می‌دارند اما همچون یک خیال و رؤیای توهم‌آمیز بازهم نمی‌توان به درونمایه خواسته اصلی واشنگتن و سران کشورهای عربی از تل‌آویو پی برد. آنها هنوز هم از بیان صریح خواسته هاشان واهمه دارند!

*رئیس دپارتمان بین‌الملل دانشگاه آمریکایی بیروت

کارشناس امور خاورمیانه و خبرنگار برتر دیلی استار

دیلی استار 6 می‌2009 /ترجمه: لیدا هادی

کد خبر 7829

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین