در بخشی از این گفتوگو میخوانیم:
پيش از گفتوگو داشتيد درباره تصورتان از ايران و فضايي كه بهواسطه رسانههاي غربي ايجاد شده صحبت ميكرديد. بعد از چند سفري كه به ايران داشتيد تا چه اندازه اين تصور دستخوش تغيير شده است؟
به خاطر ميآورم وقتي براي اولينبار به ايران آمدم بهسبب جهلي كه نسبت به مردم ايران و فرهنگشان داشتم، بسيار خجالت كشيدم. چون در اروپا يا بهتر بگويم جهان غرب پروپاگانداي زيادي درباره ايران از رسانهها دريافت ميكنيم. در اصل بخش زيادي از اين پيچيدگيهاي سياسي هم به سبب رسانهها ايجاد شده است؛ ما گاهي اطلاعات را از فيلتر همين رسانهها اشتباها دريافت ميكنيم و همين اطلاعات بخشي از نقطهنظر ما را شكل ميدهند.
بنابراين وقتي براي اولينبار به تهران آمدم چيزي كه از مردم ميديدم با آن چيزي كه شنيده بودم خيلي فرق داشت؛ از اين بابت بسيار شگفتزده و البته خجالتزده بودم. فرهنگ شما حقيقتا جالب است و نسبت به آن چيزي كه به ما نشان دادهاند، احترامبرانگيزتر است. آرزو ميكنم كه اي كاش درهاي كشور شما به روي همه باز بود تا جهانيان بيايند و مردم ايران را ببينند كه چطور رفتار ميكنند، چقدر به فرهنگشان اهميت ميدهند و بهطور كلي تا چه حد هنر برايشان قابل احترام است. اين رفت و آمدها به جاي آنكه انسانها را در چارچوبهاي دگم قرار دهد و تصورات غلط بسازد، باعث ميشود كه شناخت بهتري از مردم داشته باشيم. وقتي مردم نقاط مختلف دنيا، ايران را بيشتر و بيشتر كشف كنند ايرانيان هم راحتتر ميتوانند به سراسر جهان سفر كنند. اين فقط يك آرزو است چون معتقدم اين جدا كردنها اصلا درست نيست.
241241
نظر شما