آن هم زمانی که ترجمه از زبانی غیر از عربی انجام گرفته باشد. بهاء الدین خرمشاهی سالیان دراز است در این زمینه تحقیق کرده است. خرمشاهی از ترجمه های فارسی و غیر فارسی قرآن می گوید. ترجمه های که گاهی موجب رنجش خاطر او را فراهم کرده اند.
*آقای خرمشاهی! مترجمان خارجی قرآن برای ترجمه کتاب آسمانی باید بر چه دشواری هایی فائق آیند؟
ترجمه از هر زبانی به زبان دیگر با مشکلاتی همراه است. تفاوت های فرهنگی در این باره از همه مهم تر هستند. مثلا ما می گوئیم به سفیدی برف، در صورتی که همین تعبیر در زبان های دیگر به سفیدی دندان و یا به سفیدی نمک است. درزبان عربی می گویند مو هایم از از پیری مشتعل شده است. ما هم در زبان فارسی می گوئیم برف پیری بر سرم نشسته است. مشتعل شدن در فرهنگ عربی معنا می دهد. گوبینو در جایی گفت که ایرانیان وقتی به هم می رسند از هم می پرسند آیا دماغ شما فربه است؟ در صورتی که این برداشت او از "دماغ شما چاق است" آمده است. با این نمونه ها می توان گفت که فرهنگ ها در بسیاری موارد انطباق دقیقی با هم ندارند. ترجمه تحت اللفظی در اغلب موارد غلط از آب در می آید. تعابیر استعاری و کنایی در فرهنگ های مختلف با هم متفاوتند. دایه گرفتن در فرهنگ عربی وجود دارد اما شاید دایه گرفتن در هیچ فرهنگ اروپایی نباشد. اگر یک اروپایی بخواهد آن را ترجمه کند باید از کلمه مادر ناتنی استفاده کند. حالا دایه در زبان فارسی مشکلی ندارد و برای فرهنگ ما نا شناخته نیست. بزرگترین مشکل ترجمه تفاوت فرهنگی است. فرهنگ های مختلف تطابق واژگانی ندارد. مترجمان خارجی برای کلمه خمس و ذکات واژه مالیات شرعی را می گذارند که غلط است. باقیات الصالحات برای ما معنی دیگری دارد که می گوئیم کار های نیکوی ماندگار. پس تفاوت فرهنگی اولین مشکل است.
*با توجه به این مسائل مترجمان اروپایی قرآن کریم چگونه می توانند ترجمه های درستی از قرآن کریم ارایه دهند؟
مترجم اروپایی باید تاریخ اسلام و سیره پیامبر را بداند. در غیر این صورت نمی تواند ترجمه درستی از قرآن انجام دهد. اگر مترجم اروپایی با این مسائل آشنا نباشد کلام را به صورت جسته گریخته دریافت خواهد کرد. شناخت تاریخ قرآن و حتی تاریخ غزوات برای ترجمه قرآن ضروری است. پیامبر(ص) با دستور جبرئیل (ع) خیلی از آیه ها را جابه جا می کرد. مسائل اعتقادی مسلمانان هم در این باره دخیل است. در بسیاری موارد چیزهایی هم که مربوط به بهشت و جهنم است فاقد معادل در زبان های دیگر است. مترجمان در بسیاری موارد با خلا و فقدان معادل برمی خورند. نکته دیگر هم استفاده از ترجمه های دیگر برای ترجمه جدید است. مثلا بعضی ها از زبان فرانسه قرآن را به زبان ترجمه می کنند.
*آیا این موارد برای مترجمان فارسی زبان هم مصدق دارد؟
ما هم تفاوت های زبانی و فرهنگی داریم. در زبان عربی مقادیر بسیاری انا، قد، لقد، انما و نظیر اینها داریم، که در زبان عربی قدیم و جدید وجود دارند. اگر در ترجمه فارسی هم بخواهیم اینها را به کار بریم ترجمه فارسی پر از تاکیدات بی مورد خواهد شد. در زبان عربی بسیاری از جملات با واو آغاز می شوند؛ در زبان فارسی نمی توانیم معادلی برای اینها داشته باشیم . واو را باید از ترجمه فارسی حذف کرد. شاید در شعر نو اول جمله واو بگذارند اما این کار چندان رایجی نیست. با این حال ما هم در مقابل زبان عربی خارجی هستیم اما تفاوت ما با سایر زبان های خارجی نزدیک تر بودن ما به زبان عربی است از آنجا که ما در زبان فارسی واژه های عربی بسیاری داریم. در برخی از ترجمه های مترجمان بی ذوق دیده ام که عذاب را به شکنجه ترجمه کرده اند. این معادل برای عذاب پذیرفته نیست. شکنجه برای عذاب جایگزین زشتی است و نباید به کار رود با این حال باید این تئوری ترجمه را هم خوب بدانیم که زبان ها با هم انطباق فرهنگی تام ندارند.
*نظر شما درباره ترجمه های منظوم قرآن کریم چیست؟
نظر بسیار منفی دارم. در قرآن آمده است که تو به نعمت پروردگار شاعر و مجنون نیستی. در قرآن شعر در کنار جنون آمده است و یا در جای دیگری از قرآن آمده است که: به او شعر نیاموختیم و سزاوار او نیست. قرآن سجع دارد اما منظوم نیست پس نباید آن را به نظم ترجمه کرد اما متاسفانه در حال حاضر این کار اشتباه اپیدمی شده است. اگر ما به جایی برسیم که برای ترجمه قرآن اجازه علمی هم بگیرند بسیار خوب است ولی در حال حاضر نهادی نداریم که ترجمه ها را در یک سال بررسی کند.
*ترجمه قرآن کریم جدا از توانایی هایی علمی مترجم با مسئولیت سنگین معنوی همراه است؛ به نظر شما رعایت این نکته چه تاثیری در ترجمه قرآن مجید دارد؟
خیلی ها به قرآن اعتقاد ندارند. این آدم ها طهارت روحی و قلبی برای ترجمه قرآن ندارند. کسانی که مسلمان نیستند نمی توانند قرآن را حس کنند.
نظر شما