۰ نفر
۱۴ شهریور ۱۳۸۹ - ۰۵:۵۶

صدای قلب ضعیف و شکسته ندا کوچولو، پس از بیست روز جدال با مرگ و زندگی، سرانجام روی تخت بیمارستان و در میان اندوه تیم پزشکی و پرستاران برای همیشه قطع شد.

روزنامه ایران در این باره نوشت:

پیکر نیمه جان این دختر سه ساله روز 25 مرداد در حالی به بیمارستانی در تهران منتقل شد که پزشکان در نخستین معاینات با مشاهده آثار سوختگی، گاز گرفتگی و ضرب و شتم دریافتند دخترک به شدت مورد کودک‌آزاری قرار گرفته است.

این دختر بچه بلافاصله در بخش مراقبت‌های ویژه بستری شد و تلاش برای نجات جانش آغاز شد اما افسوس که پیکر نحیف و رنجور دختر سه ساله دیگر تاب تحمل درد ‌ها و ناملایمات فراوان را نداشت و عمر کوتاهش به سر آمد و او در اوج تنهایی، با قلب کوچک و شکسته‌اش به سوی آسمان پر گشود.

هرچند دست‌های هزاران تن از هموطنان مهربان و نیکوکار در این ایام برای شفای ندا به درگاه الهی گشوده شده بود اما به راستی شاید تقدیر ندا کوچولو این بود که بیش از این زجر و درد جانکاه بی‌مهری‌های خانواده را تحمل نکند. حالا شاید روح او با پیوستن به پدر جوانمرگ‌ شده‌اش به آرام ابدی رسیده است.
این فرشته کوچولو درد و رنج‌هایی کشید و به خاطر تنبیه‌ها و سوختن‌ پاهایش عذاب کشید و در اوج تنهایی و بی‌مهری، اشک‌های بی‌پناهش را هم هیچکس ندید! اما هرچه هست حالا دیگر اشک‌های گرم ندا کوچولو در چشمان بی‌رمقش حلقه نخواهد زد. او دیگر دستان سنگین و نامهربان زن عمویش را که به خاطر شب‌ادراری، به صورت رنگ پریده‌اش نواخته می‌شد را حس نخواهد کرد. دیگر هیچکس دستش به او نمی رسد تا دخترک را به گناه ناکرده‌اش با قاشق داغ بسوزاند و...

اظهارات بازپرس پرونده

قاضی عباس خوشکام ـ بازپرس شعبه اول دادسرای ناحیه 6 ـ که با شنیدن خبر مرگ ندا کوچولو به شدت متأثر شده بود، به خبرنگار ما گفت: تیم پزشکی از چند روز قبل وضعیت بالینی دختربچه را نگران‌کننده اعلام کرد. آنها روز پنجشنبه نیز از افت ضربان قلب دخترک خبر دادند و متأسفانه ساعت 7 صبح دیروز او در بخش مراقبت‌های ویژه کودکان جان باخت. به دنبال دریافت این خبر، دستورهای لازم برای انتقال جسد به پزشکی قانونی و کالبدشکافی و معاینه‌های نهایی و تعیین علت اصلی مرگش صادر شد.

بازپرس خوشکام در ادامه اظهار کرد: آنچه ظواهر امر نشان می‌دهد دخترک بر اثر ضربه وارد شده به سرش و عوارض ناشی از آن جان باخته است. اما باز هم تا اعلام نظریه پزشکی قانونی نمی‌توان به طور قطعی در این باره اظهارنظر کرد.

وی همچنین درباره وضعیت «فاطمه» متهم اصلی پرونده - زن عموی ندا - نیز گفت: چند روز قبل همزمان با وخیم‌تر شدن حال ندا برای زن عمویش قرار قانونی سنگین‌تری صادر شد و او همچنان در زندان است. حال آنکه دستگاه قضایی به طور قطع با عامل یا عوامل این ماجرای هولناک به شدت برخورد خواهد کرد.

همزمان با شروع تحقیقات قضایی - پلیسی زن عموی «ندا» کوچولو به عنوان متهم اصلی بازداشت شد و سرانجام نیز به کودک‌آزاری اعتراف کرد. زن جوان گفت: «ندا» از سوی پسر سه ساله‌ام مورد ضرب و شتم و گاز گرفتگی قرار گرفته است.

وی همچنین اظهار داشت: به دلیل این‌که «ندا» دچار شب‌ادراری بود حدود دو هفته قبل از بیهوش‌شدن، پاهای او را با قاشق داغ سوزاندم. روز حادثه نیز زمانی که او را به حمام برده بودم ناگهان از شدت درد و سوختگی روی زمین افتاد و سرش به کف حمام خورد و از هوش رفت. همان موقع هم با کمک‌ زن همسایه او را به بیمارستانی در نزدیکی محل زندگی‌مان منتقل کردیم. دقایقی بعد تلفنی با برادر شوهرم تماس گرفته و ضمن تشریح موضوع، از او خواستم هرچه سریعتر خودش را به بیمارستان برساند. پس از رسیدن برادر شوهرم به بیمارستان، پزشکان اعلام کردند که «ندا» باید هرچه زودتر به بیمارستان مجهزی در تهران منتقل شود. بدین‌ترتیب برادر شوهرم با آمبولانس او را به بیمارستان انتقال داد و من هم به خانه برگشتم. ساعتی بعد با شوهرم تماس گرفته و از او خواستم با عجله خودش را به بیمارستان برساند و درباره وضعیت ندا به من هم خبر دهد. اما دو روز بعد از سوی مأموران پلیس در خانه‌ دستگیر شدم.

وی با رد اتهام کودک‌آزاری و ضرب و شتم ندا کوچولو به بازپرس گفت: من هرگز او را کتک نزده‌ام بلکه پسر سه‌ساله‌ام که شیطنت زیادی دارد این بلاها را موقع بازی با ندا بر سر دختربچه آورده است و آثار کبودی و گاز گرفتگی روی بدن دختربچه، کار پسرم است. اما سوزاندن پاهایش را قبول دارم. چرا که بشدت از دست او ناراحت و عصبانی بودم!

عموی بزرگ ندا نیز با چشمان اشکبار گفت: من و پنج خواهر و برادرم اهل روستا هستیم. حدود 11 سال قبل برای کار و زندگی به تهران آمدم. چند سال بعد هم برادر کوچکترم - پدر ندا - که در کارهای ساختمانی مهارت داشت به تهران آمد و خانه‌ای در یکی از شهرهای اطراف تهران اجاره و شروع به کار کرد. چند ماه بعد نیز برادرم با دختری ازدواج کرد. آنها چشم انتظار تولد فرزندشان - ندا - بودند که متأسفانه حدود 20 روز قبل از دنیا آمدن دخترشان، برادرم یک روز صبح - نیمه شهریور 86 - هنگام عزیمت به محل کارش در حال عبور از ریل راه‌آهن با قطار تصادف کرد و کشته شد.

مرگ غم‌انگیز و دلخراش او ضربه روحی سنگینی به همسرش و خانواده‌مان وارد کرد. با این حال ندا متولد شد و تا یک سال هم نزد مادرش بود تا اینکه پدر زن برادرم بعد از مراسم سالگرد دامادش از ما خواست تکلیف ندا را مشخص کنیم. ما هم به اداره سرپرستی دادگستری رفتیم که قاضی دادگاه گفت بچه تا 7 سالگی باید نزد مادرش بماند. اما چند ماه بعد مادر و پدربزرگ ندا، ‌او را به خانه‌ام آوردند. پس از آن دادگاه پدرم را سرپرست قانونی ندا دانست اما پدرم به علت کهولت سن قادر به نگهداری از دختر بچه نبود بنابر این از سر ناچاری ندا را به خانه خودمان آورده و حدود یک سال هم از او نگهداری کردیم. اما اواخر زمستان سال گذشته مادر ندا به دیدنم آمد و از من خواست بچه را به برادر دیگرم که خانه‌اش نزدیکی خانه وی بود بسپاریم تا او هم بتواند بچه‌اش را ببیند. البته باور کنید ندا راضی نبود از خانه ما برود ولی کودک بیگناه مجبور بود این شرایط را بپذیرد.

مادر ندا چه گفت؟

مادر ندا کوچولو نیز در تحقیقات گفت: وقتی تصمیم به ازدواج مجدد گرفتم، به ناچار دخترم را به خانواده شوهرم سپردم اما هیچگاه فکر نمی‌کردم چنین سرنوشت شومی در انتظار فرزندم باشد. زن 19 ساله درباره زندگی‌اش گفت: 15ساله بودم که با شوهر اولم پای سفره عقد نشستیم و در شهریور سال 85 پیوند زناشویی بستیم. من و شوهرم زندگی خوبی داشتیم تا این که باردار شدم. اما متأسفانه 20 روز قبل از تولد ندا، شوهرم بر اثر سانحه تصادف با قطار جان باخت. پس از این حادثه تلخ راهی خانه پدر و مادرم شده و دختر یتیمم را آنجا به دنیا آوردم. حدود یک‌سال و 9 ماه نیز از او نگهداری کردم تا این که یکی از برادرشوهرهایم دیه 7 میلیونی شوهرم را گرفت.

به دلیل اینکه برایم خواستگار آمده بود پدر و مادرم صلاح ندانستند از دخترم نگهداری کنم. بنابراین خانواده‌ام از برادران شوهرم خواستند سرپرستی بچه را به عهده بگیرند اما آنها قبول نکردند و قرار شد به صورت قانونی مشکلاتمان را حل کنیم. بنابراین به اداره سرپرستی دادگستری رفتیم که قاضی گفت: باید تا 7 سالگی از فرزندم نگهداری کنم. با این حال وقتی برای گرفتن دیه شوهرم رفتیم خانواده اش فرزندم را از من گرفتند و دیگر اجازه دیدنش را هم به من ندادند. آنها همچنین با مراجعه به دادگاه، سرپرستی ندا را نیز گرفتند.

همان موقع هم ازدواج کردم. به امید این که دادگاه حضانت بچه را به من می‌دهد شکایتی مطرح کردم، اما خانواده‌ام گفتند به دلیل این که ازدواج کرده‌ام و سنم کم است نمی‌توانم حضانت بچه را برعهده بگیرم. با این حال همیشه به فکر فرزندم بودم و حتی چند روز مانده به جشن 2 سالگی‌اش از برادر شوهرم خواستم دخترم را برای چند روز به من بدهد تا برایش تولد بگیرم، اما قبول نکرد.

تا این که چند ماه بعد همسر برادر شوهرم از نگهداری دخترم سر باز زد و او را تحویل برادر دیگر شوهرم دادند. مدتی از این موضوع گذشته بود که تازه فهمیدم دخترم کجاست. بنابراین یک روز برایش لباس و کفش خریدم و به دیدن دخترم رفتم اما زن عموی ندا ـ متهم اصلی پرونده ـ به شدت با من بدرفتاری کرد. بنابراین با مراجعه به دادگاه خواستار دیدار فرزندم شدم که دادگاه پس از چند ماه در حکمی اجازه داد هفته‌ای 24 ساعت فرزندم را در اختیار داشته باشم. در همین زمان بود که از طریق بستگانم و روزنامه ایران متوجه شدم چه بلایی بر سر دخترم آمده است. بنابراین خودم را به بیمارستان رسانده و وقتی دخترم را در آن حال و روز دیدم از هوش رفتم. از آن زمان به بعد نیز تقریباً هر روز به ملاقاتش رفته‌ام اما خیلی اجازه ملاقات نداده‌اند. حالا هم از عامل یا عاملان آزار و شکنجه فرزندم شکایت دارم.

 لالایی مرگ

حالا دیگر صدای ناله‌های ضعیف و معصومانه دخترک، زخم‌ها، سوختگی‌ها و کبودی‌های روی پیکر ضعیف و لاغرش همه و همه از پایان زندگی پر درد و رنجش حکایت دارد. او پس از مرگ ناباورانه پدر و رفتن مادر تنهای تنها مانده بود و هیچ پناهی نداشت. نه دست مهربان و نوازشگر پدر و نه آغوش گرم و پر مهر مادر. دخترک لالایی می‌خواست، لالایی مادر برای آن که در نبود پدر آرام گیرد. اما افسوس که در غروب مه گرفته زندگی کوتاهش هیچکس گریه اش را نشنید. نه دست مهربانی و نه آغوش گرمی که غم کودکانه بی پدری و دوری مادر را بگیرد. همه لحظه، لحظه‌های زندگی‌ تلخش با کتک و سوختن، ضرب و شتم همراه بود و بس. هر گاه دلش برای پدر تنگ شد و او را صدا زد کتک خورد. هر گاه مادر را صدا زد تا از درد زخم‌های دل کوچک و پیکر زخم خورده‌اش بگوید بدنش را سوزاندند. ندا کوچولوی سه ساله، همه اینها را تاب آورد و دم نزد. اما راستی مگر قلب کوچکش تحمل چقدر زخم ناجوانمردی و ضرب و شتم و... را داشت و آخرین بار که اشک‌های چشمان خون آلودش از این همه خشونت و بی رحمی روی گونه‌های کبودش جاری شد، ضربه‌ای مهلک بر سر و صورت کوچولویش وارد آمد و سرانجام جانش را گرفت.

 

کد خبر 89918

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 85
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۶:۱۸ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    1 0
    خدايا همه مارا ببخش كه با اين فرشته ات چنين برخوردهايي شده
  • بدون نام IR ۰۶:۳۴ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    1 0
    فقر، ازدواج در سن پايين، فقر فرهنگي خانواده‌هاو... فاجعه. قلبم به درد آمد. يك نفر مثل من بايد بعد از 10 سال ازدواج در حسرت يك فرزند باشد و آن وقت...
  • pasargad IR ۰۶:۴۳ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    سلام من از مرگ اين دختر كوچولو واقعا ناراحت شدم بايد زن عموی ندا را مثل جادوگرها زنده زنده سوزاند
  • 1 IR ۰۶:۵۰ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    1 0
    واقعا جای تاسف داره
  • محمدرضا IR ۰۶:۵۲ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    1 0
    به نظر من پدرومادربزرگ مادری ندامقصراصلی این ماجراهستند که نگذاشتند مادر ندا فرزندش را نزد خودش نگه دارد خدااز ایشان نگذردوانشاالله سزای بی مهریشانراببینند.
  • بدون نام IR ۰۶:۵۵ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    1 0
    براي كودك بيچاره ورنجهايش هنوز اشكهايم جاريست.اما قصور مادر كمتر از تقصير زن عمو نيست.چطور انتظار داريم مسئوليتي كه مادر به عهده نگرفته زن عمو به نحو احسن انجام دهد.اين مادر نبايد با تنهايادگار شوهرجوانمرگش چنين رفتاري ميكردو او را به دست قضا وقدر مي سپرد.
  • بدون نام IR ۰۷:۰۰ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    خدایا به خاطر این بی رحمی ها ما را ببخش خدایا خدایا خدایا...
  • بدون نام IR ۰۷:۰۶ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    1 0
    عالم همه محنتست و ایام غم است گردون همه آفتست و گیتی ستم است فی الجمله که در کار جهان می نگرم آسوده کسی نیست و گر هست کم است یادش شاد
  • بدون نام IR ۰۷:۰۶ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    متاسفانه اينطور باب شده كه تاآدم نميرد هيچكس نمي فهمد كه چقدر زندگي سختي دارد ولي وقتي از شدت درد و رنج و بدبختي به بدترين شكل ممكن بميري حالا كرور كرور مدعي پيدا ميشود مادر كه بايد از خودگذشتگي ميكردو نكردمدعيست عموكه چشم برهمه چيز بست مدعي است و....
  • مجیدپرسپولیسی IR ۰۷:۰۸ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    واقعا خدا به همه ما رحم کند . مطمئنا بهشت برین جایگاه این کوچولو ناز هست . فکرمیکنم فرشتگان هم در مرگ این کودک معصوم گریه سر دادند. لعن و نفرین خدا بر این نوع پدر و مادرهای سنگدل و بی رحم .
  • علی IR ۰۷:۱۰ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    نمایندگان محترم مجلس حمایت از خانواده یعنی حمایت از امثال ندا
  • مجیدپرسپولیسی IR ۰۷:۱۱ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    ببخشید من کامل نخوندم فکر کردم بازم پدر و مادر بلایی سرفرزندشون آوردند بهرحال ببخشید زود قضاوت کردم خدا از سرتقصیر منم بگذرد
  • بدون نام IR ۰۷:۱۴ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    باید سنگینترین مجازات در نظر گرفته شود تا کسی جرات چنین اعمالی را نداشته باشد
  • بدون نام IR ۰۷:۱۴ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    بايد اين افراد اعدام شوند تا با اين كوچولوها اين چنين رفتار نكنند
  • بدون نام IR ۰۷:۱۴ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    ای کاش این مطلب را نمی خواندم فکر نمیکنم تامدت ها این موضوع از ذهنم خارج شود خدا لعنت کند کسانی را که همچین فاجعه ای بار اوردند
  • بدون نام IR ۰۷:۱۶ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    متاسفم، در سن 15 سالگی ازدواج، بعد از مرگ شوهر بلافاصله ازدواج، انگار نه انگار که فرزندی دارد، به جز مادر چه کسی می تواند .......
  • پیام IR ۰۷:۱۹ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    لطف کنید عکس رااز روی خبر بردارید من خودم دختر دارم اصلا قابل تحمل نیست
  • بی مادر IR ۰۷:۲۲ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    متاسفیم. ای کاش مادرش همانقدر که بفکر زندگی خودش بود کمی هم به این بچه بی پدر معصوم احساس مسئولیت میکرد. حالا دیگراز زن عموی بچه که غریبه وغیر هم خون است چه توقعی..بله متاسفم.
  • بدون نام IR ۰۷:۳۲ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    واقعأ جای تاسف دارد قلبم بدرد آمد خدایا به فریاد ما برس چه بر سر ما آمده ، از مسئولان قضایی می خواهم شدیدترین برخوردها را با این سنگ دلان انجام دهد تا درس عبرتی باشد برای دیگران.
  • قدمعلي ناصري IR ۰۷:۳۷ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    مقصر اصلي بنظر من مادروخانواده مادري اين كودك هستندكه آنقدر شعور نداشته اند كه چنين حادثه اي را پيش بيني كنند واورابدست يك زن بيگانه سپرده اند.
  • ناشناس IR ۰۷:۳۸ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    چقدر امروز قلبم به درد آمد. از وقتی این خبرو خوندم اشکم دراومده حالم خیلی بده این آدمای قسی القلبو باید سنگسار کرد که با یک کودک معصوم اینکارو کردن خدا ازشون نگذره
  • بدون نام IR ۰۷:۴۶ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    1 0
    افسوس و صد افسوس
  • مهدی IR ۰۷:۴۷ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    1 0
    جمعیت را زیاد کنیم درست میشه انشالله ... هم امکانات میره بالا هم فرهنگ و هم رسیدگی به این معضلات اجتماعی...
  • بی نام IR ۰۷:۵۶ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    این فاجعه نشانه هایی از اعمال و رفتار دوران جاهلیت داشت از این به بعد راحت می خوابی کوچولوی مظلوم
  • عاشق ندا IR ۰۷:۵۷ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    خدا باسي بانشو لعنت كنه . شب قدر خيلي دعا كردم كه حالش زودتر خوب بشه ولي حيف . تقريبا هر روز منتظر بودم تا خبر بهبوديش را بشنوم . امروز بعد از خوندن اين خبر اشكم ناخداگاه سرازير شد . من ندا رو نديده بودم و خدا مي دونه چقدر دوسش داشتم . از مسئولين عاجزانه يه خواهش دارم . نام بيمارستان رو كه نگفتند حداقل بگن مزارش كجاست . هر كس مي دونه تو رو خدا بگه .
  • بی نام IR ۰۸:۰۲ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    منم موافقم هم مزارشو فاش کنید هم با باعثو بانیش جوری برخورد کنید که دیگه کسی از این غلطا نکنه هم با مادر بی غیرتشم که قدر این نعمت رو ندونست هم زن عموی دیوونش
  • رها IR ۰۸:۱۷ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    واقعا دادگاه های ایران .......هستند .که هزانت را به جای مادر به عمو میدهند.
  • بدون نام IR ۰۸:۱۸ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    تاهستيم و نفس ميكشيم هيچكس نميگويد حالت چطور است تابميريم همه جمع ميشوندو به ياد ماغصه ميخورند چه كار بيهوده اي ماتاهستيم به هم نياز داريم به عشق و محبت و دلسوزي هم وقتي كه طومار زندگيمان بسته شده ديگر به كسي نياز نداريم. طفلك بيگناه....
  • عاشق ندا IR ۰۸:۱۸ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    كاش خدا يه فرصت ديگه به اين فرشته كوچولو مي داد، تا خانواده هاي خير بتونند اونو به چيزي كه آرزوشو داشت ( يعني داشتن پدر و مادري كه محبت را مي شناسند ) برسونند . نداي من ،عزيز من كاش چشمانت دوباره باز مي شد تا بدوني تنها نيستي . مردم همه تو رو دوست دارند . يكي در آرزوي ديدن توست يكي در حسرت بوسيدن توست ولي من تمام هستيم خنديدن توست .
  • بدون نام IR ۰۸:۲۱ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    چقدر آدما بايد پست باشند كه يه همچين برخوردي را با يك كودك 3 ساله داشته باشند. آيا واقعا مادر ندا و يا پدربزرگ احمقش مي تونند از اين به بعد راحت زندگي كنند. مادرش شكايت كرده از كي؟ از چي؟ اول خودش را اصلاح كند. در ضمن بايد كف پاي اون خانم به اصطلاح زن عمو را هم داغ بذارند تا ببينه كه با اون دختربچه بدبخت چي كار كرده؟ خداهيچكس رو تنها و بي پناه نذاره.
  • مهناز IR ۰۸:۲۳ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    چرا باید بچه به دست عمو داده می شود که این اتفاق میافتاد اون بچه مگه مادر نداشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/why why
  • عاشق ندا IR ۰۸:۲۵ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    1 0
    نداي عزيز چشمان معصومت اگر چه بسته است ولي حاكي از تمام رنج و سختي است كه توي اين سه سال كشيده اي . آرام بخواب عزيزكم ،‌آرام بخواب با تمام وجودم دوستت دارم .
  • مهین IR ۰۸:۲۸ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    خداوند جای حق نشسته و باعث و بانی اصلیش رو به بدترین شکل ممکن مجازات می کنه. ولی من هم معتقدم مادر این بچه از زن عموش هم بی عاطفه تر و گناهکارتره. خداوند لعنتش کنه و آه این طفل معصوم رو گریبانگیر زندگیش کنه.
  • بدون نام IR ۰۸:۳۲ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    فقط اشك كه جلو چشمام
  • عاشق ندا IR ۰۸:۳۴ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    كاش مي شد اين صفحه را كه دوباره باز مي كردم بخونم : قلب كوچولوي ندا دوباره به تپش افتاد. چرا نبايد معجزه براي قلب كوچك ندا باشه . چرا نبايد دوباره فرصت زندگي داشته باشه ؟ آخه مگه چند سالش بود ؟‌ فقط 3 بهارو ديده بود . آرزو داشت به مدرسه بره ،‌درس بخونه ،چادرو ‌مقنه خوشگلشو سرش كنه نماز بخونه ‌. روحش شاد
  • مهتاج IR ۰۸:۳۴ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    گریه امانم نمیدهد دلم به درد امد اف بر سنگدلان قاتل شما را به خدا هر چه زودتر قصاص کنید ودر همین روزنامه بنویسید تا مرحمی باشد مادر وخانواده ی مادری هم مقصر هستند
  • بدون نام IR ۰۸:۳۴ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    ندا جان قلبم به درد آمد اميدوارم با فرشته ها بازي كني خوش باشي اي كاش خداوند تورا سر راه من ميگذاشت تا فرزندم شوي البته من دو فرزند دارم اما دختر قشنگي مثل تو نداشتم صورت قشنگت را مي بوسم عزيز دلم
  • بایرام IR ۰۸:۴۲ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    باعث بانیشو باید به بدترین وضع عذابش بدن تا درس عبرت بشه برای بفیه خدا لعنتش کنه این ادم چقر نامرد بوده
  • ماندانا IR ۰۸:۴۳ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    چرا زن جوونی که میخواد ازدواج کنه باید از بچه اش دست بکشه !!؟؟؟ اینا همه معضل اجتماعی هستن !!! اصلن اگه اون زن جوون تامین بود آیا تن به این ازدواج میداد؟ نه که نمیداد !!!
  • مهدی IR ۰۸:۵۲ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    چه مظلومانه رفتی ندا جان عاملان این جنایت را خدا نخواهد بخشید.وای بر تو واای!!!!!!!!!!
  • بدون نام IR ۰۸:۵۵ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    خدایا حتی برای یک لحظه مارا به حال خودمان نگذار این کودک مظلوم به علت رفتار وحشیانه ای که بااو می شده شب اداری می کرده ایا به او محبت هم شده بود؟ایا سزای شب اداری کودک مرگه؟
  • مهدی IR ۰۹:۰۱ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    مسئولین محترم خواهش میکنم در این مورد خودتان را به جای پدر مظلوم ندا در نظر بگیرید بیچاره الان داره تو اون دنیا همه این وقایع رو می بینه ندا رفتنت از این جهان بدبختی رو بهت تبریک می گم،لااقل پیش پدرت خوش باش.
  • علیرضا IR ۰۹:۰۴ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    کاش من میمردم ولی ندا زنده بود
  • بدون نام IR ۰۹:۰۶ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    مادر، اين كودك را از خود دور كرد گرگ آن را دريد.چه انتظاري ميتوان داشت وقتي بزرگترين حامي آن را دور كرد
  • بدون نام IR ۰۹:۱۴ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    یکی مثل من و و همسرم 7 ساله در آرزوی داشتن یه فرشته تو زندگیمون هستم اونوقت اینا دارن فرشته ای رو سلاخی می کنن وای بر انسان که اگر خواست بد شود از حیوان پست تر می شود دلم گرفت
  • جواد IR ۰۹:۱۵ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    ندا کوچولو بخواب، آره راحت بخواب عزیزم . شب به خیر نوشکفته بی گناه ،لا لایی لا لایی ... من خودم یه دختر 5 ساله دارم میدونم از امشب هر وقت نگاش کنم یاد ندا میافتم.جلوی اشکهام چطور بگیرم ...ولله نمیدونم.هر چی فکر میکنم نمیدونم با مادرش ،زنموش چه باید کرد...!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ از امشب تا آخر ماه رمضان هر شب 2 رکعت نماز براش میخونم. شمام بخونین
  • مهدی IR ۰۹:۱۶ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    انقدر از خواندن خبر ناراحت شدم که امیدوارم بااین حال خوانندگان نفرین همه ما باعثین این جنایت را بگیرد این اولین مورد نیست وآخرین هم نخواهد بود بیایید کمی هم به فکر کودکان کشور خودمان باشیم !؟
  • بدون نام IR ۰۹:۴۵ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    متاسفم برای مادر ندا- عمو و زن عمو ندا
  • بدون نام IR ۰۹:۴۶ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    تا کی باید شاهد چنین اتفاقاتی باشم تا شاید مسئولین به فکر اصلاح قانون بیفتند
  • بدون نام IR ۰۹:۴۷ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    فاجعه فوت این غنچه نوشکفته بریک ملتی واردگردیده وپیامد های این مصیبت متوجه تمام جامعه وآحادمردم میباشد.ازمراجع قانونی و قضائی انتظار میرود موضوع رادرقالب آسیب های اجتماعی و عمومی پیگیری و مسببین این جنایت بیرحمانه را به اشد مجازات برسانند.
  • مریم IR ۱۰:۰۰ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    قلب سنگی که میگن منظور همین قلبه.زن عمو باید قصاص بشه .
  • مجيد IR ۱۰:۰۷ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    مشكل ما وجود قوانين بي اثر است كه اجازه مي دهد با يك بچه اينطور برخورد شود.وقتي يك مادر براي ديدن فرزندش شكايت مي كند چرا بايد چند ماه صدور حكم طول بكشد؟ .
  • بدون نام IR ۱۰:۰۹ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    همه این مصیبت ها و کودک آزاری از قانون غلط و بی محتوای ما هست که اجازه می دهیم نوگلان ما بی گناه پرپر شوند اگر آن زن جوان تامین می شد قطعا" بچه را خودش سرپرستی می کرد چرا باید تا مادر هست عمو و زن عمو دیه بگیرند و بقول خودشان بچه بزرگ کنند خدا نبخشید باعث و بانی این همه ظلمی که درحق این گونه کودکان بیگناه می شود
  • ز DE ۱۰:۱۹ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    اگه مادر يا خانواده مادر ندا كوچولواز نظر مالي تأمين بودن چرا بايد اين بلا سر ندا ميومد.ولي خوب شد مرد از دست اين همه بدبختي نجات پيدا كرد.
  • میلاد IR ۱۰:۳۰ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    خدایا مارا ببخش
  • ارسلان IR ۱۰:۴۰ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    1 0
    نداکوچولو آرام وراحت بخواب چون که دیگر از کتک خبری نیست .لعنت خداوند برقاتل سنگ دل
  • نیلوفر IR ۱۰:۴۱ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    واقعا خیلی ناراحت شدم اما مطمینم مقصر ها تقاصش را پس می دن هر جور که بشه خدا از گناهشون نگذره!
  • محمد IR ۱۰:۵۳ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    سیل اشک امونم نمیده.ولی بعضی وقتها ما آدم ها(علی الخصوص زن ها) اونقدر سنگ دل می شیم که بین بچه ی خودمون با بچه ی کس دیگه ی که با ما زندگی می کنه تفاوت قایل می شیم .خدا این ظلم رو نمی بخشه.هرگز.
  • بدون نام IR ۱۱:۰۰ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    زبان توان نظر ندارد! بارخدايا فقط نظري به ما فرما!!!
  • بدون نام IR ۱۱:۰۶ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    قابل توجه مسئولان محترم که قانونگذار و مجری قانون هستند. آیا قانونی نبوده که از این کودک حمایت کند اگر نبوده که باید به فکر تدوین آن بود تا کودکان یتیم دیگر به این بلا گرفتار نشوند. و اگر قانونی وجود دارد چرا اجرا نشده است؟
  • بدون نام IR ۱۱:۰۹ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    یک مادر برای حمایت فرزند نیاز به تمکن مالی دارد. کسانیکه چنین نظراتی میگذارند با ید به این نکته توجه کنند که آن مادر خودش در خانه پدری زندگی میکرد پس شاید ناگزیر بود که از جگر گوشه اش جدا شود. کاش در جامعه این قدر فقر وجود نداشت
  • وحید IR ۱۱:۲۰ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    اگه بیاندیشیم مفهمیم و احساس میکنیم که واقعاً ما شایسته قهر الهی هستیم چون نمی توانیم امانت و نعمت خداوند را حفظ و نگهداری کنیم. وای بر مادر و خانواده مادری و خانواده پدری ندا که امانت زیبای خدا و همسر و فرزند و برادرشون را نتونستند مقدس بدانند و احترام کنند من که دلم شدید به درد آمد خدا از سر تقصیرتان بگذرد
  • وفا IR ۱۱:۵۲ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    با سلام خدمت همه هموطنان عزیزوآرزوی شادی وآرامش برای ندا کوچولو من هم از مرگ ندا غمگین وناراحتم مانند همه شمابرای روح ندا کوچولو آرزوی آرامش میکنم .آیا هیچ فکر کرده اید در اطراف همه ما کودکانی وجود دارند که نیازمند کمک ماهستند بیاید با هم تصمیم بگیریم هر چقدر که میتوانیم به آنها کمک کنیم که علاج واقعه را قبل از وقوع با ید کرد وگرنه نوشداروروی بعد از مرگ سهراب به هیچ دردینخواهد خورد خدا نگهدار
  • بدون نام IR ۱۳:۵۱ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    اگر قانون دیه پدر ندا را به مادرش میداد وحق حضانت فرزند نیز با مادرش بود وقانون برای چنین مادرانی تدابیری اقتصادی و حمایتی می اندیشید اکنون شاهد مرگ فرشته کوچولو یعنی ندا وتکرار قصی القلیی نامادریها و زن عموهاو.. نبودیم.
  • ا ل IR ۱۴:۴۶ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    هيچ قصاصي در كار نيست. پدر بزرگ سنگدلش ديه اي مي گيرد و ندا هم يك قبر بزرگ جايزه مي گيره تا راحت باشه زن عموي جاني اين طفل را بايد آتش زد.
  • ا ل IR ۱۴:۵۱ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    هيچ قصاصي در كار نيست. پدر بزرگ سنگدلش ديه اي مي گيرد و ندا هم يك قبر بزرگ جايزه مي گيره تا راحت باشه زن عموي جاني اين طفل را بايد آتش زد. مزار ندا ميعادگاه همه ي طرفداران حقوق كودك در ايران خواهد بود تا ابد.
  • پروانه IR ۱۶:۵۷ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    ندای بیچاره چی کشیده. خیلی دردناکه. واقعا چه میشه گفت .
  • مهدی IR ۱۷:۵۶ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    1 0
    لعنت بر باعث و بانی مرگ ندا.لعنت بر مسئولینی که کوتاهی کردند.ندا جان راحت بخواب که دیگر درد و رنجی نداری
  • با نام IR ۱۹:۴۲ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    دلم مي خواد فرياد بكشم خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ولي تو آپارتمان نمي شه.
  • بدون نام IR ۲۰:۱۵ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    امیدوارم یه روزی بشه که قبل از اینکه برای کودکی اتفاقی بیافته قانون به کمکش بیاد قانون! قانون!
  • بدون نام IR ۲۰:۲۶ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
    0 0
    خداحافظ ندا..خداحافظ... آنچنان اشک میریزم برایت که این را هم با ناتوانی نوشتم ای عزیز دل.ندا
  • بدون نام IR ۰۴:۰۲ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۵
    0 0
    حکم سنگسار برای همین مواقعه.شک نکنید
  • رضوي IR ۰۴:۰۲ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۵
    0 0
    مادر اصلي ندا بنظر من مقصر اصلي است. مي‌توانست با گرفتن ديه و شروع يك زندگي مستقل ـينده ندا را تضمين كند. حتي مي‌توانست براي شوهر كردن هم عجله نكند و مردي پيدا كند كه سرپرستي ندا را هم قبول كند. كمي خود را جاي زن عمو بگذاريد. با اين مشكلات زندگي كداميك از ما مي‌توانيم نگهداري فرزند ديگري را هم قبول كنيم؟
  • مریم IR ۰۴:۰۹ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۵
    0 0
    آنقدر دلم به درد آمده که یک لحظه آرام و قرار ندارم ندای عزیز دیگه حسرت چیزهای نداشته رو نمیخوری ، دیگه از ترس اینکه شب برسه و تک و تنها بدون هیچ نوازش و لالایی به رختخواب بری و از ترس اینکه شب جاتو خیس کنی و صبح با قاشق داغ تنبیهت کنند خبری نیست بخواب عزیزم فرشته ها با تو هستند راحت بخواب آخه مامان ندا چرا چرا چرا؟؟؟؟؟
  • بدون نام IR ۰۵:۰۶ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۵
    0 0
    خدا همه ی ما را به راه راست هدایت کنه. مخصوصا مادر ندا کوچولو رو.
  • صدیقه IR ۰۷:۱۹ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۵
    0 0
    حس بدی دارم دیگه طاقت ندارم شب اروم میخوابم یه پسر دارم نزدیک 3 سال هست و حس بد دارم چطور مراقب پسرم باشم خدا رنج و عذاب زن عمو خدایا باید عذاب زن عمو
  • ساحل AE ۰۸:۲۲ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۵
    0 0
    امیدوارم حق این فرشته کوچولورو بگیرن اه ازین زندگی......
  • حسام IR ۰۸:۲۹ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۵
    0 0
    اين هم از مهر مادري و روحيه لطيف زنان.(اليته بهتره بگم حسادت و كينه توزي ي ي ي ي ) اه حالم داره بهم مي خوره بخاطر اين همه ... زن عموي ندا
  • بدون نام IR ۰۸:۵۲ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۵
    0 0
    بسوزونید اون مادر بی رحم رو
  • بهار IR ۱۵:۵۵ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۶
    0 0
    الهي به بدترين عذاب گرفتار شن خدا نگذر ازشون حالم بده اعصابمو خورد كرد يه دختر بچه بي پناه...
  • رضا IT ۱۰:۵۰ - ۱۳۸۹/۰۶/۱۸
    0 0
    چرا نظر من را نمی گذارید چیزی یر خلاف شئونات اسلامی گفتم من هر روز این صفحه را می خونم و گریه می کنم دو روز پیش نظر گذاشتم
  • بدون نام IR ۰۹:۱۷ - ۱۳۸۹/۰۶/۲۲
    0 0
    سلام من از خانواده پدری نداکوچولو خواهش میکنم که ارامگاهی برای ان عزیز سفر کرده درست بنمایند و انشاالله در ان دنیا همنشین رقیه امام حسین (ع)باشد
  • شهریار IR ۰۶:۰۹ - ۱۳۸۹/۰۶/۲۳
    0 0
    عزیز دلم راحت بخواب که بهشت وپدر انتظارت را می کشند
  • تینا IR ۱۸:۰۲ - ۱۳۸۹/۰۶/۲۵
    0 0
    من خوشحالم که ندا مرد. خوشحالم که درد و عذابش تموم شد. امیدوارم خدا دیگه مواظبش باشه.
  • م IR ۱۱:۵۲ - ۱۳۸۹/۰۷/۱۷
    1 0
    نداي عزيزم آروم باش. اين دنيا و آدماش لياقت حضور گوهري مثل تو رو نداشتند. نازنينم به خدا مي سپارمت .

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین