محمدجواد ترابی: راگ (ROGUE)، نام بهترین برنامهای است که برای ثبتنام آنلاین و تخریب آشکار استفاده میشود، اما سر راه این گونه نرمافزارها موانعی نیز هست: یک سری حروف و اعداد کج و موجدار که باید برای ورود به وبسایتها، آنها را دریافت و دوباره به شکل صحیح تایپ کرد، کاری که ماشینها از انجام آن عاجزند.
شاید بهتر است بگوییم حداقل تاکنون از انجام آن عاجز بودهاند.
اما حالا، مشکل دیگری پیش روی شیادان و برنامههای خودکار آنها قرار گرفته است. پژوهشگران نمونههای جدیدتری از معماها را پیشنهاد کردهاند که به آنها کپچا (Captcha) گفته میشود. کپچاهای جدید از سوءاستفاده، مسدود شدن و اختلال کار سایتها به روشهایی چون ارسال هرزنامهها، ثبتهای غیرقانونی و نامتوازن کردن رایگیریهای آنلاین جلوگیری میکند.
به گزارش نیویورکتایمز، پژوهشگران در گوگل در حال آزمودن کپچاهای جدیدی هستند که نیاز به درک انسانی دارد. نمونه این کپچاهای جدید، تصویر وارونه طوطی نشسته روی یک شاخه پربرگ است. چرخاندن تصویر برای آنهایی که گوشیهای همراه با نمایشگر لمسی دارند، خیلی آسان است؛ درحالیکه این کار برای ماشین سخت است.
ریچ گاسویلر، پژوهشگر ارشد در گوگل که تیمی برای توسعه کپچا دارد، میگوید: «معماهای جدید میتوانند بر مبنای زمینه سایت نوشته شوند، مثل کارتونها در سایت دیزنی یا اشیای حراجی در سایت ایبی. این کار میتواند به سرعت به جایگاه مناسب برسد و تقریبا از منبع تامین عکس نامحدودی بهره میبرد. تکنیکهای ما (برخلاف مبهم ساختن حروف) دامنه لغات کپچاها را بالا برده است».
گاسویلر در ادامه گفت: «در این پروژه از تصاویری همچون صورتهای انسان که رایانهها پیش از این امکان شناسایی آنها را پیدا کردند، استفاده نمیشود. ما در ابتدا تمامی تصویرهایی را که رایانهها امکان تشخیص و چرخششان را داشتند، حذف کردیم و پس از آن تصاویری را که تشخیص آن برای انسان نیز مشکل است، کنار گذاشتیم. مردم ممکن است که با مرتب کردن نقاشیهایی به سبک آبستره مشکل داشته باشند، اما برای مثال آنها میتوانند به سرعت تصویر طوطی را تشخیص بدهند، حتی اگر این طوطی با برگها احاطه شده باشد».
گوگل میتواند کتابخانه خود را با آزمودن نامزدهای جدید نیز پربارتر کند. گاسویلر میگوید: «اگر دستهای از مردم بتوانند تصویری را درست قرار بدهند، ما آن عکس را نگه میداریم؛ اما اگر تصویر دردسرساز باشد، ما آن عکس را کنار میگذاریم».
پروفسور لویس ونآهن، استاد دانشگاه کارنیجی ملون و از پیشگامان توسعه کپچاها، یکی دیگر از دستاوردهای جدید در زمینه رقابت بین کپچاها را گسترش داده است. کپچا مخفف کامل «آزمون عمومی کاملا خودکار تورینگ برای تشخیص ماشین از انسان» است و مرجع آن، آلن تورینگ، ریاضیدان انگلیسی است که تعیین کرد چطور میتوان گفت رایانه مثل انسان فکر میکند.
دکتر ونآهن نسخه ایمنتری از کپچاهای صوتی را به جای کپچاهای معیوب تصویری جهت گشتوگذار در اینترنت با صفحهخوانها به کار گرفته است. در کپچاهای صوتی قدیمی، صدایی آشفته شمارهها را میخواند و کاربر میبایست آنها را تایپ میکرد. اما در پژوهشی که دکتر ونآهن و یکی از دانشجویانش به نام جنیفر تام انجام داد، مشخص شد که چنین کپچاهایی با برنامههای خودکار به آسانی رمزگشایی میشوند و از لحاظ امنیتی خطرسازند.
دکتر ونآهن اثبات کرد که این کپچای جدید در آزمونهای پژوهشی ایمنترند. در این کپچاها، قطعههای صوتی از صدا تشکیل نشدهاند، بلکه به جای آن عبارتهایی بیان میشوند که در برنامههای رادیویی قدیمی استفاده میشد. حل چنین معماهایی برای مردم بسیار ساده و برای برنامههای خودکار بسیار مشکل است.
دکتر ونآهن همچنین سامانه رایگانی را به نام ریکپچا (reCaptcha) راه انداخته که اکنون 120هزار وبسایت شامل تیکتمستر، کریگزلیست، فیسبوک، توییتر و نیویورکتایمز از خدماتش استفاده میکنند.
این سامانه بیش از هر چیز برای کتابها و مقالههای دیجیتالی شده در بایگانیها با ارزش بوده: منبع تصاویر کج و معوجی که مردم باید آنها را رمزگشایی کنند، تصادفی نیست. تصاویر از کتابها و دیگر رسانههایی استخراج میشود که در پروژههای عمده به صورت دیجیتالی درآمدهاندو ماشینها به هردلیلی از خواندن آن عاجز ماندهاند؛ مثلا صفحه چروک شده است.
تشخیص خودکار کاراکتر به آنهایی که کارهای اسکن شده دارد، اجازه میدهد که بدانند ماشینها چه کلماتی را نمیتواند تشخیص دهد. یک بار که فردی، یکی از این کلماتی را که ماشینها نمیتوانند تشخیص دهند، تفسیر و رمزگشایی میکند، کلمه در متن اصلی دیجیتالی جای میگیرد و کلمه بعدی که ماشین نمیتواند تشخیص دهد، برای تفسیر قرار میگیرد. با این روش، کلمه به کلمه، بیشتر کلمات رمزی با انسانها تفسیر میشود. دکتر ونآهن میگوید: «ما در حدود 25 میلیون کلمه را در روز با تایپ کپچاهای مردم دیجیتالی میکنیم.»
کپچاهای صوتی همچنین برای پروژههای نسخهبرداری (از متون صوتی به متن نوشتاری) و دیجیتالی کردن استفاده میشود. دکتر ونآهن میگوید:«ما هم صدا داریم و هم متن؛ انتخاب با شما است».
مارک فرونس، رئیس دفتر فناوری عملیات دیجیتالی تایمز گفته است: «تایمز برای کمک در دیجیتالی کردن بایگانیهایش به ریکپچا هزینه پرداخته است. به همین خاطر، کلمههای مشکلی که در حدود 30 سال مبهم بود، با ریکپچا رمزگشایی شد».
خیلی از مردم نگرانند همانطور که ماشینها روز به روز باهوشتر میشوند، روشهای حفاظتی کپچا نیز به پایان برسد، حتی اگر معماها به شکل متنی کج و معوج، قطعه کوچک صوتی یا تصاویر وارونه ارایه شوند. اما هنری بیرد، پروفسور علوم کامپیوتر و مهندسی دانشگاه لیهای، موافق این نظر نیست. دکتر بیرد و همکارانش، سامانهای از کپچاهایی را پیشنهاد داده که مشابه گوگل به شمایل وبسایت میآید. وی میگوید: «توانایی ماشینها به آرامی در حال ارتقا است، اما من فکر میکنم که فاصله زیادی میان تواناییهای ادراکی ذاتی انسان با مهارتهای ماشینی وجود دارد.»
نظر شما