و این تکرار بیش از همه نشان از اهمیت رادیو و تلویزیون (و نه صدا و سیما) در ایران دارد. جامعه ایران به علت خصلت شفاهی فرهنگ آن کمتر به رسانههای مکتوب همچون روزنامهها و مجلات و سایتهای خبری عادت دارد و از اینرو راحتترین و سهلالوصولترین مکان کسب اخبار و تحلیلها تلویزیون است.
تلویزیون خلوت و جلوت ایرانیها را پر کرده و بیتردید از هر رسانه دیگری بانفوذتر است. به هر دلیلی در ایران تلویزیون خصوصی نداریم. و این ناخواسته قدرت شبکههای محدود تلویزیون را نامحدود میکند. به این دلایل و دلایل بسیار دیگر، مشهور است که ریاست بر این سازمان عریض و طویل از هر وزارتخانه دیگری مهمتر است. اما آنچه پرسش «ضرغامی میرود؟» را در این ایام مهم میکند انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری است.
تلویزیون همواره، در هر انتخاباتی، از سوی برخی جناحهای سیاسی متهم به جانبداری از گروهی و تخریب چهره گروهی دیگر شده است. نوک پیکان حملات مخالفان هم ناگزیر کسی نیست جز شخص رئیس سازمان صدا و سیما. با اینحال ضرغامی در دوره اول ریاست خود بیتردید نسبت به رئیس سابق، علی لاریجانی، از گزند اینگونه انتقادات در امان بوده است. گرچه در ابتدای روی کار آمدن ضرغامی چیزی خلاف این تصور میشد اما مشی و منش نسبتاً معتدل و متعادل او حاشیه امنی را برای آقای رئیس فراهم آورد.
ضرغامی از همین فرصت استفاده کرد تا چهرهای دیگر از خود ارائه دهد؛ چهره رئیسی بیطرف اما نه بیموضع. در این راه هم موفق بود. پنج سال اول ریاست ضرغامی بر سازمان صدا و سیما دیروز در سوم خرداد به پایان رسید اما تصور میرود روزهای حضور او در این سازمان تا پایان دولت کنونی ادامه یابد. گرچه برخی سایتها در روزهای اخیر از تمدید دوره ریاست او بر صدا و سیما خبر داده بودند اما توأم با تغییر در معاونتهای اصلی سازمان.
ضرغامی میرود؟ این پرسشی است که در ماههای اخیر بسیار تکرار شده است و به نظر میرسد هر چه جلوتر برویم مکرر تکرار خواهد شد.
کد خبر 9152
نظر شما