سید علی موسوی :
اهانت به ساحت مقدس قرآن کریم توسط تندروهای ایالات متحده بازتاب گستردهای در میان روشنفکران، روزنامهنگاران و سیاستمداران عربی داشته است. این در حالی است که شبکههای عربی در یک اقدام سئوالبرانگیز از پوشش خبری این موضوع اجتناب کردهاند و در بسیاری از شبکههای غربی نیز خبری از بازتاب به آتش کشیده شدن قرآن دیده نمیشود.
همین موضوع از دید بسیاری مخفی نمانده است؛ پایگاه خبری محیط، که دفتر مرکزی آن در قاهره است، در واکنش به سکوت رسانهای عربی در برابر آتش زدن قرآن کریم، نوشت: آیا کار ما به جایی رسیده که در برابر اهانت صریح و بیپروا به مقدسات ما باید سکوت اختیار کنیم و لام تا کام سخن نگوییم؟ چرا شبکههای العربیه، الجزیره، ایانبی و دیگر شبکههای عربی که این روزها به منبر خبررسانی مردم عرب تبدیل شدهاند، در برابر این جنایت بزرگ که میتواند زمینهساز بسیاری از فتنههای آتی دنیا باشد، سکوت اختیار کردهاند؟ آیا هشداری در پس پرده وجود دارد که رسانههای تصویری از پوشش آن اجتناب میکنند؟
محیط سپس به نقل از تونی بلانکی، ستوننویس روزنامه واشنگتن تایمز مینویسد: هر چه هم نسبت به این حادثه بیتفاوت باشیم، نمیتوانیم پنهان کنیم که 11 سپتامبر تازهای شکل گرفته است. 11 سپتامبری که این بار بر خلاف هر سال نه علیه مسیحیان و مردم غربی بلکه علیه مسلمانان در سرزمین غربی صورت گرفته است. از امروز به بعد 11 سپتامبر را باید به چشم دیگری داد. قطعا سالگرد 11 سپتامبر 2011 نه صرفا مختص به ویران شدن برجهای دوقلو بلکه درباره به آتش کشیده شدن مقدسات اسلامی نیز خواهد بود.
اکرم القصاص، نویسنده و روزنامهنگار مصری در یادداشتی که در روزنامه مصری الیوم السابع نوشته بر دیدگاه بلانکی صحه میگذارد و مینویسد: کارهای افراطگرایان نژادپرست امریکایی علیه اسلام که در مقابل دوربینهای تلویزیون اقدام به سوزاندن قرآن کریم کردند، گرچه از دید رسانههای تصویری عربی عامدانه مخفی ماند اما نشان میدهد که هر چه تلاش شد تا نفرت از دیدگاه مردم جهان پس از حادثه 11 سپتامبر پاک شود، بینیجه بوده و دوباره شاهد افزایش خشونت اقوام علیه یکدیگر هستیم. احتمالا به زودی شاهد هدف قرار گرفتن اماکن مقدس مسیحیان توسط مسلمانان و دیگر اماکن سیاسی و اقتصادی کشورهای غربی خواهیم بود. به دنبال آن حتما واکنش غربیها در انجام اقدامات تلافی علیه مسلمانان خواهیم بود. یعنی این که دور تازهای از تنفر و جنگ در حالی که دنیا به شدت نیازمند آرامش است، خواهیم بود و بیشک به سمت آنچه نباید بشود یعنی جنگ تمدنها حرکت خواهیم کرد.
القصاص سپس به نکته در خور توجهی اشاره میکند و مینویسد: بسیاری میگویند، نباید تری جونز و چند افراطی دیگر را نماینده مردم امریکا دانست. این موضوع قابل درک است، اما آنچه باعث میشود مسلمانان این حقیقت را نپذیرند کارهای نابودکننده جورج بوش، رئیس حموری سابق امریکا است که به بهانه مبارزه با افراطگری اسلامی عراق و افغانستان را نابود کرد، اکنون بسیاری از مسلمانان حرکتهای ضد اخلاقی تندروهای مسیحی را در ادامه سیاستهای بوش میبینند.
روزنامه الحیات چاپ لندن نیز در یادداشتی به قلم سردبیر، افزایش تنشها در روابط فرهنگی اسلام و غرب را اجتنابناپذیر دانست و نوشت: بر خلاف تصور غربیها واکنشها در کشورهای اسلامی از جمله افغانستان، پاکستان، یمن، ایران و غیره روز به روز در حال افزایش است و حتی مسلمانان هند را نیز به خیابانها کشانده است. از این رو باید شاهد روزهای سختی باشیم.
عبدالباری عطوان، در سرمقاله سهشنبه 14 سپتامبر روزنامه القدس العربی که خود سردبیریاش را بر عهده دارد، نوشت: سوزاندن قرآن مجید در نیویورک چیزی نیست که یک شبه حاصل شده باشد. این حرکت، ماحصل تحرکات 9 ساله ایالات متحده در برخورد با اتباع دیگر کشورها به خصوص مسلمانان است.
عطوان برای تایید این گفته خود به سفرهای مکررش به ایالات متحده پس از سال 2001 اشاره میکند و مینویسد در این سفرها به چشم خود دیدم با مسلمانان چگونه رفتار میشود. انسانها فقط به دلیل این که تابعیت عربی دارند، اسمشان عربی است یا مسلمانند در مقابل چشمان مردم دیگر قومیتها چنان مورد اهانت و تحقیر قرار میگیرند که مشمئزکننده است. در یکی از سفرهای اخیرم به نیویورک افبیآی چنان رفتار شنیعی با اتباع بیگانه داشت که تعجببرانگیز بود. این بار سوء رفتار مختص به مسلمانان نبود بلکه دیگر اقوام به خصوص سیکهای هندی را نیز شامل میشد. به چشم خود دیدم یک سیک هندی تنها به این دلیل که متوجه چگونگی عبور از یکی از ورودیهای فرودگاه نیویورک نبود چگونه مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
عطوان سپس مینویسد: دولت و پلیس امریکا در گسترش نفرت اقوام از یکدیگر نقش مستقیمی داشته است. هیچ گاه دولت امریکا از این که علیه مسلمانان در جایی تبلیغ میشود یا این که مسلمانی در جایی از خاک امریکا مورد اهانت دیگر اقوام قرار میگیرد ابراز انزجار نکرده است. همین رفتار غلط کار را به جایی رسانده که میبینیم مسیحی و مسلمان علیه یکدیگر اقدام ایذایی انجام میدهند و کسی جلودار آنها نیست.
الیاس خوری، نویسنده، روزنامهنگار و داستانسرای مشهور لبنانی نیز در یادداشتی در روزنامه القدس العربی نوشت: بازی به ظاهر آرام کشیش تری جونز در برابر ضجه رسانهها به پایان تلخ خود رسید. تری جونز از آتش زدن دویست نسخه قرآن در کلیسای گمنامش در فلوریدا منصرف شد اما آنچه او را در دنیا مشهور کرد، کاشتن بذر کینهای بود که به رغم تمام تلاشها سالگرد 11 سپتامبر را با هر سال متفاوت کرد. دیگر مردم دنیا میدانند مردی با موهای جو گندمی و سبیلهای بناگوش دررفتهای در قلب امریکا در حالی که کسی به کلیسای او سر نمیزد، چگونه یک شبه معروف شد و تبدیل به یکی از سران فتنه جنگ مذاهب شد. مردی که خواسته یا ناخواسته قدم به راهی گذاشت که اگر حتی ابراز پشیمانی هم بکند باز هم طوفان درو خواهد کرد.
اما خوری، تری جونز را در این جریان تنها نمیبیند. او معتقد است که تری جونز بهانهای به دست عدهای از نو جمهوریخواهان داد تا در آستانه انتخابات کنگره طرحی نو ولی خطرناک در بیندازند. خوری مینویسد: راستگرایان افراطی یا بازهای حزب جمهوریخواه به کمک این کشیش دیوانه توانستند جایگاه حزب دموکرات و شخص باراک اوباما را در امریکا تضعیف کنند. از حالا به بعد درگیری از صفحات تلویزیون به ساختمانهای حزبهای جمهوریخواه و دموکرات کشیده میشود و دیگر رسانهها نخواهند فهمید پشت پرده چه خبر است. آن چه میتوانیم تصور کنیم روزهای سختی است که به زودی شاهد آن خواهیم بود. شاید جنگ تازهای با ادبیات تازهای با آدمهای جدید و حرفهای خشنتری در انتظار ماست.
فهمی هویدی، روزنامه نگار مشهور مصری در یادداشتی در روزنامه الشروق دومین روزنامه مصر با عنوان "چرا از ما بدشان میآید؟" نوشت: فکر میکنم الآن حق داریم بپرسیم چرا از ما بدشان میآید؟ بهتر است بگویم چرا این قدر از ما بدشان میآید که به راحتی به مقدسات ما توهین میکنند و این قدر هم خیالشان راحت است که میدانند بابت این توهین حساب پس نخواهند داد یا کسی جلوی آنها را نخواهد گرفت؟ من خوب میدانم که باراک اوباما آتش زدن قرآن کریم را محکوم کرد و وزیر امور خارجه امریکا آن را کاری ناپسند و شنیع دانست اما سئوال این است که چه سناریویی وجود دارد که ابتدای آن مخالفت با ساخت مسجدی در نیویورک بود و انتهای آن سوزاندن قرآن کریم؟
فهمی هویدی سپس مینویسد: سوزاندن قرآن کریم آن چنان واکنشی در میان سیاستمداران امریکا و جهان در بر داشت که سه نکته را به خوبی درک میکنیم: نخست این که ادبیات تندروها همه یکی است. تروریسم و تعصب اسلامگرایی ارتباط مستقیم با افراطگرایان مسیحی دارد.
دیگری این که تنفر از مسلمانان به اندازهای بالا رفته که یک شهروندی صرفا به دلیل رنگ متمایز پوستش یا مذهب و قومیتش به سادهترین روش مورد تهاجم و حمله افراطگرایان قرار میگیرد. نمونه آن را بر سر یک راننده بنگلادشی در نیویوک دیدیم. یا آخرین آمار نشان میدهد که میزان حمله به مراکز اسلامی در سراسر امریکا بسیار بیشتر از سال گذشته میلادی بوده است. به رغم این که ظاهرا مردم امریکا به اعتدال باراک اوباما رای دادهاند.
سومین نکته به افزایش شدید نفرت از مسلمانان در امریکا باز میگردد. بنا به آمار 60 درصد مردم امریکا با ساختن مسجد در مجاورت بقایای برجهای دوقلوی نیویورک مخالفند و 50 درصد نیز ضد اسلامی شدید محسوب میشوند. 33 درصد نیز اسلامستیزی را تشویق میکنند. این آمار نشان میدهد که تحریکی در پس کل این ماجرا وجود دارد. تحریکی که میخواهد همچنان اسلامستیزی در اوج باقی بماند تا به اهداف بزرگتر سیاسی برسد.
نظر شما