مجموعه اشعار عبدالجبار کاکایی با نام «هرچه هستم از تو دورم» سال 86 منتشر شد ولی آخرین شمارگان آن در نمایشگاه کتاب امسال توزیع شد.

به گزارش سایت مجلات همشهری، عبدالجبار کاکایی -شاعر- با نشریه «الف» درباره ترانه و ترانه‌سرایی گفت‌وگوی انجام داده که اهم مطالب گفته شده را در زیر می‌خوانید:

  • من برای تلفیق زبان محاوره و معیار آگاهانه تلاش می‌کنم. به نظرم زبان محاوره می‌تواند از زبان معیار وام بگیرد چون مثل زبان معیار مرز و مرزبان ندارد؛ نه فرهنگستانی دارد که برایش تکلیف تعیین کند نه ملامت‌کننده دیگری. در هر حال این زبان در آزمون شاعری و شعر محاوره باید ظرفیت خودش را بالا بکشد و حالا که از سطح زبان فولکلور و محلی بیرون آمده و تقریبا سایه زبان فارسی شده، جا دارد از این هم بالا‌تر بیاید.
     
  • گویندگان این زبان از اصناف و اقشار مختلفی هستند که هر کدام به فراخور موقعیت و تحصیلات و شغلشان از زبان محاوره بهره می‌برند. حالا در این میان نزاع بر سر این که یک کلمه متعلق به زبان معیار است و نباید وارد ترانه و شعر محاوره شود، به نظرم نزاع بی‌حاصلی است. زبان محاوره تا جایی که ممکن است و ظرفیت دارد، باید از زبان معیار بهره بگیرد و من هم به عنوان شاعر حق دارم در اشعار محاوره و ترانه‌هایم از این زبان در همه ابعادی که به کار می‌رود استفاده کنم.
     
  • حرف بنده این است که در ترانه و شعر محاوره باید اصل راحت خوانده‌شدن رعایت شود؛ به ویژه که این متن‌ها خوانده می‌شوند، حالا یا با چشم یا با حنجره و در هر دو صورت این اصل راحتی باید رعایت شود؛ چشم باید روی متنی که نام ترانه را با خود دارد بلغزد و حنجره نباید برای ادای ترانه به لکنت و انقباض دچار شود. 
     
  • راحتی بیان، نتیجه بی‌تکلفی زبان است و بیشتر به نحو زبان باز می‌گردد. فکر نمی‌کنم یک استاد زبان و ادبیات فارسی که به طور عادی و هنگام تدریس از کلمات سنگین و ثقیل استفاده می‌کند، در رنج و عذاب بیفتد. این راحتی و رنج به چگونگی کاربرد نحو برمی‌گردد. 
     
  • وقتی کتاب «هر چه هستم از تو دورم» را آماده چاپ می‌کردم، همه شعرهای این مجموعه در یک وضعیت نبودند؛ بعضی‌شان اجرا شده بودند و به‌شهرت رسیده بودند، بعضی‌شان اجرا شده بودند اما شنیده نشده بودند که این ترانه‌ها اغلب کارهایی بودند که برای صدا و سیما تولید می‌شدند و اکثرا پس از یک بار اجرا، سر از آرشیوهای عریض‌وطویل سازمان در می‌آوردند و قبل از این که به خاطر سپرده شوند فراموش‌ می‌شدند. دسته دیگری از سروده‌های این کتاب را هم به وقت آماده کردن مجموعه، واگذار کرده بودم اما از سرنوشت‌شان خبر نداشتم و نمی‌دانستم اجرا‌شده‌اند یا نه. ولی الان اگر کتاب به چاپ مجدد برسد، می‌شود نام آلبوم و آهنگساز و خواننده را ذکر کرد. 
     
  • به نظرم شعر محاوره یکی از غنی‌ترین و تاثیرگذارترین انواع شعری ماست. این که چنین شعرهایی قابلیت تبدیل شدن به ترانه را دارند و خوانده هم می‌شوند و به شهرت می‌رسند منافاتی با هدف من از رفتن به سراغ چنین شعری ندارد. اما اینکه تا این حد روی شعر بودن این آثار تاکید دارم، به این دلیل است که نیت من از رفتن به سمت این زبان، تولید کارهایی بوده که قابلیت چاپ و دکلمه شدن را داشته باشند و بدون موسیقی هم به لحاظ کیفی، آثار قابل دفاع و تاثیرگذاری باشند. 
     
  • ارتباط صمیمانه بین علی تجویدی و بیژن ترقی نمونه عالی این دوستی‌هاست که منجر به خلق آثار ماندگاری شد. همچنین یکی از بهترین الگوهای معاصر ما در تلفیق کلام و موسیقی، زنده‌یاد قیصر امین‌پور است. شاید بتوان او را در این مورد پرنورترین ستاره این عرصه در دوره ما دانست. 
     
  • الان بیشتر آهنگ‌هایی که به بازار می‌آیند به اصطلاح کاور هستند؛ یعنی از ملودی‌های ترکی و عربی و کردی و... گرفته شده‌اند و فقط یک پوسته ایرانی و فارسی روی آنها کشیده شده است. یکی از علت‌های این بازار کساد این است که موزیسین‌های خوب ما کم‌کار شده‌اند و بیشتر جوان‌ها هم حاضر نیستند زحمت بکشند. 
     
  • خیلی از افراد با دیدگاه تجاری وارد عرصه ترانه‌سرایی می‌شوند. طرف هیچ دانش ادبی‌ای ندارد و از کمترین وجهه فرهنگی بی‌بهره است، آن‌وقت می‌آید توی کار ترانه گفتن. یک مدتی را که توی شورای شعر و ترانه ارشاد بودم، شاهد ماجرایی بودیم که واقعا اسفبار بود و آن اینکه از یک طرف ما یک اثر را در شورا رد می‌کردیم و اعلام می‌کردیم اشکالاتش چیست و از آن طرف دم در عده‌ای بودند که مثل عریضه‌نویس‌های دم دادگاه کار را می‌گرفتند و اشکالاتش را در حد همان دانش اندکشان بر طرف می‌کردند و دوباره به شورا می‌فرستادند و کار تایید می‌شد و با قیمت بسیارپایین از شاعرش خریده می‌شد. اینکه شاعر و ترانه‌سرا به امضای خودش اهمیتی ندهد و تنها برای پول بنویسد خوب نیست.
  • معضلاتی مثل فقر و اعتیاد و... باعث ورود نوعی رویکرد منفی به ترانه شده‌است. این رویکرد ریشه‌های جامعه‌شناختی دارد و به طور مشخص گریبان ترانه امروز فارسی را گرفته است. من این نوع ترانه‌ها را شکلی از اعتراض به از بین رفتن ارزش‌ها می‌دانم. یک جور به در زدن است به این امید که دیوار بشنود.
کد خبر 93603

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • رضا IR ۰۴:۱۵ - ۱۳۸۹/۰۶/۲۹
    0 0
    وقتی نظرها را - با این که محترمانه‌اند - تایید نمی‌کنید، چرا اصلا باکس نظرات می‌گذارید؟ این چه مرضی است، خدا می‌داند.

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین