«دکتر فیروز آبادی می گفتند در زمان پذیرش قطعنامه دو نفر در دولت گفتند این پذیرش یعنی شکست ایران، آنها بهزاد نبوی و خاتمی بودند.» این مطلب را محسن رضایی در گفت و گو با مهر مطرح کرده است.
به گزارش خبرآنلاین مهمترین سخنان وی را در ادامه بخوانید:
-
هر حادثه ای معمولا ناگفته هایی دارد جنگ ایران و عراق از وقایع مهم جهان که دارای ناگفته هایی است از این قاعده مستثنی نیست. الان بعد از 20 سال که از جنگ گذشته فضا و شرایط برای گفته شدن مسائل پشت صحنه آماده تر است.
-
فکر می کنم در سالهای آینده اسناد و مدارک بیشتری در ارتباط با جنگ منتشر شود که محدودیت های قبلی امنیتی و سیاسی آنها برطرف شده باشد.
-
حضرت امام در شرایط تلخی یک تصمیم تاریخی گرفتند هم آگاهانه و هم با پذیرفتن همه پیامدهای این تصمیم گیری ایشان بخاطر مصلحت اسلام و انقلاب اسلامی قطعنامه را در آن شرایط پذیرفتند و به آن با تعبیر، جام زهر گفتند، و این یک تصمیم تاریخی امام بود.
-
ماها جزء کسانی بودیم که موافق پذیرش قطعنامه نبودیم. کما اینکه امام درنامه شان نوشتند که بنده جزء معدود فرماندهانی بودم که می گویم جنگ باید ادامه پیدا کند.
-
اینکه می گویند من جزو موافقین پذیرش قطعنامه بوده ام با انگیزه های سیاسی است.
-
آن جام زهری که امام نوشید خدای متعال آن را تبدیل به پیروزی برای ایران درهفته های بعد کرد و لذا یکماه بعد امام فرمودند ما دراین جنگ حتی یک لحظه هم نادم و پشیمان نیستیم، این جمله امام تعبیر جام زهر را منسوخ کرد.
-
اگرهمان شرایط و نتیجه ای که باعث شد امام جام زهر بنوشد اگرجنگ با آن نتیجه تمام می شد ما در جنگ شکست می خوردیم .
-
آن نتیجه ای که منجر به نوشیدن جام زهر برای امام شد جنگ با آن نتیجه به پایان نرسید. آن نتیجه بعد از آن جام زهر خنثی شد.
-
رزمندگان ما نه تنها صدام را با شکست مواجه کردند بلکه در تعقیب او می خواستیم به سوی بصره حمله کنیم،امام جلوی ما را گرفت. ما درسال آخرجنگ درمرداد ماه روزها وهفته های آن ما با پیروزی مواجه می شویم.
-
درحالیکه درتیرماه، ماه بسیار تلخی بود وپذیرش قطعنامه هم یک رویداد تلخی بود بر همه ما و ما نمی دانستیم مرداد ماه چه اتفاقی می افتد و مرداد ماه ماه پیروزی های ایران است و جنگ با این پیروزی تمام می شود.
-
اگر قطعنامه پذیرفته نمی شد عراق به کرمانشاه وخرمشهر وارد می شد وهیچ وقت قطعنامه 598 را نمی پذیرفت وآنها قطعنامه 599 را به ایران تحمیل می کردند که در آن قطعنامه امتیازات بزرگی از ایران می گرفتند.
-
اختلافات در جنگ دو نوع اختلاف بود اختلافات سیاسی و تخصصی.
-
آن چیزی که بین سپاه و ارتش بود عمدتا اختلافات فنی، تخصصی و کارشناسی بود. اما این اختلافات سیاسی نبود.
-
ولی اختلافات دیگری بود که معمولا جنبه های سیاسی به خود می گرفت که بین ما و ارتش نبود. البته برخی از دولتمردان کشور بدلیل ناپختگی دخالت هایی می کردند که این اختلافات را، تشدید می کردند و مدیریت و فرماندهی را در جنگ با مشکل مواجه می کرد.
-
چهره قداست دفاع گاهی وقتها ممکن است مانع گفتن همه حقایق شود اما من معتقدم که جنگ در انحصار هیچ گروهی نیست.
-
درعقب جبهه اختلاف سیاسی وجود داشت.
-
دوعضو کابینه پذیرش قطعنامه شورای امنیت مبنی برتوقف جنگ را در جلسه هیئت دولت شکست ایران عنوان کردند که سرلشکر فیروزآبادی گفت آنها بهزاد نبوی و خاتمی بودند.
-
من مستندات مربوط به خودم را جمع آوری کرده ام اما برای حفظ نظام منتشرنکرده ام. نمی خواستم عده ای از نوشته های من سوء استفاده بکنند.
-
بعضی ازمسائل هنوزحالت محرمانه داشته که من نمی توانم آنها را بگویم .
-
امروزه احساس می کنم تحریف های زیادی در رابطه با جنگ صورت می گیرد و بیش از حد هم حملاتی دارد صورت می گیرد که تا حالا ما همیشه صبر کردیم و پاسخ ندادیم اما تهمت زدن ها و تخریب هایی که دارد صورت می گیرد از یک حدی دارد تجاوز می کند.
-
ما همیشه تحرک داشته ایم اما در یک مقطعی مثلا بعد از آزادی خرمشهر و عملیات فاو حدود 3 - 4 سال از جنگ تحرکات ما در جنگ منجر به دستیابی به انتظارتمان نمی شد و اهدافی که در پیش می گرفتیم عملیات های ما منجر به فتح و دستیابی به آن اهداف نمی شد که ما آن را عدم الفتح نامگذاری کردیم.
-
دو گروه بیشتر در جنگ شرکت می کردند یکی حزب الهی ها و دیگری محرومین و مستضعفین.
-
یکی از شایعاتی که در آن زمان مطرح شد این بود که ایران اسلحه ومهمات از اسرائیل می گیرد و عراقی ها با این انگیزه این حرف را می زدند که از عربها و کشورهای عربی کمک بیشتری بگیرند.
-
ما در جنگ می خواستیم استقلال ایران را تثبیت کنیم وبه عنوان یک قدرت موثر درمنطقه ظاهر شویم و دوم صدور انقلاب را ادامه دهیم که کشورهای دیگر اسلامی هم به انقلاب و اندیشه امام بپیوندند.
-
ما که پیروز شدیم ایران تبدیل به قدرت منطقه ای شد و انقلاب ایران هم صادر شد.
-
آمریکاییها و غربیها یک رویارویی سوم را با ما شروع کرده اند. مهمترین محور این رویارویی جنگ اقتصادی است. حمله نظامی به ایران کار ساده ای نیست خود آنها هم می دانند.
-
ما ایرانی ها یک فرهنگی داریم که هروقت تهدید خارجی آمده ما متحد و منسجم شدیم و درمقابل تهدیدات اگریک دولت وحکومت همراه با مردم بوده، مردم همیشه درصحنه بوده اند بعد ازانقلاب همیشه اینگونه بوده.
-
اختلافات سیاسی در ایران بنیادی نیست اگر جنگ شود آنها را کنار می گذارند و چون منافع ملی برایشان مهم است و به همه آنها ارتباط پیدا می کنند می آیند صحنه و دفاع می کنند.
-
ما می توانیم 8 سال جنگ را بگوییم بیش از 6 سال ما هجوم کردیم و کمتر از 2 سال عراق در حال هجوم به ایران بود.
-
شکست هایی که ایران درسال اول جنگ داشت ضعف مدیریت جنگ بود. فرمانده قوی در سال اول جنگ که ارتش عراق حمله کرد وجود نداشت.
-
درباره غرامت جنگ من همان 90 میلیارد دلار سازمان ملل را قبول دارم.
نظر شما