اسماعیل کوثری در گفت وگو با خبرآنلاین در پاسخ به این پرسش که چرا همواره دو مقطع فتح خرمشهر وپذیرش قطعنامه بیش از بقیه تاریخ جنگ در افکار عمومی مورد بحث است، گفت:کسانی که از مردم و نظام ایران ضربه خوردند چه از عوامل خود فروخته داخل و چه بیگانگان به خاطر اینکه عظمت کار رزمندگان را کم جلوه دهند، این مسائل را تکرار می کنند. در صورتی که اصل قضیه روشن است و رزمندگان از حضرت امام تبعیت می کردند.
وی درباره اینکه منظورش از اینکه یک عده در داخل بر موضوع پایان جنگ بعد از فتح خرمشهر تاکید می کردند، چه کسانی است، اظهار داشت: کسانی که وابسته به استکبار بودند.مثل افراد حامی نهضت آزادی، جبهه ملی و ملی مذهبی ها.شما می بینید در دانشگاه ها مدام در بین جوانها همین مسائل را مطرح می کنند. چون می دانند اگر جوان ذهنش به جای اینکه از این حرفها پر شود، آن موفقیت ها را ببیند، دیگر نمی توانند جوانها را بی هویت کنند؛ و لذا این مسائل را به صورت یک اتفاق منفی بزرگ مطرح می کنند.
کوثری بابیان اینکه اینکه اگر در افکارعمومی ابهام وجود دارد به دلیل حرفهای غیر تخصصی افرادی است که واقعیت جنگ را لمس نکردند، ادامه داد: و الا کسانی که در جبهه ها حضور داشتند می دانند همه به امام اطمینان داشتند.
آخرین فرمانده سپاه محمد رسول الله در باره پذیرش قطعنامه598 از سوی امام هم،گفت:واقعیت این است که وضعیت ما در آن مقطع طوری بود که ما از نظر امکانات و تجهیزات شکننده شده بودیم. البته قبلش هم چیزی نداشتیم، ولی ازسال 65 به بعد که آمریکایی ها در خلیج فارس حضور پیدا کردند صادرات نفت خام ما کاهش پیدا کرد و به تبع ما عین عراق نبودیم که از سوی کشورهای حمایت شویم.
وی با اشاره به تشکیل ستاد کل نیروهای مسلح در سال 66، خاطر نشان کرد:بعد از تشکیل این ستاد، دولت وقت به ظاهر در آن مسئولیت گرفتند که آقای میر حسین موسوی نخست وزیر به عنوان رئیس ستاد و آقای بهزاد نبوی به عنوان مسئول تدارکات و پشتیبانی ستاد و آقای خاتمی که آن زمان وزیر ارشاد بودند به عنوان مسئول تبلیغات جنگ منصوب شدند. واقعیت این است که آقای هاشمی اواخر جنگ موقعی که دید صحنه هایی در جبهه ها پیش آمده که عراق حالت برتری دارد به آقا محسن گفت:« اگر بخواهید جنگ را با موفقیت تمام کنید به چه میزان اعتبار نیاز دارید؟» ایشان هم نشستند با مشاورینشان مذاکره کردند و نهایتا لیستی را دارند که چیزی حدود «سه میلیارد و چهارصد میلیون دلار» بود.
وی ادامه داد: ابتدا آقای هاشمی با آقای خاتمی صحبت کرد. ایشان هم گفت مردم از جنگ خسته شده اند.البته این نظر ایشان بود. بعد آقای هاشمی به آقای موسوی مذاکره کرد و ایشان هم نوشت که «من یک دلار هم ندارم برای جبهه ها بدهم.» در نهایت، آقای هاشمی جلسه ای را با مسئولان کشور ترتیب دادند که خروجی آن نوشتن نامه ای خدمت امام بود.
متن کامل این گفت وگو را اینجا بخوانید.
/212 212
نظر شما