اصرار دولت بر اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها در حالی است که کسری بودجه دولت دو برابر شده است.

علی پاکزاد: اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها حاشیه ساز شده است، دولت تلاش در القای این موضوع دارد که به دنبال اجرای فاز دوم هدفمندی است و این مسئله در مصاحبه های مسئولین دولتی بارها تکرا شده است و در مقابل شاهد موضع گیری های نمایندگان مجلس در قبال این مواضع هستیم.
این دعوای رسانه ای البته به نظر نمی رسد از فضای مجازی خارج شود، بر خلاف آنچه از سوی مقامات دولتی بیان می شود، به نظر می رسد بدنه دولت و به خصوص مدیران میانی که بخش تنظیم بازار و یا نهادهای اقتصادی مسئولیت اجرایی بر عهده دارند موافق این وضعیت نیستند و در عمل می توان این نوع موضع گیری های دولت را آنهم در روزهای پایانی دوران فعالیتش به مانورهای سیاسی نزدیک دانست یا تلاش واقعی برای اتمام یک برنامه نیمه تمام.
اما اگر بخواهیم انگیزه این مانورها را بدانیم باید مدافعان اجرای فاز دوم هدفمندی را به دو دسته تقسیم کنیم، دسته اول گروهی هستند که مانند جمشید پژویان از تئوری شوک درمانی طرفداری کرده و معتقدند اگر این گام برداشته نشود در نهایت اجرای فاز اول نیز بی نتیجه خواهد ماند و البته این گروه معتقدند که اجرای فاز اول به اصلاح الگوی مصرف منتهی شده و از شدت مصرف انرژی در کشور کاسته است.
البته متاسفانه به دلیل انکه هیچ دستگاهی در مورد شدت مصرف انرژی بعد از اجرای هدفمندسازی یارانه ها امار مدونی را منتشر نکرده است منتقدین بر همین نکته تاکید دارند که این استدلال واقعیت نداشته و اگر هم کاهش شدت مصرفی اتفاق افتاده است ناشی از افزایش قیمت ها نبوده به طور مثال در مورد بنزین انچه رخ داده ناشی از اجرای سهمیه بندی سوخت بوده است.
اما گروه دوم، مدافعین اجرای فاز دوم را باید بوروکرات های دولتی دانست که با توجه به وضعیت پیش آمده در بودجه دولت به دنبال راهی جهت کاهش این کسری بودجه هستند. در سال 89 یعنی در سالی که تنها سه ماه نخست اجرای هدفمندی را با خود داشت کسری بودجه کشور در حدود 27 هزار میلیارد تومان بود.
اما در سال جاری یعنی در دومین سال اجرای قانون هدفمندی یارانه ها می بینم که کسری بودجه دولت به رقمی معادل 54 هزار میلیارد تومان رسیده است. این موضوع تائیدی است بر سخنان منتقدین قانون هدفمندی یارانه ها که عنوان می کردند افزایش قیمت حاملهای انرژی بیش از آنکه به تعدیل مصرف کمک کند باعث افزایش هزینه های دولتی می شود که به راحتی بالغ بر 70 درصد از اقتصاد کشور را در اختیار دارد. در یک مقایسه ساده بین این کسری بودجه و حجم بودجه عمومی می بینیم در سال 89 کسری بودجه معادل 20 درصد بودجه عمومی بوده در حالی که در سال 91 این نسبت به 29 درصد افزایش یافته است.

 


یک مناظره قدیمی
محسن رنانی از جمله منتقدین قانون هدفمندی در آذر ماه سال 88 یعنی یک سال قبل از اجرای قانون هدفمندی در مناظره ای با جمشید پژویان، تئوریسین طرح تحول در مورد نتایج اجرای این طرح می گوید: من به طور تصادفی اخیراً مصاحبه یکی از مقامات در مورد این طرح را مشاهده کردم و دیدم که نگاه خیلی نگاه حسابداری است و نگاه مکانیکی است. در واقع نگاه دو دو تا چهارتایی است. گویی که اقتصاد را یک موجود مرده می بینند که می خواهند یک تکه از آن را ببرند و به جاهای دیگرش بزنند. در حالی که اقتصاد یک موجود زنده است. تیغ جراحی را که به او زدی شروع به واکنش می کند و اگر زنده بودن اقتصاد را در محاسبات نیاوریم قطعاً شکست می خوریم.
رنانی در مورد نگاه مکانیکی و حسابداری سیاستگذاران به این طرح گفت: معمولاً می بینیم محاسبه می کنند و می گویند این مقدار پول اینجا اضافی داریم به قیمت جهانی که به مصرف بنزین می زنیم خب این پول ها را می گیریم، می دهیم به فقرا. ولی اقتصاد صبر نمی کند تا این پول ها را بگیریم بدهیم به فقرا. تا پول ها را بگیریم اقتصاد به هم می ریزد و تا بیاییم و پول ها را بدهیم به فقرا، رفتارها عوض می شود. رنانی افزود: همه حرف هایی که این دو سال در این مورد زده شده است از همین جنس است که ثروتمندان دارند یارانه زیادی می برند و فقرا کم می برند، پس یک پولی آنجا هست می گیریم و می دهیم به فقرا آنگاه توزیع فلان می شود.او افزود: نگرانی اصلی ما این است که احتمال می دهیم این طرح که فقط در مرحله شناخت بیماری قابل دفاع است شروع شود اما به محض اینکه این موجود زنده یعنی اقتصاد واکنش هایش آغاز شد، تورم آغاز شود، اعتراضات آغاز شود و در نهایت اجرای طرح متوقف شود.
در این صورت هزینه های سنگین این جراحی بر اقتصاد ما و نسل های امروز و فردای ما تحمیل خواهد شد اما منافعش حاصل نخواهد شد.
نمونه آن، طرح تحول مکمل طرح تعدیل زمان آقای هاشمی است. اما طرح تعدیل در باثبات ترین دوران بعد از انقلاب اجرا شد و بعد از دو سه سال متوقف شد در حالی که طرح هدفمند کردن یارانه ها بسیار حساس تر از آن است.
اگر طرحی با این حساسیت در زمان باثباتی متوقف شده، به احتمال زیاد در زمان پر مشکل هم متوقف خواهد شد. اما ما با زدن تیغ جراحی به پیکر اقتصاد آن را به آشوب می کشیم و بعد متوقفش می کنیم. پیش بینی من این است که این طرح اگر شروع شود ظرف شش ماه وقتی که پیامدهایش آشکار شوند، مقامات ما عقب نشینی می کنند و متوقف خواهد شد. اما وقتی اقتصاد از وضع کنونی اش حرکت کرد و تورم بالارفت دیگر برنمی گردد. خسارات می آید اما نتایج مثبت احتمالی نخواهد آمد.
/31222

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 15 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • عادل شریفی IR ۲۲:۵۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۴
    6 4
    هدفمند کردن یارانه ها یک ضرورت لازم بود که باید از خیلی وقت پیش اجرامی شد ولی انجام نگرفت و رفتارهای دکتراحمدی نژاد در اوایل دولت نهم خلاف این ضرورت بود بطوریکه در دو سال اول اقای احمدی نژاد سخن از اب و برق گاز ونفت و بنزین مفت و یا حداقل ارزانی را وعده می داد که متاسفانه این از وعده های انتخاباتی سرچشمه می گرفت و تا انجایی که برایش مقدور بود فضای اقتصادی را به همین منوال اداره کرد و این یک رفتار غیر علمی بود که بالاخره باید در یک جایی خاتمه می یافت و اقای دکتر احمدی نژاد برای حل این مشکل با تلاش و زیرکی خاص پرچم هدفمند کردن یارانه ها را بدست گرفت و همه را با خود همگام کرد و انصافا خوب هم اجرا می کردند ولی متاسفانه با گذشت زمان این طرح اقتصادی تبدیل به یک طرح سیاسی تمام عیار گردیده است