سمیه فتحی: رضا نخجوانی مسوولیت سازمان هواپیمایی کشوری را در بحرانی ترین مقطع بخش هوایی کشور بر عهده گرفت. در اواسط سال گذشته پس از سقوط دو هواپیما آن هم در فاصله کمتر از ده روز، او رییس سازمان هواپیمایی کشور شد که از سویی اوضاع امور بخش هوایی کشور آرام گرفت اما از سوی دیگر در ادامه با حاشیه های خاصی نیز مواجه شد که شاید پیش از آن در بخش هوایی سابقه نداشت. در حال حاضر ماه ها می گذرد و دیگر رضا نخجوانی در سمت معاون وزیر و رئیس سازمان هواپیمایی کشوری با استفاده تجربه های گذشته توانسته از عهده مدیریت حساس ترین بخش هوایی کشور برآید. هرچند هنوزهم زخم های کهنه فرسودگی ناوگان هوایی التیام نیافته است و محدویتهای بین المللی نیز هر سال باعث متورم شدن این زخمها می شود اما با این حال یکسال از مدیریت کاپیتان نخجوانی در سازمان هواپیمایی کشوری می گذرد. خبرآنلاین به بهانه اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها و افزایش 30 درصدی نرخ بلیت هواپیما گفت وگویی با نخجوانی رئیس سازمان هواپیمایی انجام داده است که خواندن آن در ادامه خالی از لطف نیست:
سرانجام شورای عالی هواپیمایی کشوری رای به افزایش 30 درصدی قیمت بلیت هواپیما داد.علی رغم اینکه عموم جامعه این تغییر را به اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها ربط می دهند در مقابل مدیران شرکتهای هواپیمایی اعلام کردند این افزایش قیمت مربوط به درخواست هایشان با توجه به افزایش هزینه های تعمیر ونگهداری و محدویتهای بین المللی در اواخر سال 88 بوده است. اکنون این مدیران معتقدند که اگر قیمت سوخت آزاد شود باید نرخ بلیت هم متناسب با نرخ سوخت گران شود. بر این اساس آیا پس از هدفمند کردن یارانه ها بازهم با تغییر قیمت مواجه خواهیم شد؟
بگذارید قبل از پاسخ این سوال شما مقدمه ای را عرض کنم و پس از آن با مطرح کردن سوالی جواب این پرسش را بدهم. شما بi خوبی می دانید صنعت هوایی در تمام دنیا به صنعت گران مشهور است. سرمایه گذاری ها در این صنعت به نسبت سایر صنایع در جهان از حاشیه سود کمتری پایین تری برخورداراست. به طورمثال حاشیه سود فعالیتهای صنعت هوانوردی به طور متوسط 3 تا 5 درصد است در حالیکه حاشیه سود صنایع غذایی متوسط در حدود از 15 درصد است. ایمنی در صنعت هوایی حرف رکن اصلی را تشکیل می دهد. به همین خاطر شرکتهای هواپیمایی در تمام جهان هزینه های بسیار بالای در حوزهای فنی و عملیاتی و اجرای به روز تکنولوژیهای در بخش ایمنی صرف می کنند. به همین خاطر این امر باعث کاهش حاشیه سود صنعت هوانوردی شده است.حال نگاه کنید در مقایسه با شرکت های هواپیمایی دیگر کشورها وضعیت ما چگونه است؟ شرکتهای هواپیمایی ایرانی علاوه بر این هزینه ها با محدویتهای بین المللی هم مواجهند. وقتی به علت وجود محدویت ها چاره ای نداریم تا اقلام مورد نیازمان را با واسطه خریداری کنیم ، طبعا هزینه ها بالاتری هم می پردازیم. در نتیجه اگرحاشیه سود شرکت هواپیمایی استاندارد در جهان 5 درصد است به جرات و یقین می توانم اعلام کنم صنعت هوانوردی در ایران سودآور نیست. اگر سودی هم داشته باشد کمتر از یک درصد است. مسافران هوایی کشورمان اغلب به کشورهای دنیا سفر کردند. آنها به خوبی می دانند قیمت بلیت ایرلاین های خارجی در مقایسه با شرکتهای مسیر داخلی بسیار گران است اما وقتی می بینند این شرکتها از ناوگان بسیار جوان شیک و با کیفیت بسیار بالا برخوردارند توقع دارند صنعت هوایی کشور هم این خدمات مشابه را به آنها در داخل ارائه کند. این حق مسافران ایرانی است تا خدمات مطلوب استفاده کنند اما در اینجا این سوال مطرح می شود که آیا می شود با نرخهای کنونی (حتی با احتساب افزایش 30 درصدی) شرکتهای هواپیمایی ایرانی بتوانند هواپیماهایی با پنج برابر قیمت هواپیمایی فعلی در ناوگان خریداری کنند؟ بنده قاطعانه جواب میدهم که خیر ، در حال حاضر این امکان وجود ندارد.
با توجه به اینکه شرکتهای هواپیمای تنها راه درآمدشان از طریق فروش بلیت است وبا این سوالی که شما مطرح کردید می توان استنباط کرد ارائه خدمات مناسب تر در گرو افزایش درآمد شرکتها هواپیمایی است ؟
متاسفانه در حال حاضرشرکتهای هواپیمایی داخلی با این وضعیت توانایی ندارند که بتوانند خواسته ونیازهای مسافران کشورمان را مانند امکانات ناوگان شرکتهای خارجی پاسخ دهند.برای مثال وقتی قیمت بالغ بر 70 درصد هواپیماهای ناوگان کشور در حدود 4 میلیون دلار است آنوقت چگونه می توانند با شرکتهایی هواپیماهایی رقابت کنند که از هواپیماهای 40 میلیون دلار ی برخوردارند که ده برابر تفاوت قیمت وجود دارد؟ بر این اساس اگر بخواهیم اهداف سند چشم انداز توسعه ایران تا سال 1404 را محقق کنیم باید 550 فروند هواپیمایی به طور متوسط 40 میلیون دلاری در اختیار داشته باشیم. به همین جهت برای تحقق اهداف سند چشم انداز در جهت برتر شدن در منطقه در این بخش بالغ بر 5/22 میلیارد تومان سرمایه گذاری باید انجام دهیم تا در 15 سال دیگر این امر محقق شود.
مبلغ 5/22 میلیاردی که شما اشاره کردید با توجه به شرایط کنونی رقم بسیار بالایی است. شرکتهای هواپیمایی بدون حمایت از سوی دولت این امکان را ندارند تا به امر دست پیدا کنند؟
بله. در این شرایط دولت باید به طور ویژه از شرکتهای هواپیمایی حمایت کند و این حجم از سرمایه گذاری را انجام دهد.اما این اقدام دولت آیا باعث نخواهد شد حق جمعی کثیری از جامعه ضایع شود؟ در حال حاضر در حدود 3 درصد حمل ونقل کشور توسط بخش هوایی انجام می شود. پس به جای آنکه دولت از محل منابع عمومی این سرمایه را از جیب 97 درصد مردم خارج کند و این رقم را تنها به 3 درصد آن هم قشر خاصی از جامعه اختصاص دهد بهترین راهکار این است که شرکتهای هواپیمایی به تدریج به سمت آزادسازی حرکت کنند. اگر شرکتهای هواپیمایی در بازار کاملا رقابتی حضور داشته باشند و براساس عرضه وتقاضا نرخها تعیین شود در نتیجه برای کسب درآمد بیشتر نه تنها بر کیفیت خدمات خود می افزایند بلکه قیمت هایشان هم متناسب خواهد شد. در نتیجه با آزادسازی تدریجی نرخها طبعا اهداف سند چشم انداز محقق خواهد شد.
پس اکنون افزایش 30 درصدی قیمت بلیت هواپیما در جهت ازادسازی تدریجی نرخ بلیت بخش هوایی است؟
گامی که در جهت افزایش قیمت بلیت اخیرا برداشته شد که مربوط به تقاضای شرکتهای هواپیمایی در سال گذشته بود. شورای عالی هواپیمایی کشوری به جهت تقاضای مکرر و ضرردهی شرکت های هواپیمایی سرانجام تصمیم گرفت تا این خواسته به حق شرکت های هواپیمایی اعم از خصوصی و دولتی را محقق کند. چراکه این شرکتها با توجه به نرخهای گذشته در حال زیان دادن بودند و حتی این امکان را نداشتند این هواپیماهای موجود را هم در این سطح نگهداری کنند و خدمات ارائه دهند. در نتیجه با بررسی های انجام شده این موضوع احراز شد که شرکتهای هواپیمایی با مشکلات بسیاری مواجهند. به همین جهت برای جلوگیری از افت کیفیت وایمنی ایرلاینها با اتفاق اراء در سازمان هواپیمایی این مهم به تصویب سازمان هواپیمایی رسید.
مردم نگرانند و تصور می کنند آزادسازی به معنای گرانی است در آزادسازی هدف چیست؟ آیا تنها قیمت ها افزایش می یابد یا اینکه شیوه نرخ گذاری متناسب با عرضه وتقاضا اصلاح خواهد شد؟
در کشورهای دنیا سالهاست آزادسازی نرخ ها در بخش هوایی رخ داده است. اکنون قیمت بلیت در مسیرهای بین المللی براساس عرضه و تقاضا تعیین می شود. در دنیا دیگر دولتها برای شرکتهای هوایی هزینه صرف نمی کنند، بلکه در ساخت زیرساخت مانند فرودگاه هزینه صرف می کنند. اما در ایران برای شرکتهای هواپیمایی این امتیاز را دولت قائل شد تا رایانه به شرکتهای هواپیمایی برای تامین سوخت پرداخت کند. در حال حاضر نرخ سوخت در مسیرهای بین المللی 800 تومان است اما برای شرکتهای داخلی به دلیل پرداخت سوخت یارانه ای نرخ سوخت 100 تومان برایشان حساب می شود. در نتیجه سوخت یارانه ای به شرکتهای داخلی تعلق گرفت اما در مقابل کنترل قیمت هم به این بهانه انجام شد. حالا پس از سالها نتیجه این شده چاره ای جز حذف یارانه نداریم و باید متناسب به آن نرخ گذاری هم آزاد شود.
شما معتقددید با آزادسازی نرخ ها عادلانه خواهد شد؟
بگذارید مثالی واضح تر برای مخاطبانتان بیان کنم . پدری را در نظر بگیرید قصد دارد با هدف زیارت خانواده اش را به مشهد ببرد. در مقابل تعدادی هم هستند که برای کارهای تجاری به سفر می روند. برای آن خانواده زمان چندان اهمیت ندارد در هر زمان مناسبی می توانند سفر کنند چون از قبل برنامه ریزی کردند اما برای فردی کار تجاری انجام می دهد زمان مهم است و حاضر است دوبرابر قیمت هم هزینه کند؛ چرا که می داند سود لازم را خواهد برد. چرا باید این دو گروه نرخ یکسان بپردازند؟ بنابراین اگر ازاد سازی انجام گیرد و عرضه و تقاضا تعیین کننده باشد نرخ بلیت در ساعات پیک قیمت متفاوتی با ساعت غیر پیک و یا ایام پرتقاضا دارد. پس با این روش افراد با قیمت مناسب به انتخاب خودشان بلیت تهیه خواهند کرد. در شرایط آزادسازی تمام این مسائل موردتوجه لست. در نتیجه علاوه براین باعث کاهش ازدحام در فرودگاهها در ایام چون تعطیلات ابتدای سال و یا در اوایل هفته و ساعات صبح کاسته خواهد شد و این مساله به ارائه خدمات بهتر و ایمنی بیشتر کمک خواهد کرد. از همه مهمتر حق انتخاب به مشتری داده می شود که بلیت ارزان را یه بلیت گرانتر را انتخاب کنند.در حال حاضر این حق انتخاب وجود ندارند و نرخ ها هم یکسان ارائه می شود. تاکید دارم که صنعت هوایی باید مبتی بر اقتصاد آزاد باشد تا بتواند خدمات مناسب و در شان ناوگان جمهوری اسلامی ایران ارائه کند. براین اساس باید آزادسازی کامل در بخش هوایی در آینده رخ دهد تا از شرکتهای هواپیمایی مدرن پیشرفته ومدرن برخوردار شویم.
برگردیم به سوال اولی که مطرح شد؛ با اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها قیمت بلیت هواپیما افزایش می یابد؟
تاکید داریم افزایش 30 درصدی قیمت بلیتی که اخیرا در شورای عالی هواپیمایی کشوری تعیین شده است ارتباطی با قانون هدفمند کردن یارانه ها ندارد. مبنای این محاسبه نرخ سوخت هواپیما با هزینه های فعلی شرکتهای هواپیمایی است. در واقع این افزایش نرخ جبران تفاوت قیمت تمام شده با هزینه امروز بازار است. کارگروه تحول اقتصادی که بر بسته حمل ونقل در کار کارشناسی است قاعدتا تغییرات نرخ سوخت در قیمت تعرفه های حمل ونقل را هم در نظر قرار خواهد داد. یعنی متناسب با نرخ سوخت نسبت به افزایش قیمت بلیت هم تصمیم گیری خواهد شد.
جزئیات این بسته مشخص شده است که با تغییر نرخ سوخت قیمت بلیت چه تغییری خواهد کرد؟
خیر. هنوز جزئیات این بسته اعلام نشده است. اما سناریوهای مختلفی وجود دارد اگر نرخ سوخت تغییر نکند طبعا این افزایش 30 درصدی حفظ خواهد شد اما اگر نرخ سوخت بطورمثال از 100 تومان به 400 تومان افزایش یابد باید اثر این تفاوت نرخ سوخت بر قیمت بلیت محاسبه واعمال شود.
نظر شما