بهترین تاکسی های ادبیات جهان

خورشید هم طلوع می کند/ ارنست همینگوی
 اولین داستان بلند ارنست همینگوی با عنوان خورشید هم طلوع می‌کند در سال 1926 توسط گروهی از انگلیسی‌های تبعیدی از کشور خود منتشر شد که باعث شهرت نویسنده آمریکایی شد.

داستان این کتاب از زبان شخصی به نان جیک بارنز روایت می‌شود که اولین برخوردش با بریت آشلی است که وقتی عاشق او می‌شود که پشت تاکسی در اطراف شهر پاریس در حال گردش است. داستان همینگوی در تاکسی پایان می‌یابد ولی این بار در شهر مادرید اتفاق می‌افتد که جیک و برت می‌توانند درباره آرزوها و علایق یکدیگر نسبت به هم صحبت کنند.

ساعت ها در پاریس/ الیزابت بوون
 داستان اصلی این کتاب که در سال 1935 منتشر شد در فرانسه و انگلیس در زمان جنگ جهانی اول اتفاق می‌افتد که سرنوشت دو نوجوان به نام «هنریتا و لئوپارد» را می‌گوید که یکی در حال عبور از شهر پاریس برای جستجوی مادربزرگ خود است و دیگری یعنی لئوپارد در این شهر مانده است تا مادر خود را ملاقات کند.

 صحنه اول رمان بوون از یک تاکسی شروع می‌شود. هنریتا مونتجوی 11 ساله به تازگی از انگلیس رسیده است و در تاکسی در کنار خانم فیشر همسفر خود نشسته است. از پنجر‌های تاکسی شهر پاریس را شهری غمگین و افسرده معرفی می‌کند و خستگی خود را از سفر با تاکسی برای مخاطب بازگو می‌کند. تاکسی در این رمان سمبل وسیله‌ای شهری است که انسان‌های افسرده را جابجا می‌کند.

 خرسی به نام پادینگتون / مایکل باند
خرس پادینگتون نام یک شخصیت خیالی انگلیسی در داستان‌های کودکان است که در کریسمس ۱۹۵۶ توسط مایکل باند خلق شد و نخستین کتاب آن با عنوان «خرسی به نام پدینگتون» در سال ۱۹۵۸ منتشر شد.

 پادینگتون یک خرس اسباب‌بازی با کلاهی بزرگ و چمدانی رنگ و رو رفته است که علاقهٔ بسیاری به خوردن ساندویچ دارد. یک خانواده انگلیسی او را در ایستگاه پادینگتون لندن پیدا می‌کنند و به خانه خود می‌برند. در راه خانه اولین برخورد اجتماعی خرس در درون یک تاکسی شهر لندن اتفاق می‌افتد. در رستوران ایستگاه پادینگتون به او ساندویچی چسبناک داده می شود که بقیه آن را برای ادامه راه نگه می دارد که همین کار موجب خشم راننده می شد.

 پول / مارتین امیسپول
 یکی از مهمترین داستان های امیس است که در سال ۱۹۸۴ منتشر شده است. امیس در این کتاب داستان جامعه اطراف خود را با استفاده از طنزهای کلامی تیره و تلخ و تکنیکهای غیر داستانی و بیشتر مستند شخصیت جان سلف را روایت می‌کند که سفر خود را به درون جامعه منهتن نیویورک در یک تاکسی آغاز می کند. او کارگردان تازه کاری است که چندان به اخلاق پایبند نیست و بدزبانی‌های او باعث واکنش راننده تاکسی می شود که به نظر می‌رسد کنار ترمز دستی خود چوب بیسبالی نگهداری می‌کند. او به پیشنهاد یکی از تهیه کننده های نیویورکی برای ساخت اولین فیلمش به نیویورک می آید و در همان ابتدای کار هنرپیشه ها را پول خوب صدا می‌کند که در پایان فیلمش نظرش را تغییر می‌دهد و آنها را پول بد خطاب می‌کند.

راننده تاکسی لندن/ دیوید دابدین
 شعرهای دیوید دابدین داستان منظوم راننده تاکسی را روایت می کند که در کوچه پس کوچه‌های لندن سروده شده است. این شعرها با لهجه‌های محلی که راننده تاکسی از آنجا عبور می کند همراه می‌شود و سفرنامه کارگری هندی را نیز می‌گوید که در لندن زندگی می‌کند و درد دل‌های خاص خود را دارد.

در جستجوی ویولت پارک / جنی والنتاین
رمان در جستجوی ویولت پارک جنی ولنتاین اولین بار با موضوع ادبیات کودکان در سال 2007 منتشر شد که یک سال بعد با نام «من، گم شده و مرده» در آمریکا منتشر شد که با استقبال زیادی روبرو شد. ویولت پارک چه کسی است؟ ویولت پارک داستان پسرکی نوجوان است که متوجه خاکستر جسد موجودی به نام ویولت پارک می شود که در کوزه‌ای در درون اتاق راننده تاکسی زندانی است و تصمیم می گیرد او را آزاد کند و به آرامش برساند.

 جهانشهر/ دون دلیلو
 اریک پاکر میلیاردر آمریکایی است که در لیموزین خود نشسته و در محله های منهتن در بیرون از پنجره ماشین پشت چراغ قرمز متوجه می شود که قبلاً زنی را که کنار پیاده رو برای هرزگی ایستاده می شناسد. او در نگاه اول با پیشنهاد زن هرزه مواجه می شود ولی به او پیشنهاد می کند برای ظاهرسازی جلوی همکاران و رقبای تجاری خود برای 22 روز به عنوان همسر وی را در جلسات و مهمانی های شبانه همراهی کند. اکثر اوقات گفتگوهای این دو در تاکسی می گذرد که چگونه باید در جلسات حاضر شود ولی بعد از 22 روز پاکر میلیاردر عاشق این زن هرزه می شود و برای خواستگاری از او خود تاکسی را رانندگی می کند.

 تصادف / اسماعیل قادر
داستان معمایی قادر با واژگونی تاکسی در فرودگاه وین پایتخت اتریش شروع می شود که منجر به مرگ دو تن از سرنشینان تاکسی می شود ولی راننده تاکسی بعد از مدتی هوشیاری خود را به دست می آورد ولی به سختی یه یاد می آورد که چه اتفاقی برای آنها افتاده است. او چیزی را به خاطر می آورد که در پشت تاکسی باعث واژگون شدن آن می شود.

گاردین/ 15 اکتبر/ محمد حسنلو