۰ نفر
۲۶ آذر ۱۳۸۷ - ۱۷:۱۰

جواد محدثى

اینک پیامبر (ص)، در بازگشت از سفر خانه خداست، پیغمبر از رسالت‏ خود، شاد و سربلند (اعمال حج به پایان رسیده، ولى افق چشم انتظار حادثه‏ها در «غدیر خم‏» بیدار مانده است...)
در زیر شعله‏هاى فروزان آفتاب انبوه حاجیان فزون‌تر ز صد هزار در پهنه وسیع غدیر ایستاده‏اند. یک کاروان خسته، در اینجا ستاده است/ یک کاروان رسته ز بند نفاق و کین. خورشید هم شراره سوزان خویش را / ریزد به روى سینه تفتیده زمین. دشتى پر از حرارت ایمان، فروغ دین / دشتى پر از محبت و احساس دوستى. گسترده غدیر، اینک دوباره شاهد انبوه مسلمین همراه رهبرى که فزون‌تر ز بیست ‏سال جان در ره هدایت آنان نهاده است در پاسخ خشونت آنان، چو مادرى آغوش پر محبت ‏خود را گشوده است جهل و غرور و ابلهى قوم خویش را جز با صفا و مهر، جوابى نداده است.
اینک غدیر خم، در گیر و دار گرمى این مشهد عظیم در اوج این شکوه از سوى آفریدگار جهان آفرین، به گوش پیمبر، ندا رسید: یا ایها الرسول ... یا ایها الرسول! اسلام را چه خوب بیان کرده‏اى به خلق اما هنوز، رهبر امت پس از رسول، تعیین نگشته است. ارکان استوار رسالت تمام نیست. رکن بزرگ مذهب «امت‏»، «امامت‏» است. اینک پیامبر، در بازگشت از سفر خانه خدا در واپسین دقایق آن «حجة‏الوداع‏»، مامور گشته تا برساند به گوش خلق والاترین، عمیق‏ترین نکته را ز دین. فرمان رسید که به مردم نشان دهد لایق ترین، شجاع‌ترین فرد مسلمین را.
پیغمبر از جهاز شتر منبرى بساخت در آن فضاى باز، دست «على‏» گرفت و به بالاى سر رساند / تا هر که بود، رهبر آینده را شناخت، آن رهبرى که اوست مدار نظام دین / آن کس که چشمه‏هاى فضیلت در او عیان، آن کس که نهرهاى سخاوت از او روان / آن کس که در زمین، در پهنه زمان / شایسته‏تر از او نبود «مرد»، در جهان. چشمان روزگار کهنسال و چرخ پیر / هرگز امام عدل بدین‌سان ندیده است / داستان باغبان فلک، از درخت علم / هرگز گلى به جلوه این گل، نچیده است.
اینک غدیر، خاطره آن شکوه را در یادها و خاطره‏ها زنده مى‏کند. اینک غدیر و زندگى آن «امام‏» را مانند درس‌هاى گران‌قدر و پرثمر تکرار مى‏کند. اینک «غدیر خم‏»، با ما چو استاد در راه و رسم و شیوه آموزشى صحیح رفتار مى‏کند ...

کد خبر 1020

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار