ایران به یک سیاستگذاری راهبردی در بخش انرژی نیاز دارد که این سیاستگذاری به قاعده عرف نمیتواند به دست دولتها تدوین شود ولی لازم است توسط کمیسیونی مستقل و متشکل از کارشناسان، دستاندرکاران و نمایندگان مردم و حکومت تدوین و ارائه شود. مهمترین نکتهای که محور این سیاستگذاری باید باشد، برخوردی مسئولانه با بهرهبرداری از انرژی در کشور است. عبارت برخورد مسئولانه در بخش انرژی عبارتی غریب است زیرا در ادبیات تولید و مصرف انرژی در کشور هیچ اشارهای به آن وجود ندارد. با وجود این معنای عبارت بسیار روشن و مشخص است و بار مسئولیت نسلی و بیننسلی در آن تردیدناپذیر است.
تولید مسئولانه حاملهای انرژی به این معناست که تولیدکنندگان بابت تولید کمتر از حد استاندارد و نابهینه باید مسئول شمرده شوند. با این اوصاف وقتی دولت نمیتواند در پالایشگاههای موجود از هر بشکه نفت خام رقمی در حد
50 درصد بنزین تولید کند و استاندارد کشور کمتر از 23درصد تولید بنزین است، دولت باید به اندازهای که در دستیابی به استاندارد تولید ناکفایی دارد، مالیات ضایع کردن منابع را بپردازد. دریافتکنندگان این مالیات باید نسل حاضر و نسلهای آینده باشند زیرا ضایعات بیننسلی است.
در همین راستا وقتی بنزین تولیدی، آلایندگی بالایی دارد و نسبت به بهترین بنزینی که از نفت خام کشور میتواند تولید شود، مقادیری اضافه آلایندگی تولید میکند یا بازدهی آن کمتر از استاندارد است، دولت باید بابت این ناکارآیی مسئولیتپذیر باشد و مالیات اسراف در تولید را برای جبران زیان مردم پرداخت نماید.
در بخش تولید ابزارهای استفاده از انرژی هم باید برخورد مسئولانه حاکم شود. وقتی تولیدکنندگان خودرو به جای استفاده از دانش فنی روز، به تولید خودروهای مدلهای قدیمی ادامه میدهند و استاندارد سوخت در خودروهای تولیدی بسیار بالاتر از استاندارد سوخت در خودروهای امروزی باقی میماند، این تولیدکنندگان باید بابت زیانی که به جامعه وارد میآورند، مسئولیت خود را بپذیرند. مالیات به ازای هر تن اضافی گازهای کربنیک ایجاد شده در نتیجه استفاده از این خودروها به جای خودروهای نسل جدید، در واقع حقی است که دولت باید به نیابت از جانب ملت وصل کند.
وضعیت مشابهی در مورد استفاده از ابزارهای برقی پرمصرف باید وجود داشته باشد. در بخش مسکن، استانداردگذاری برای جلوگیری از اتلاف انرژی سیاستی است که میتواند با دقت زیاد پیگیری شود. گروهی که به ساخت مسکن و ساختمانی میپردازند که در آن مصرف بهینه انرژی ناممکن است، به اندازه اتلاف خود باید مالیات ایجاد ابزارهای ناکارآمد را پرداخت نمایند. تولیدکنندگان لامپهای سنتی هم باید مالیات اسراف را بپردازند.
در دنیای امروز اسناد معاملات گازهای کربنیک در واقع یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت مصرف زیانآور انواع انرژی محسوب میشود. این ابزار وسیلهای است که بنگاههای تولیدکننده گاز کربنیک با استفاده از آن به بنگاههایی که گاز کربنیک کمتری تولید میکنند، منابع میپردازند. در بخش مصرف هم مسئولیت مصرفکننده در استفاده درست از ابزارها و حاملهای انرژی باید مدنظر قرار بگیرد.
اشخاصی که خودروهای فرسوده را همچنان استفاده میکنند، به اندازه گازهای کربنیک تولید شده سالانه خود باید مالیات بپردازند. استفاده از وسایل اسرافآمیز برای مصرف انرژی در بخش ساختمان یک مورد مشخص دیگر است که باید مشمول مالیات بشود. این اسراف در زمان خرید باید مشمول مالیات شود. بنابراین برای هر نوع وسیله انرژیبر با نصب یک برچسب وضعیت محصول مشخص میشود و براساس شدت اسراف، مالیاتی بابت خرید آن نوع وسیله پرداخت میشود.
دارای فوق دکترای اقتصاد
نظر شما