گاهی اوقات که برخی برنامه های طنز گونه شبانه را در رسانه ملی می بینیم به نظر میرسد که هنوز «تعریف درستی» از طنز تلویزیونی در رسانه ملی ما ارائه نشده است.
اگر هم، چنین تعریفی حاصل شده است انگار این تعریف قابل تبدیل شدن به برنامه سازی های مستمر نیست. این که از «تعریف درست» یاد میشود یعنی وجود تعریف جامع، کامل و مناسبی که در برگیرنده ضرورت پخش برنامههای طنز با زبان صحیح و صیقل یافته طنز و حتی تعریف رفتارها، پوشش ها و مناسباتی که بتواند ماموریت طنز در رسانه را انجام دهد همراه با قالب سنجیده و جذابی که به سمع و نظر مخاطب ایرانی خوش آید.
گاهی جرقههای قابل اعتنائی از طنز در رسانه ملی به چشم می آید که بسیار دلگرم کننده است اما گاه برنامه هائی زیر نام طنز تهیه و پخش می شوند که به قول صاحبنظران رسانه نه تنها طنز نیستند که بیننده را گرفتار بازنگری در تعاریف اولیه رسانه هم می کند.
بنابراین می توان این سوال را مطرح کرد که آیا طنز های قابل اعتنا به صورت تصادفی تهیه و پخش شده اند و یا برنامه های فکاهی پیش پا افتاده اشتباها در «ژانر» طنز قرار داده شدهاند؟ به هر حال انتظار عمومی از مدیران فهیم و دلسوز رسانه فراگیر پخش برنامه هائی است که رسالت ماموریت رسانه ملی را به عنوان یک «دانشگاه عمومی» به انجام برساند.
مگر نه این که هر تجربه رسانهای باید پله ای برای بالارفتن از مسیر ترقی و تکامل و رسیدن به تجربه های غنی تر و بهتر باشد، پس چگونه است که بعد از حدود سه دهه که از عمر تلاش رسانه ای در عرصه ارائه یک رسانه معیار می گذرد، با وجود نشست ها و گفت و گوهای تخصصی فراوان در حوزه طنز رسانه و در سایه تهیه و پخش برخی آثار قابل اعتنا در این زمینه هنوز شاهد تهیه و پخش برنامه هایی هستیم که سطحی پایینتر از آثار ابتدایی پخش شده چند سال پیش رسانه دارد و بیننده فهیم را آزار میدهد.
آیا کمبود نویسنده، کارگردان و تهیه کننده در عرصه طنز وجود دارد؟ اگر چنین کمبودی وجود دارد آیا تا این حد است که به پخش برنامههایی در حد پیش پا افتاده ترین فیلم های خنده دار بازارهای مستعمل سینمایی دهه های گذشته تن بدهیم؟
نظر شما