افروغ گفت:
اگر ما به جای نقد تفکر یک نفر، خدای نکرده شخصیت او را تخریب کنیم، ما پیش نرفته ایم بلکه آن شخص پیش رفته است. الگوی فکری یک نفر لزوماً منطبق با شخصیت او نیست. خیلی ها اصلاً ملتزم به لوازم کلامشان نیستند. یعنی ممکن است کسی معایب استراتژی شان را به آنها بگوید و آنها آن استراتژی را رها کنند. ما با " ما قال " سر و کار داریم نه با " من قال ".
این استاد جامعه شناسی افزود:
نقدهایی که بنده به آقای هاشمی وارد کرده ام، با ملاحظه این نکات بوده است. جریانی که به نام نقد آقای هاشمی، شخصیت ایشان را تخریب می کند، گذشته ایشان را نادیده می گیرد و از مخالفت با ایشان فرصتی برای خودش می سازد، مورد تایید من نیست. چرا که این جریان نمی خواهد با نقد آقای هاشمی احقاق حقی کند. مثلاً آقای هاشمی متهم می شود اما هیچ سندی در اثبات اتهام ایشان رو نمی شود. این نشان می دهد که قرار است ما با مخالفت آقای هاشمی به نان و نوایی برسیم. چهار سال پیش با همین محمل آمدیم و الان هم با همین محمل می آییم. آخر چند بار باید از طریق مخالفت با آقای هاشمی نان خورد؟ یکبار از این طریق بر سر کار آمدید. خب اگر پرونده ای داشتید، رو می کردید. ما هم خوشحال می شدیم که این قضا و عدالت اسلامی است. اما نمی توانید پرونده ای رو نکنید و چهار سال بعد دوباره با همان حرفها بیایید. این رفتارها مورد تایید نیست. بنده با این برخورد افراطی که به اشخاص تسری می یابد و به نقد افکارشان محدود نمی شود، مخالفم؛ زیرا نتیجه معکوس می دهد. یعنی نه تنها بستر برای ارزیابی نقد های الگویی فراهم نمی شود بلکه این رویه به شکل جریانی و ساختاری موجب مظلوم نمایی هم می شود. اتفاقاً اگر دقت کنید می بینید که محبوبیت ایشان در اثر عملکرد این جریان بیش تر شده است. کسانی که این برخورد را با آقای هاشمی در پیش گرفته اند، نه بر فرصت های جمهوری اسلامی اضافه می کنند و نه قابلیت های این نظام را به فعلیت می رسانند.
متن کامل مصاحبه را اینجا بخوانید.
نظر شما