بهاره رهنما در وبلاگ شخصی خود خبر روزهای اخیر در مورد فرار از محل تصادف را تکذیب کرد.

وی در بخشی از مطلب خود نوشت:

چند روز پیش شنیدم با ذکر جزییات نوشته اند من خودروی یک شهروند را درب و داغان کرده و سپس با سرعت از صحنه تصادف فرار کرده ام. ابتدا باز هم خنده ام گرفت از دشمنی ادامه دار و علنی سایت مزبور با خودم، بعد دوباره ور خوش بین ذهنم آمد سراغم و رفتم برایشان کامنت گذاشتم و ماجرایی را که حدس می زدم این خبر کذب را از آن ساخته باشند شرح دادم.

با کمال تعجب دیدم کامنت من را تایید نمی کنند، بعد پیمان قاسم‌خانی همسرم مطلب مفصلی برایشان نوشت و با یکی از مسئولین سایت مزبور تماس گرفت تا خبر را بردارند و اصل داستان را گفت، گفتند که پیگیری می کنیم و نکردند. و این در حالی است  که خودشان به مردم جواب می دادند. جالب است سایتی که ادعای مذهبی بودن دارد راجع به نه یک بازیگر - نویسنده بلکه راجع به یک زن شوهردار و تن و بدنش چیزها نوشتند که حتی از مرز وقاحت هم فراتر بود. به قول یکی از مردم نمی دانم چه قانونی به این ها اجازه داده که بدون حضور پلیس و رای و مدرک فقط به ادعای کذب کسی که معلوم است از  دوستان خودشان است، آدم معروفی را بدنام می کنند.

البته به گمانم بدگویی برخی سایت ها و آدم ها به قدری روشن و کودکانه است که لااقل برای آنها که برای من مهمند، مسجل است که این خبرها کذب است.

و اما ماجرای احساس بی پناهی من از جایی اوج گرفت که  اخبار  رسمی "بیست و سی" هم خبر را علنی اعلام کرد.

رهنما افزود:

به کجا شکایت کنم؟ می دانید که خودم هم حقوق خوانده ام. از طرفی من مشخصاتی از فرد مزبور ندارم از طرف دیگر سایت ها قبول مسئولیت خبری نمی کنند و نشر شنیده هایشان را می کنند. و این ها در حالی است که حتی برای دوستانم  هم سئوال شده که چرا سکوت می کنم؟

پس مثل همیشه چهاردیواری امن تر از خانه مجازی ام وبلاگ نه ساله ام ندارم. پس بخوانید و بدانید و مطلب را هر کجا به دستتان میرسد به بقیه بفرستید که مانند همیشه مهر ، دوستی و حمایتتان را نیازمندم.

رهنما در ادامه ، ماجرا را چنین تعریف کرده است:

هفته پیش با پدرم عازم دکتر بودیم در پمپ بنزین اقدسیه توی صف بودم که خودروی دویست و ششی با سبقت غیر مجاز از سمت راست من خودش را انداخت جلوی من و از توی آینه نگاه کرد و به مسخره خندید، بیشتر به رعایت پدر هفتاد و چند ساله ام حتی بوق هم نزدم. او از آینه مرا با دقت و وقاحت می پایید و با فاصله از ورود به یکی از لاین های جایگاه امتناع میکرد، این بار دیگر بوق زدم. او باز هم خندید، فهمیدم مرا شناخته و به هر علتی قصد سر به سر دارد.

پدرم خواست پیاده شود نگذاشتم بالاخره ماشین ها بوق زدند و او کمی جلو رفت و من از کنارش رد شدم و رفتم در جایگاه بنزین. او هم در صف موازی من وارد شد و بنزین زد. بعد از دقایقی موقع خروج پیچید جلوی ماشین من و ادعا کرد که موقع رد شدن از کنارش ماشینش را داغان کرده ام و باید بایستم، تازه بعد حدود ده دقیقه از بنزین زدنمان، هرچه همه کارکنان جایگاه و حتی پدرم به او گفتند این چه دروغی است آخر کجای این ماشین به تو خورده او سکوت می کرد و با نیشخند  برای من به حالت تهدید دست تکان می داد.

ساعت حدود ۸ بود که من با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتم و گفتم شخصی با چنین ادعایی قصد مزاحمت دارد. حتی خودم را هم معرفی کردم و آدرس جایگاه را دادم. گفتند مامور می فرستیم. آمدن پلیس طول کشید مردم در صف مانده بودند و همه بوق می زدند اما مرد دست بردار نبود تا این که با مساعدت خود مردم و جلوی چشم خود آن مرد من عقب عقب و خیلی آرام از پمپ درآمدم و و بعد هم رفتم از کنار او رد شدم و گفتم خودم با پلیس تماس می گیرم  و البته آخرش یک "دیوانه" هم نثارش کردم و رفتم.

در رفتنی در کار نبود و حتی عجله ای. انصاف به کنار، آخر کدام عقل سلیمی من گاو پیشانی سفید در این شهر را به در رفتن از صحنه حکم می دهد؟ همین کار را هم کردم به پلیس زنگ زدم و گفتم: مردم و کارکنان کمک کردند تا من از پمپ در بیایم. بعد هم به همسرم گفتم و نیز به دوست وکیلمان و قضیه گذشت. دستم به جایی بند نبود وگرنه در همین حد مزاحمت اگر قرار نبود پدرم را به دکتر ببرم واقعا قصد شکایت از او را داشتم.

و حالا جالب است که این آقا نمی دانم به کجا وصل است که در عرض چند روز حتی خبر رسمی تلویزیون را محمل عقده و نشر اکاذیبش کرده. از مسئولین محترم سوال دارم: این جور جاها ما ایرانی نیستیم؟ ما حقوق شهروندی نداریم؟ که حقوق هنرمندی مدت هاست پیش کشمان است! و با این اوصاف، من باید از خبر "بیست و سی" به کجا شکایت ببرم؟ آیا این موضوع هم سیاسی است؟ یا یک دلخوری عمیق از جانب یک بازیگر نسبت به رسانه اش؟

به هر حال این بار با وجود حرمت و ارزش بسیاری که برای وقتم قائلم بسیار خوشحال می شوم که این آقا که ادعای شکایت از من را دارد و پشت اسم فرامرز . ح و دوستانش مخفی شده را در دادگاه ملاقات کنم تا بتوانم من هم از او شکایت کنم. ناامنی در این است که من هیچ نشانی از او ندارم و او از من همه چیز می داند!

این کار لازم است شاید برای این که فردا سر هر کوچه و بازاری امنیت و اعتبار آدم های شناخته شده توسط افرادی که به هر دلیلی از آنها دل خوشی ندارند و با استفاده از روابطشان به شکل رسانه ای خدشه دار نشود که البته کار ساده ای هم نیست!

کد خبر 109662

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 29
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۳:۴۷ - ۱۳۸۹/۰۸/۲۹
    2 0
    باز خوبه شما تکذیبیه رو پخش کردید
  • علی IR ۱۴:۰۰ - ۱۳۸۹/۰۸/۲۹
    4 1
    متاًسفانه سایتهای مدعی اصولگرایی!!! در این شرایط خاص بدون اطلاع از صحت یا سقم یک خبر در سطح گسترده این خبر رامنتشر کردند. به عنوان یک علاقمند به خانم رهنما خوشحالم که با شجاعت نسبت به توضیح اصل ماجرا اقدام کردند
  • فرید IR ۱۴:۱۳ - ۱۳۸۹/۰۸/۲۹
    2 1
    همیشه کسانی هستند که می خواهند معروف شوند و همیشه کسانی هستند که می خواهند پنهان شوند دلهای مردم بخوبی درک می کند .....
  • رضا IR ۱۴:۱۴ - ۱۳۸۹/۰۸/۲۹
    3 2
    براي بهاره رهنما آرزوي موفقيت دارم.
  • بدون نام IR ۱۴:۵۷ - ۱۳۸۹/۰۸/۲۹
    10 1
    صدا و سیما از سر بی سوژه بودن و کم ببینده بودن دنبال سوژه های بیخاصیت ولی جذاب می گردد و ظاهرا به راست و دروغش هم کاری ندارد.
    • بدون نام IR ۲۱:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۲/۰۲
      3 1
      من موافقم:)
  • حسام IR ۱۵:۰۵ - ۱۳۸۹/۰۸/۲۹
    0 1
    جدیدا مد شده قصاص قبل ازجنایت
  • بدون نام IR ۱۶:۱۳ - ۱۳۸۹/۰۸/۲۹
    1 1
    ماکه اونجانبودیم ببینیم راست میگه یانه.شایدواقعابه اون بنده خدازده واصل ماجراچیزدیگه ای است.چون بعضی خانم هاوقتی پشت فرمان اند وهم برشون میداره که شوماخرن .یاشایدهم چون پیش خودشون فکرمیکنن مردها رانندگیشونو به تمسخرمیگیرندمیخواهند خودی نشون بدن.واینجوریه که میزنندماشین یه بنده خداروداغون میکنند
    • بدون نام IR ۲۱:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۲/۰۲
      2 2
      من مامانم حدود 10، 12 ساله که پشت فرمون میشینه اما تاحالا تصادف نکرده.
  • علیرضا IR ۱۶:۲۵ - ۱۳۸۹/۰۸/۲۹
    0 0
    خداوندا به ما اندکی وقت خالی جوانان علاف ما را پر بفرما! آمین
  • الف IR ۱۸:۳۸ - ۱۳۸۹/۰۸/۲۹
    1 2
    بعید می دانم حق با بهاره رهنما باشد...این کارها بهش می آید با توجه به ذهنیتی که از ایشان سراغ داریم...کاش اگر درست است شهامت داشته باشد و بگوید درست است...
  • amini IR ۲۰:۰۵ - ۱۳۸۹/۰۸/۲۹
    2 0
    خانوم رهنما ما اگر هم دین نداشته باشیم آزاد مردیم من از لحاظ سیاسی با شما مخالفت فراوان دارم واز کسایی هم نیستم که به بازی و شخصیت شما علاقه داشته باشم ولی برای این سایت متاسفم که برای شما دروغ نوشته است
  • محمد AU ۲۲:۴۱ - ۱۳۸۹/۰۸/۲۹
    7 0
    خوب خانم رهنما شماره ماشین رو که میتونستی برداری. این اولین کاریه که باید دفعه بعد انجام بدی
  • طه IR ۲۳:۱۰ - ۱۳۸۹/۰۸/۲۹
    0 1
    خوبه والا... هر دم از این باغ بری میرسد...
  • محسن IR ۰۴:۰۶ - ۱۳۸۹/۰۸/۳۰
    2 1
    من كه اصل ماجرا رو دقيقا نمي دونم ولي همين كه از 30/20 پخش شده معلومه دروغه ...ناراحت نباش ...هيشكي باورش نميشه
  • بدون نام IR ۰۶:۳۰ - ۱۳۸۹/۰۸/۳۰
    1 0
    خانم رهنما یه مقدار اضافه وزن دارن برای همین تو رانندگی یه مقدار کند هستند.
  • F.A IR ۰۶:۴۰ - ۱۳۸۹/۰۸/۳۰
    3 1
    اصلا از کجا معلوم راست بگن این خانم ( رهنما ) ؟
  • امیرعلی IR ۰۷:۴۱ - ۱۳۸۹/۰۸/۳۰
    1 0
    سایت مزبور تیتر زده بود : فرار هنرپیشه پرمدعا... کامنت گذاشتم از پرمدعا گفتنتان معلوم است غرض و مرض دارید و ... چاپ نکردند !
  • بدون نام IR ۱۰:۳۳ - ۱۳۸۹/۰۸/۳۰
    3 1
    برنامه بيست و سي كه معلوم الحاله
  • محمد IR ۱۰:۵۴ - ۱۳۸۹/۰۸/۳۰
    2 1
    هر چيزي كه 20:30 و صدا و سيماي ما نشون ميدن كذب محضه سانسور نكنيد لطفا
  • mehrzad IR ۱۱:۴۵ - ۱۳۸۹/۰۸/۳۰
    2 4
    با عرض سلام-من از اقوام آقایی هستم که ماشینش خسارت دیده.خیلی از سایتا و خبر گزاریها گفتن که اصلا این تصادف دروغه.خیلیها هم گفتن که این آقا قصد سودجویی داشته.ولی به پیر به پیغمبر بهاره رهنما زده و در رفته.در ثانی این آقااصلا آدمی نیست که قصد سودجویی داشته باشه و نیازی به این کارا نداره.میخای باور کن میخای نکن.ولی تا نباشد چیزکی 20:30 نگوید چیزها
  • اميد IR ۱۳:۴۳ - ۱۳۸۹/۰۸/۳۰
    1 0
    البته خانم رهنما در يكي از مصاحبه هاشون در تلويزيون اعلام كردند كه به خاطر آزار و اذيتي كه ميشن رفتند ماشين شاسي بلند خريده اند تا كمتر اذيت بشن اما جالب اينجاست كه اين تعداد دوستاني كه الان خانم رهنما رو به دروغگويي و امثالهم متهم مي كنند اگر اين خبر را از زبان آن طرف قضيه كه اون آقا باشه مي شنيدند نيز اون آقا رو متهم مي كردند و اين يعني ساز نا كوك زدن بعضي از دوستان فقط شمشير انتقاد دارند و اهميت موضوع براشون مهم نيست موفق باشيد
  • s5832003 IR ۰۶:۱۳ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۲
    2 0
    اگر در خصوص تصادف راست ميگي ميرفتي شكايت مكردي میرفتي شكايت كردي مدارك شرو بارگزاري كن ؟ http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/8/30/74897_482.jpg http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/8/30/74897_482.jpg
  • morteza IR ۰۸:۲۰ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۶
    3 1
    توضیحات خانم رهنما کاملا منطقی به نظر میرسه چرا تابناک کامنت ایشون رو تایید نکرده؟ واقعا چه دلیلی داره بین اون همه آدم بزنه و فرار کنه؟
  • بدون نام IR ۱۴:۰۵ - ۱۳۸۹/۱۱/۱۰
    3 1
    این روزا تصادف چیز ترسناکی نیست که ادم ازش در بره...یکی زد به پدربزرگ من که پاش از سه جا شکست و ضربه مغزی هم شد...چن ساعت تو کلانتری بود فقط بعد سند گذاشتند و همین... حتی یه احوالی هم نپرسیدند از پدربزرگ ما... یه سال بعد از بیمه شون دیه دادند.. به همین راحتی
  • بدون نام IR ۱۵:۰۳ - ۱۳۸۹/۱۱/۱۰
    3 3
    تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها چرا نگفتن هدیه تهرانی یا نیکی کریمی ؟
  • بدون نام IR ۱۵:۲۹ - ۱۳۸۹/۱۱/۱۰
    0 4
    این خانم خیلی مغروره.ازش هیچی بعید نیست.چرا نباید حرفهای اون مرده را باور کنیم؟
  • بدون نام IR ۲۱:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۹
    9 0
    متاسفانه ما ایرانی ها هنوز نتونستیم با شهرت کنار بیایم ودر ضمن کذب ودروغ شده تیتر مجله هاو رسانه هامون .پس چه خوب میشد فقط به دیدهای خودمان استناد کنیم نه شنیدها /حداقل با این کار به خودمون واطرافیانمون احترام بزاریم -
  • شبنم A1 ۱۹:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۰۹
    2 1
    نگراني نداره نداره خانم رهنما.اين مسائل عادي شده ديگه

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین