من گمان نمی کنم استفاده از عبارت «بد شانسی» دلیل قانع کننده‌ای برای تیرگی روابط مصر و سوریه باشد.

تنش در روابط قاهره - دمشق بدترین اتفاق ممکن در جامعه عربی است که من به نوبه خود از همه بابت آن عذر می‌خواهم. پیش از این در یادداشتی جداگانه درباره دلایل تیرگی روابط مصر و سوریه نوشتم و راه حل‌هایی که می‌تواند از تنش در روابط دو کشور بکاهد و مجددا روابط حسنه‌ای میان دو کشور ایجاد کند را گفتم. دقیقا زمانی که آقای بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه در گفتگو با روزنامه الحیات گفت: سوریه مشکلی با مصر ندارد و این مصر است که با ما مشکل دارد.

بسیاری از همکاران من در روزنامه‌های مختلف درصدد برآمدند که پاسخی به یادداشت من بدهند و توپ را همچنان در زمین سوریه بیندازند و بگویند این سوریه است که مانع عادی شدن روابطش با قاهره می‌شود. از جمله دوست من جهاد خازن که در روزنامه الحیات گفت که تیرگی روابط مصر و سوریه "بد شانسی" و"سوء تفاهم" است و متاسفانه نمی‌تواند بسیاری از حقایق را بگوید. وی این را هم اضافه کرد که عمر تیرگی روابط مصر و سوریه پنج ساله نیست بلکه 7 ساله است و دقیقا از زمانی آغاز شد که امریکا به عراق حمله کرد و دمشق احساس کرد که واشنگتن درصدد سرنگونی نظام حاکم در سوریه است. حتی کاولین پاول، وزیر امور خارجه وقت امریکا به سوریه سفر کرد و در برابر بشار اسد شرایطی را گذاشت که البته این شرایط از موضع قدرت بود تا موضع برابر ولی به هر حال رئیس جمهوری سوریه آن شرایط را نپذیرفت. سوریه می‌گوید که مصر در برابر بحران‌های سیاسی آن دوران تنها رهایش کرد و در برابر نومحافظه‌کاران امریکایی هیچ حمایتی از آن نکرد. اما مصر پاسخ می‌دهد که از سوریه حمایت می‌کرده و در کنار دمشق تا آن جا که ممکن بوده، ایستاده است. و از این جا بود که روابط مصر و سوریه به هم خورد. البته دوستان به این هم اشاره می‌کنند که آقای بشار اسد قصد داشت در نشست سرت در لیبی به عنوان نخستین مقام ارشد عربی نزد حسنی مبارک بیاید و به او به دلیل بازگشت سلامتی‌اش و انجام عمل موفقیت‌آمیزش در آلمان تبریک و شادباش بگوید ولی به دلایلی این دیدار انجام نشد و از شانس بد روابط تیره دو کشور همچنان ادامه یافت.

دوستان نباید فراموش کنند که در این هیچ شکی نیست که اختلاف دو کشور و حساسیت‌های دو رئیس جمهور بشار اسد و حسنی مبارک بر سر سیاست‌های امریکاست. حتی اگر حساسیت‌های فردی اسد و مبارک هم حل شود باز هم گمان نمی‌کنم که تیرگی روابط مصر و سوریه برطرف شود. تیرگی روابط دمشق و قاهره از جهاتی با تیرگی روابط انور سادات و معمر قذافی شباهت دارد. روابط دو کشور نزدیک به 10 سال تیره بود چرا که قذافی از این که سادات به جامعه عربی بی‌اعتنا شده و طرف امریکا و اسرائیل را گرفته بود به شدت ناخرسند بود.

یا حتی تیرگی‌ای که در روابط کنونی قاهره و دوحه جریان دارد چیزی نیست جز این که دو طرف بر سر چگونگی رابطه با اسرائیل و امریکا هم‌نظر نیستند و قطر از این که مصر منافع جامعه عربی را در رابطه با اسرائیل و امریکا لحاظ نمی‌کند، ناخرسند است. حتی مواضع شبکه الجزیره در برابر مصر کاملا مشخص است که برگرفته از روابط شحصی دو رهبر سیاسی مصر و قطر نیست. الجزیره همان چیزی را می‌گوید که بسیاری از ما مصری‌ها در کشورمان و در مطبوعات و رسانه‌مان درباره هیئت حاکمه‌مان می‌گوییم. روابط سوریه و قاهره نیز در همین راستاست. من گمان نمی کنم استفاده از عبارت «بد شانسی» دلیل قانع کننده‌ای برای تیرگی روابط مصر و سوریه باشد و این را هم تصور نمی‌کنم که حساسیت‌های شخصی رهبران عرب تفسیر قابل قبولی برای وجود بحران در روابط قاهره با دیگر کشورهای عربی باشد. به خصوص قاهره که همواره مدعی بوده که برادر بزرگ جامعه عربی است و مواضعش همیشه با دیگر کشورهای عربی متفاوت بوده و تعریف خاص و حساب‌شده‌ای داشته است. به اعتقاد من زمانی که مصر با اسرائیل رابطه حسنه‌ برقرار می‌کنند و قاهره می‌پذیرد با اسرائیل - این دشمن اسراتژیک و تاریخی - رابطه نزدیک‌ داشته باشد که طبعا این رابطه با رابطه‌اش با دیگر جوامع عربی و اسلامی کاملا متناقض است، دیگر نباید انتظار داشته باشد که سوریه و قطر و ایران بتوانند این موضع را درک کنند و با قاهره رابطه‌ای حسنه از نوعی که دلخواه قاهره باشد، برقرار کنند. وجود این تناقض نشان می‌دهد که ما ضعف بزرگی در روابط استراتژیکمان داریم که باید آن را دریابیم و برای درمان آن سریعا اقدام کنیم چرا که بی‌توجهی به آن می‌تواند مصالح کلان ما را حتی اگر با مصالح دیگر کشورهای خارجی هماهنگ باشد، به مخاطره بیندازد. تردید ندارم کسانی که بیش از همه از تیرگی روابط میان مصر و جامعه عربی و اسلامی سود می‌برند، اسرائیل و ایالات متحده هستند.  

هنگامی که حزب عدالت و توسعه در ترکیه به قدرت می‌رسد و از لحظه اول مبنایش را بر حل اختلاف با کشورهای همسایه بر اساس استراتژی "مشکلات صفر" ( ( Zero Problems تعریف می‌کند، چگونه مصر از انجام چنین کاری عاجز است و نمی‌تواند حلی برای مشکلات استراتژیک پیرامونی خود بیابد و آنها را به حال خود رها می‌کند تا بیش از پیش چالش‌زا شوند و با گذشت زمان گره‌های موجود در آن افزایش یابند!

ترجمه: سید علی موسوی خلخالی

فهمی هویدی/ بیست‌ویکم نوامبر روزنامه الشروق

کد خبر 110031

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار