منافع ملی و تاریخ کشورهای آمریکای لاتین در نگرش منفی به اقدامات مداخله جویانه اسراییل در منطقه امریکای لاتین در دهه 1960 تا 1990و اقدام رقابت جویانه ی این کشورها با ایالات متحده در مجموع سبب شناسایی فلسطین با مرزهای 1967 شد.

ایالات متحده و اسراییل با شگفتی تمام و با بیان تاسف خبر شناسایی فلسطین از سوی برزیل و آرژانتین را شنیدند و آن را نوعی تخریب درنقشه ی راه و مذاکرات سازنده صلح تلقی کردند .اما بدون شک واکنش برزیل و آرژانتین به عنوان بانفوذترین  کشورهای قاره در شناسایی فلسطین با مرزهای 1967 و شناسایی توسط اروگوئه در سال آینده و احتمال تسری آن به سایر کشورهای منطقه ریشه تاریخی دارد و نمی توان این اقدامات مهم جهانی را که می تواند بخشی از معادلات در نقشه ی صلح منطقه را دگرگون نماید،تنها  نتیجه ی تعامل ایئولوژیک یا سطحی و احساسی رهبران چپ گرای منطقه  تلقی کرد.

ریشه های تاریخی ماجرا به نقش رژیم سیاسی اسرائیل  به عنوان  شریک منطقه ای ایالات متحده باز می گردد که به شکل خاص یا عام و با ماهیتی مسلح و نظامی همراه ایالات متحده در پروژه های منطقه ای حضور داشته است.

دهه ی 1960 تا 1990 سال هایی طلایی برای حضور مستشاران نظامی اسراییل در کنار دیکتاتورهای نظامی اولیگارشیک  در کشورهای مختلف آمریکای لاتین بوده است. در دهه ی 1960 دیکتاتوری نظامی بولیوی با برنامه ی اسرائیلی nahal سربازان جوان را برای آموزش به اسراییل می فرستاد و همین کار از سوی آکادمی نظامی اکوادور نیز در 1965 انجام می شد.به طور کلی مردم منطقه نقش نظامی اسراییل در همکاری تنگاتنگ با ایالات متحده در شیلی و دوستی با پینوشه؛سازماندهی جنگ علیه  فرهنگ و اقتصاد بومیان گواتمالایی و آموزش پلیس آن کشور برای خشونت علیه بومیان؛حضور در السالوادور، کمک به سوموزا در نیکاراگوا و نقش آن در ناپدیدشدگان آرژانتینی در دوره ی حکومت نظامیان را هیچ گاه فراموش نمی کند.به ویژه نقش منفی که  اسرائیلی ها در روابط  دهه ی 1970 با نظامیان  آرژانتین در تجارت تسلیحات داشتند .و اکنون  افکار عمومی آرژانتینی ها که به شدت به ناپدیدشدگان دوره ی نظامیان احترام می گذارند و هیچ گذشتی نسبت به مسببین یا شرکای آن ها ندارند, از لابی قدرتمند 230 هزار نفری یهودیان آرژانتینی پیشی گرفته است و موقعیت لابی  یهودیان واسراییل دراین مقطع تاریخی تاریخ را به شکلی معکوس علیه آن ها بازگردانده است. کلمبیا به عنوان کشور راست افراطی و متحد ایالات متحده نیز روابط خوبی با اسرائیل دارد واین حضور در کلمبیا به طور طبیعی واکنش منفی سایر کشورهای منطقه را دارد.

 فراتر از مباحث تاریخی مباحث ایئولوژیک را نیز باید به یاد داشت.قاره ی امریکای لاتین همواره مرکز مهمی برای جنگ های چریکی اردوگاه سوسیالیست ها  در جهان بوده است و این همبستگی به تبع این تمایلات چپ گرایانه واجد  برخی عناصر همبستگی جهانی بوده و سمپات های آن در سراسر جهان پراکنده بوده اند.روابط سازمان ازادی بخش فلسطین و دوستی یاسر عرفات با کاسترو و همبستگی های سوسیالیستی ریشه ی بحث ایئولوژیک است.اسرائیلی ها هیچگاه از ظرفیت های مدنی و فکری فلسطینیان به لحاظ تاثیرگذاری فرهنگی و فکری برخوردار نبوده اند و همواره ماهیتی نظامی داشته ویا از ثروت در مناسبات استفاده کرده اند؛اما تعامل جامعه ی روشنفکری فلسطینیان همواره بالاترین تاثیر را بر جامعه ی مدنی و روشنفکر آمریکای لاتین گذاشته است.

واکنون به تبع استمرارحرکت های گذشته که رهبران چپگرا دولت ها را به دست گرفته اند؛ همان واکنش و دیدگاه مثبت را در قبال فلسطین اتخاذ می نمایند.کشتار مردم فلسطین؛اوارگی زنان و کودکان و تخریب منازل و کشتارهای کور و تجاوز به لبنان همگی از جمله اقداماتی هستند که افرادی چون لولا داسیلوا و کرسیتینا کرچنر یا چاوز نمی توانند آن را نادیده بگیرند.لولا داسیلوا در دیدارش از اسراییل به آرامگاه یاسر عرفات ادای احترام کرد در حالی که از بنای تئودور هرتزل بنیانگذار اسراییل دیدن نکرد.

 به دو مولفه تاریخی و ایدئولوژیک یک نکته ی دیگر را باید افزود و آن نگاه جدید این کشورها در سیاست خارجی است که آن را در خط سیری در تقابل با ایالات متحده جستجو می کنند.در این مسیر برزیل و آرژانتین آشکارا این پیام را به ایالات متحده می دهند که اکنون با ناکامی شما در پیشبرد مذاکرات صلح ,ما تلاش می کنیم مذاکرات به شکلی دیگر از بن بست موجود رها شود. همچنین کشورهای برزیل و آرژانتین اکنون همکاری جنوب - جنوب را اهرمی قدرتمند برای شناسایی خود به عنوان قدرت های آتی منطقه ای و حتی جهانی یافته اند و به ویژه اینکه حتی نگاهی پر از سوال به نقش ایالات متحده در آخرین تحولات اکوادور در مسایل مرتبط با کودتا دارند و این موضوع را تا آن حد حیاتی و مهم می دانند که در آخرین اجلاس اوناسور در اواخر نوامبر آن را محکوم کردند و درنشست سالانه ی  سران 22 کشور اسپانیایی و پرتغالی زبان در ماردل پلاتای آرژانتین  نیز در فصلی جداگانه با نگاه انتقادی به ایالات متحده قانونی را تصویب کردند که هرکشور عضو که روند دموکراتیک را زیرپا بگذارد ,حذف خواهدشد وبیشتر انتقادها به سیاست ایالات متحده برای جلوگیری از کودتا بود.بنابراین روشن است که این 2 کشور مهم و تاثیرگذار آمریکای لاتین در اقدامی مضاعف و پیش دستانه و فعال در مقابله با ایالات متحده  حتی در خاورمیانه نیز فلسطین را به رسمیت بشناسند ,چرا که هم تاریخ معاصر و هم منافع ملی این را اقتضا می کند.

کد خبر 115006

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 13 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام BR ۲۱:۵۰ - ۱۳۸۹/۰۹/۲۰
    0 0
    ب ا سلام و ضمن تشسکر از مرور تاریخی موضع . مطلب خوبی بود. ولی یک نکته کوچیک وجود دارد و آن اینکه نگاه در مورد چپ این منطقه و دشمنی و نگاه منفی به اسرائیل صحیح نیست. آرژانتین و برزیل در یک خط نیستند. چپ برزیل هم با چیزی که نوشته اید کاملا متفاوت است. دید مخالفت با امرکیا در برزیل و آرژانیتن هم خیلی صحیح به نظر نمی رسد. تجربه روابط دو کشور به خوبی بیانگر این موضوع است. با تشکر خداحافظ
  • احمد IR ۰۵:۲۵ - ۱۳۸۹/۰۹/۲۲
    0 0
    سلام.وقتی می گوید مخالف امریکاهستندبه معنی این نیست که حتماروابط دوجانبه بد است احتمالا منظورش دیدگاه رفابتی در منطقه است اتفاقا از دیدگاه بررسی فلسطینی قصه خوشم امد