روایت محمد نصرتی از ضربه سرطلایی، جام ملت‌ها و اختلاف در تیم‌ملی!

محمد نصرتی می‌گوید:«امیدوارم کار ایران در جام ملت‌ها به ضربات پنالتی نکشد.»

مرتضی رضایی: سانتر فریدون زندی،یک ضربه سر دقیق و گل.انگار که آرزوی میلیون ها ایرانی را روی پیشانی محمد نصرتی نوشته بودند.او پرنده بدون بالی بود که روی شانه های ۱۰۰ هزار نفر در آزادی اوج گرفت. شاید عادل فردسی پور راست می گفت؛کمتر کسی فکرش را می کرد که گل صعود به جام جهانی را نصرتی بزند اما خودش باور دیگری داشت.«قبل از بازی هر کسی را که می دیدیم،می گفت محمد تو  گل می زنی.»او روایت دیگری را هم تعریف می کند.از شب قبل از بازی.جایی که خانواده ملی پوشان به هتل رفته بودند تا به آنها روحیه بدهند:«با همه اعضای خانواده روبوسی کردم،اما برادرم آمد و پیشانی ام را بوسید.گفت این پیشانی فردا ضربه به توپ می زند و تو گل می زنی.دلم ریخت پایین.در ثانیه،یک روز به جلو رفتم و حسم این بود که گل صعود را زده ام و زدم.»حالا تقریبا ۱۳ سال از گل نصرتی به بحرین می گذرد و او از دنیای فوتبال خداحافظی کرده است.با شروع جام ملت ها به سراغ مدافع اسبق تیم ملی رفتیم که خودش با حضور در ۳ دوره از این رقابت ها،لقب با تجربه را یدک می کشد.محمد در جام ملت های ۲۰۰۷،۲۰۰۴ و ۲۰۱۱ بازی کرده و بر این عقیده است که:«حالا دیگر وقت قهرمان شدن است.»

تیم ملی ما روز دوشنبه اولین بازی خودش در جام ملت های آسیا را برگزار خواهد کرد. قرعه ما طوری است که کمترین انتظار مردم از این تیم حضور در فینال است. تو که خودت سابقه سه بار حضور در این رقابت ها را داشتی وضعیت را چطور ارزیابی می کنی؟
اولا که من فکر می کنم قرعه خوبی بود که در دور گروهی نصیب مان شد. بازی مقابل ویتنام و یمن ما را بیشتر آماده می کند و بعد هم جلوی عراق می توانیم خودمان را بهتر محک بزنیم. به قول شما تا فینال فقط شاید به یک تیم قوی برخورد کنیم و این هم خیلی خوب است. قطعا با هزینه هایی که طی این چند سال کردیم توقعی جز قهرمانی نباید داشته باشیم. دوره های گذشته ما برای هیچ مربی اندازه آقای کی روش هزینه نکردیم. فکر می کنم با توجه به همه این شرایط کمترین انتظار قهرمانی است.

اگر قرار باشد بین ژاپن یا استرالیا به یک تیم برخورد کنیم خودت کدام را ترجیح می دهی؟
استرالیا. به نظرم ژاپن قوی ترین تیم آسیاست. درست است ما در رنکینگ تیم اول هستیم اما ژاپن قوی تر است. همچنین ما توان برد استرالیا را هم داریم. استرالیا تیمی است که می شود آنها را برد. در این چند ساله ژاپن واقعا بهترین تیم آسیا بوده.

تو با سه تیم ملی در سال های ۲۰۰۴، ۲۰۰۷ و ۲۰۱۱ در جام ملت ها حضور داشتی. اگر بخواهی مقایسه کنی کدام تیم بهتر بود و شانس قهرمانی داشت؟
به نظر من تیم آقای برانکو. ما آن دوره به راحتی می توانستیم فینالیست شویم. داوری ها اما اصلا خوب نبود. بعد هم که ما در پنالتی بازی را مقابل چین واگذار کردیم. دقایق آخر بازی هم تک به تک نصیب آقای بداوی شد که نتوانست استفاده کند. با این وجود اما که ما خیلی هم محروم داشتیم اما عملکرد، عملکرد بدی نبود. داستان های زیادی هم به وجود آمد. مثل همان داستان رحمان رضایی و بداوی که این دو نفر هم محروم شدند.

داستان آن دعوا چه بود؟
داستان خاصی نبود. رحمان آن زمان در ایتالیا بازی می کرد. چون عادت کرده بود و به بچه ها "هی" می گفت، علی از این بابت ناراحت شد و بعد بحث شان شد و در نهایت هم که آن اتفاقات پیش آمد. اگر نه بعد از بازی همه چیز حل شد. اما بازتابش خیلی خوب نبود.

به نظرت ما دوره قبلی اگر عراق را می بردیم احتمال داشت قهرمان شویم؟
بچه ها مقابل عراق در آن بازی خوب بازی کردند. آنجا هم داور اذیت کرد. البته رفتار مهرداد هم بچه گانه بود. ولی باز هم ضربات پنالتی تاثیر خودش را گذاشت. چه بسا زمان قلعه نویی که آنجا هم با ضربات پنالتی حذف شدیم. به نظرم ۲۰۰۴ چین همان بهترین دوره ای بود که من هم حضور داشتم اما آنجا هم ضربات پنالتی مشکل ساز شد. تنها خاطره خوب از پنالتی ها مربوط به همان بازی های بوسان است.

چهره ای که از محمد نصرتی در ذهن ها باقی مانده، همان ضربه سر معروف به بحرین است. احساس صعود به جام جهانی ۲۰۰۶ با گل تو برای نسل ما مثلا نسبت به صعود به جام جهانی ۹۸ خیلی ملموس تر بود. ورزشگاه هم پر بود و حریف بحرین.
آن بازی هم بازی خیلی مهمی بود. چراکه دوره قبل از آن هم به جام جهانی نرفته بودیم و همه دوست داشتند صعود کنیم. آن زمان رسانه ها خیلی کمک کردند. خود دکتر دادکان، مسئولین عالی رتبه مملکت و ... .  همه این ها دست به دست هم داد. گل من هم کار گروهی بود.

اصلا فکر می کردی که گل بزنی؟
واقعیت این است که روز قبل از بازی ما وارد اتوبوس که شدیم یک درویش با موهای بلند آمد و روزنامه تحویل بچه ها داد. یک روزنامه ایران ورزشی آورده بودند(خود شما فکر کنم مطلبش را نوشته بودید) و عکس ما را هم زده بودند. مجتبی جباری بغل من در اتوبوس نشسته بود و نگذاشت من روزنامه را ببینم. ما اصرار کردیم و بد دیدیم روی روزنامه تیتر زده بودند خوب، بد، زشت. مطلب درباره من بود. این را که خواندم انرژی بیشتری گرفتم. سر تمرین روی ضربات ایستگاهی برنامه‌ های زیادی داشتیم. تمرین که می کردیم یادم هست انگیزه زیادی داشتیم. علی دایی هم به شوخی به من گفت یک مقدار از انرژی ات را برای فردا نگه دار! سر میز شام هم ایمان مبعلی به من گفت محمد تو فردا گل می زنی. شب بازی هم برادرم پیشانی من را ماچ کرد و گفت مطمئنم با همین پیشانی گل می زنی. همه این ها باعث شد آن حس به من منتقل شود. شبش هم خواب دیدم که در حال خوشحالی کردن بودم و یک سری هم پشت سر من می دویدند. در بازی هم که آن اتفاق افتاد و من گل تیم ملی را زدم. کار گروهی و سانتر خوب فریدون زندی بود.

دلت برای تیم ملی تنگ نشده؟
برای تیم ملی زمان خودمان چرا. چون ارج خیلی خوبی داشت آن تیم. هرجا می رفتیم همه به استقبال مان می آمدند. یک دوره ای هم که ارزش تیم ملی خیلی کم شده بود. الان هم وضعیت نسبتا خوب است. زمان ما اما همه چیز فوق العاده بود. کلی بازیکن خوب و لژیونر داشتیم.

زمان شما فکر کنم بازیکنان تان خیلی محبوب تر بودند.
به نظر من با کیفیت تر هم بودند. من نمی خواهم بگویم بازیکنان فعلی کیفیت ندارند اما جا برای مقایسه هم نیست. مثلا سردار آزمون اصلا برای تیم تاپی بازی نمی کند. یا حتی همان برایتون که علیرضا جهانبخش بازی می کند. ما آن زمان بازیکنانی مثل علی دایی، علی کریمی، مهدوی کیا، کریم باقری، هاشمیان و ... داشتیم.

فارغ از همه حاشیه ها کی روش به تازگی گفته همه چیز را کنار بگذاریم و پرچم تیم ملی را بالا ببریم. در حالیکه استقلالی ها و پرسپولیسی ها چند وقتی است کمی دور شدند از تیم ملی ...
این چیزها اشتباه است اما آقای کی روش هم انگار تازه به این نتیجه رسیده. ولی زودتر از این ها می توانست چنین اتفاقاتی بیفتد. مثلا آقای کی روش بازی فینال لیگ قهرمانان را می توانست از نزدیک ببیند یا مصاحبه هایش آتش کمتری داشتند. هرچقدر هم که باشد مربیان خارجی بیشتر دل شان برای کشورهای خودشان می تپد. ما که خودمان ایرانی هستیم باید جلوی این اختلافات را می گرفتیم تا تیم یا حتی پرسپولیس و استقلال سرخورده نشوند. آن روز نفر اول ورزش فوتبال در استادیوم آزادی حضور داشت اما آقای کی روش نه.

در جام جهانی ۲۰۰۶ هم اختلافاتی وجود داشت. می گفتند دو دستگی در تیم وجود دارد و ... . داستان آن اختلافات چه بود؟ مثلا علی دایی می گفت در چشم من نگاه می کنند و به من پاس نمی دهند.
من آن زمان خیلی درگیر این حاشیه ها نبودم. اما الان که سنم بالا رفته واقعیت را درک کردم. واقعیت این بود که دایی به خاطر مصدومیت ها از دوران اوج فاصله گرفته بود. شاید بازیکنی که می خواست به او پاس بدهد دوست داشته که دایی هم فضاسازی کند و موقعیت ایجاد کند و به همین دلیل کمتر پاس می گرفت. اینطور اما نبوده که کسی به او پاس ندهد.

باندهایی که می گفتند از طرف علی دایی و علی کریمی ایجاد شده حقیقت داشتند؟
حس من اینطور بود که دایی کمی از شرایط آمادگی دور بود و بعضی از بازیکنان هم برای شان سوال بود که او چرا باید در ترکیب حضور داشته باشد.

نقش برانکو را در اختلافات آن زمان چطور دیدی؟
به نظر من برانکو هم باید تصمیم خاصی می گرفت. خود آقای دادکان هم ورود پیدا کرده بودند.

حتی می گفتند ارنج تیم را علی دایی انتخاب می کرد؟
اصلا. این مورد به هیچ وجه وجود نداشت.

خود برانکو هم اجازه نمی داد؟
هم برانکو اجازه نمی داد هم مدیران تیم ملی که نظم و ترتیب برای شان خیلی مهم بود و باج به کسی نمی دادند.

شما که در باند کسی نبودی؟
نه بابا ما آن زمان اصلا بچه بودیم...

بعد شما از یک دوره ای به بعد دیگر به تیم ملی دعوت نشدی و گفتی اختلافت با علی دایی هم از همان زمان شروع شد.
نه اختلاف من با علی دایی از زمانی شروع شد که با عربستان آنجا بازی داشتیم و جواد نکونام گل زد. آن بازی حسین کعبی سه کارته بود. یک بازیکن دیگر محروم بود. بعضی وقت ها آقای دایی من را دفاع راست می گذاشت. بعد ایشان آن روز در دفاع راست مجید غلام نژاد خدا بیامرز را بازی داد. من گفته بودم احتمالا من را بازی می دهد یا حداقل بین ۱۸ بازیکن قرار می دهد. اما در نهایت حتی در لیست هم حضور نداشتم. خوب من هم ناراحت شدم. ایشان هم می گفت چرا محمد ناراحت است. بعد از اینکه فهمید من ناراحت شدم دیگر من را دعوت نکرد. اگر من بازی های زمان آقای دایی را بازی می کردم الان ۱۵۰ بازی ملی داشتم. من که اصلا دنبای این چیزها نبودم. همیشه با افتخار لباس تیم ملی را پوشیدم. مثلا من یادم است بازی با امارات که در استادیوم اختصاصی تیم ان زمان من النصر بود هم من را دعوت نکرد و پیروز قربانی را دعوت کرد.

بعد دوره افشین قطبی فیکس شدی؟
دقیقا در زمان آقای قطبی من فیکس شدم.

زمان قطبی هم اختلاف بود؟
نه،هنگام بازی های مقدماتی جام جهانی هیچ مشکلی نبود.

زمان جام ملت ها ولی می گفتند اختلاف زیاد است. حتی می گفتند مسعود شجاعی و جواد نکونام با قطبی مشکل دارند. اختلافات سر چه بود؟
واقعیت این است قطبی با باشگاه ژاپنی قرارداد بست و این اتفاق در فوتبال ما که جا نیفتاده است. بعد که همه فهمیدند وضعیت تغییر کرد. فدراسیون هم دل چرکین شده بود. آن زمان به سرپرست دیگر توجهی از سمت رئیس فدراسیون نمی شد. بعد چون زیاد بها دادند، من احساس کردم جواد که کاپیتان هم بود و همه کاره بود یک مقدار با قطبی زاویه گرفت. بعد افشین قطبی هم روی یک سری چیزها خیلی وسواس به خرج می داد و زیادی از حد سخت گیری می کرد. یک سری چیزها به هر حال پیش می آید. بعد ما بازی اول و دوم را بردیم، بازی سوم ذخیره ها را بازی داد. می خواست ما برای بازی با کره خسته نشویم. هافبک وسط ها در آن بازی آندو و قاسم حدادی فر و محمد نوری بودند. در حالی که بازی های قبلی جواد بازی می کرد. این بازی را که ۳-۰ بردیم هافبک وسط های ما فوق العاده بازی کردند. بعد من احساس کردم شاید قطبی بخواهد جواد را مقابل کره در ترکیب نگذارد. بعد به نظر من دنبال بهانه هم بود. آن زمان یک ویروس هم به بازیکنان منتقل شد و همه مریض شدند. اما اختلاف نظر هم بود. به مسعود بازی نمی داد یا درباره جواد مردد بود.

محمد نصرتی خودش سه دوره در جام ملت ها حضور داشته.فکر میکنی چرا حضور در فینال برای ما یک رویا بوده و بیش از ۴۰ سال طول کشیده؟
-در ۲۰۰۴ خیلی به این رویا نزدیک بودیم که اگر اتفاقات داوری و پنالتی نبود حتما چین را شکست میدادیم و به فینال میرفتیم.چون با همان ژاپن هم در گروهی بازی کرده بودیم و شناخت هم داشتیم.دوره قبل هم در پنالتی باختیم و کلا امیدوارم کارمان به پنالتی نکشد.فکر میکنم تیم ملی خوبی داریم و هزینه هایی که در این چند سال شده الان وقت کسب قهرمانی است.من که دلم روشن است به قهرمانی این تیم.سال ۲۰۱۱ ما در یک چهارم حذف شدیم.تیمی که خیلی هم خوب بود اما گفتم اسیر یک سری اختلافات داخلی شد.مثلا همین که گفته شد قطبی بعد از بازی ها به ژاپن می رود.الان این بحث در مورد کیروش هم جریان دارد.

فکر میکنی آن اتفاق چقدر در روحیه تیم اثر گذاشت؟
این مسئله خیلی تاثیرگذار بودو باعث بروز مقداری اختلاف هم شد. تیم خوبی داشتیم و از گروهی هم راحت و با سه برد بال آمدیم. اما در یک چهارم به کره باختیم. فدراسیون در آن مقطع خیلی ثبات نداشت و همین ها باعث شد تیم به مشکل بخورد.

بچه ها در کار قطبی دخالت میکردند یا حرف هایش را گوش نمیدادند؟
به این صورت نه اما اختلاف نظر وجود داشت.

برای ما از فضای آن ضربه چیپ یحیی در ۲۰۰۴ بگو.
وقتی بازی به پنالتی کشید مبعلی و تقی پور رفتند که بزنند.مبعلی پنالتی اش را به تیر زد و بعدش که قرار بود تقی پور بزند،دیدیم که خودش را قایم میکند و رنگش زرد شده و اصلا حالش بد شد!یحیی وقتی این حالت ابراهیم تقی پور را دید گفت خودم میزنم. من چون محروم بودم کنار زمین ایستاده بودم دیدم که یحیی گل محمدی رفت به مهدی مهدوی کیا گفت برایت سورپرایز دارم. که رفت چیپ زد و دروازه بان گرفت و واقعا حیف شد. جو تیم عالی بود و رفاقت در تیم موج میزد.همه چیز خوب بود به جز داور و پنالتی.

جو تیم ۲۰۰۷ چطور بود؟
تیم ۲۰۰۷ درگیر مسائلی مثل تعلیق فدراسیون و این داستان ها بود. رییس فدراسیون نداشتیم و میگفتند خود علی آبادی رییس فدراسیون می شود.اختلاف بین مسئولین زیاد بود و...

و حالا این تیم را چطور میبینی؟
با توجه به هزینه ای که برای این تیم شده توقعی غیر از قهرمانی نیست.سال هاست رنک اول آسیا هستیمو در دوره های قبل انقدر هم هزینه نمیشد برای کادر فنی.این هزینه باید باز خوردش را جایی نشان دهد.با توجه به اینکه کره به نسبت دوره های قبل ضعیف تر شده و ژاپن هم جوانگرایی کرده،میماند استرالیا و تیم های عربی. با همه این اوصاف ما بخت اول قهرمانی هستیم.

برسیم به پرسپولیس.تیمی که به فینال آسیا رسید اما آن اتفاقی که هوادارانش میخواستند رخ نداد.
پرسپولیس که فوق العاده کار کرد و جای تحسین و تشویق دارد.با توجه به پنجره های بسته و مسائل این چنینی،عملکرد تیم بی نظیر بود.

نظرت درباره برانکو؟تو همیشه یکی از بازیکان  وفادار او بودی.
برانکو هم که بنظرم بهترین مربی خارجی ای است که به ایران آمده و عملکردش هم فوق العاده بوده.

۲۵۱ ۲۵۱

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1219313

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 15 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۰۷:۳۶ - ۱۳۹۷/۱۰/۱۵
    3 9
    دمت گرم کیروش