اصل ماجرا به روایت آقای قمصری این است که او و گروه همراهش هنگام اجرا در تالار وحدت با تذکر مقامات ارشاد روبرو می شوند که اگر این اجرا ادامه یابد آنها مجبورند میکروفن را قطع کنند و فردا هم ممنوعالکار(ممنوع از فعالیت) خواهید شد. در حالی که آقای قمصری مینویسد«همخوانی ما هیچ زاویهای با قوانین نداشت». لذا با همین پیشفرض کنسرتش را ادامه داد و طبیعی است که طرف مقابل با برداشتی خلاف برداشت او، میکروفن را قطع کرد.
ما همه کنسرت آقای قمصری را ندیدیم، اما آن بخش از همخوانی که روی اینستاگرامش قرار داده شده است نیز نشان میدهد، همخوانی مورد نظر، قطعا از بسیاری از همخوانیهای دیگر برنامهها، به خصوص برنامههای تئاتر، که گاه به تکخوانی صدای زن هم میرسد، غلیظ تر نیست، لذا در این جا حداقل جرم و تخطیای از آییننامهها صورت نگرفته است.
بعد از این کنسرت به آقای قمصری اعلام میشود که ممنوع از فعالیت هستند و همزمان یکی دو خبرگزاری و رسانه اعلام میکنند که آقای قمصری کنسرتی در شهر اصفهان یا کرمانشاه دارند و از فعالیت منع نشدهاند. اما بعدمشخص میشود که آن خبر هم دقیق و درست نبود و حداقل تا این لحظه آقای قمصری بنا به روایت خودشان نمیتوانند فعالیت موسیقایی کنند.
مهمترین مشکل در این ماجرا پاسخگو نبودن مسئولان حراست وزارت ارشاد است که از قرار در این موارد تصمیمگیر نهاییاند و از قرار و طبق معمول وزیر و حتی نیروهای بالاتر از وزیر هم در این زمینه نمیتوانند کاری بکنند.
اما طبیعی است که نمیتوان وضعیت بغرنج و معلق کنونی را تا حشر بشر ادامه داد. باید جایی برایش چاره اندیشید که نه هنرمند این گونه احساس بیاعتمادی و تعلیق و تردید کند و نه مخاطبان و نه حتی مسئولان ارشاد که چند روزی است هیچ توضیحی در این زمینه نمیدهند.
آقای قمصری در اینستاگرامش مشکل را به دقیقترین شکلی توضیح داده است و به گمانم راه حل ماجرا حذف و طرد نیست. بلکه گفت وگوست بین طرفین(هنرمند و نهاد دولتی) برای پیدا کردن مسیری که به حل دائمی این مشکل بینجامد. نهاد صنفی کارآمدی نیست(چه خانه موسیقی و چه انجمن صنفی هنرمندان موسیقی) اما گروهی از منتقدین در چند سال اخیر شکل گرفتند که اتفاقا آقای قمصری هم زمانی جزو آنها بود. این گروه چنانکه در ماجرای آییننامه وزارت ارشاد نشان دادند، جمعی خوشفکرند و از این ظرفیت و قابلیت برخوردارند که بتوانند ماجرا را به سمتی سوق دهند که به قول معروف نه سیخ بسوزدو نه کباب. اگر آییننامهها دقیق نیستند؟ حراست باید یک آییننامهای بنویسد که دقیقا هنرمند بداند چه چیزی ممنوع است و چه چیزی ممنوع نیست؟ تا این گونه باب اعمال سلیقه از هر دو سو بسته شود.
روایت آقای قمصری را که میخوانم و سکوت مسئولان ارشاد و پیشینه این هنرمندی که در چند سال اخیر سعی کرده صداقت و حُرّیت خود را در عرصه هنر نشان دهد، و البته خود شاهد بودم که چه مشکلاتی برایش ایجاد شده است. طبیعی است که نخواهم حقی به مسئولان ارشاد بدهم. مگرآنکه آنها به سخن درآیند و بگویند ماجرا چیست و البته به دنبال حل ماجرا باشند و نه حذف و تعلیق کار هنرمند. علی قمصری یکی از استعدادهای شاخص در عرصه موسیقی ملی ماست و نباید فضا به سمتی حرکت کند که او از کار تعلیق شود و جامعه هنری از هنر و تواناییهای خلاقهاش محروم.

سیدابوالحسن مختاباد: در چند روز گذشته اتفاقی برای موزیسین خوشفکر موسیقی ایران، علی قمصری رخداده است که به عنوان یک روزنامهنگار حوزه موسیقی که همهگاه آسیبشناسی و نقد ساختار مدیریتی موسیقی مورد توجهش بوده، باید به آن بپردازم و این آسیب را که سالهاست دامن هنر موسیقی و هنرمندان را گرفته، بار دیگر رسانهای کنم، تا شاید از سوی مسئولان ارشاد به این آسیب توجه شود و برای آن راه حل و چارهای اصولی اندیشیده شود.
کد خبر 1221947
نظر شما