۰ نفر
۲۰ دی ۱۳۸۹ - ۰۷:۴۹

هرچه کم داشته باشیم در این مملکت، نمک کم نداریم بحمدالله. نمونه‌اش همین تلویزیون خودمان، بالاخص پنجشنبه‌هایش.


دوستی دارم که پنجشنبه‌ها ساعت 30/20 به تلویزیون خانه‌شان می‌گوید نمکدان. پنجشنبه‌ها برنامه‌های خبری هم به سلسله جبال نمک تلویزیون می‌پیوندند و در «بالاتر از خبر» و «صرفاً جهت اطلاع» جوش می‌آورند و نمک‌فشانی می‌کنند.
در نمک‌فشانی 30/20 هفته گذشته سراغ برخی مسئولان رفته بودند و با لحن مؤدبانه از آنها درباره صرفه‌جویی‌شان بعد از هدفمندی یارانه‌ها پرسیده بودند. سؤال‌کننده بانوی محترمی بود اما طبیعی است که برای نمک بیشتر، یک نریشن غیرمحترمانه داده بودند یک آقایی خوانده بود. من نمی‌دانم چرا در تلویزیون جماعت فکر می‌کنند برای نمک بودن باید محترم نبود. بگذریم.
اصل ماجرا گفت‌وگو با آقای حمید بهبهانی، وزیر راه بود. ایشان در جواب خبرنگار مربوطه گفت: مثلاً همین چند روز پیش ساعت شش صبح با مدیران وزارتخانه جلسه داشتیم، من پرده‌ها را کنار زدم، چراغ‌ها را خاموش کردم. از نور روز استفاده کردیم. مشکلی هم پیش نیامد.
آقای وزیر که خدای ناکرده دروغ نمی‌گویند. با توجه به اینکه طلوع آفتاب حوالی ساعت 7 صبح است، قطعاً جلسه وزارت راه در کشور دیگری برگزار شده است اما با توجه به اینکه وزیر راه ایران در هیچ کشور دیگری دفتر ندارد، لابد اوضاع و احوال جلسه به این شکل بوده.
همه دور میز نشسته‌اند. آقای وزیر پرده‌ها را کنار می‌زند و چراغ‌ها را خاموش می‌کند. همه حضار یکصدا صلوات می‌فرستند. اتاق جلسات می‌شود ظلمات.
آقای وزیر: خب، خوش آمدید. متشکرم که همگی سروقت در جلسه حاضر شدید.
آقای یکی از معاونین: البته همه به‌جز یک نفر. آقای فلانی.
آقای یکی دیگر از معاونین: ایشون اومدن. تشریف دارن.
آقای یکی از معاونین: نخیر، من همین الان دارم به صندلی‌شون با دست می‌زنم به کف صندلی‌شون. اینم صداش.
آقای حراست: شما کارتان کاملاً نادرست است که تالاپ‌تالاپ به صندلی دیگران ضربه می‌زنید. شاید ایشان سرجایشان ساکت نشسته بودند. می‌دونید ممکن بود چه آسیب‌های جدی و جبران‌ناپذیری به ایشون برسونید؟ با زندگی مردم بازی نکنید.
آقای وزیر: خب؛ همه آمده‌اند جز یکی. حالا بپردازیم به موضوع اصلی جلسه.
در همین حین یک‌باره در باز می‌شود. آقای فلانی با نور فراوان وارد می‌شود. چراغ‌های راهرو روشن است و نور به داخل تابیده. همه یکصدا داد و فریاد می‌کنند که: «اون در رو ببند،‌ نور چشممون رو زد!»
فلانی با شرمندگی در را می‌بندد. کورمال کورمال صندلی‌اش را پیدا می‌کند و می‌نشیند. ولی با صدای «آخ» گوشخراش آقای بیساری وحشتزده از جا می‌جهد.
آقای بیساری: آقا چرا روی بنده می‌نشینید با اون وزن 120 کیلویی‌تان؟!
آقای فلانی: چه می‌دونستم شما روی صندلی بنده نشسته‌اید؟
آقای بیساری: خب دست می‌مالیدید به صندلی‌تان ببینید کسی روی آن نشسته یا نه!
آقای فلانی: قباحت داره آقای بیساری. از شما بعیده!!
[جلسه تا طلوع آفتاب ادامه پیدا می‌کند. با طلوع آفتاب معلوم می‌شود مدیران وزارت نفت با وزیر راه در دفتر وزیر آموزش و پرورش جمع شده بودند و صورتجلسه جشنواره فیلم فجر را امضا کرده‌اند و به‌طور کلی چند نفر دیگر یک جای دیگر همدیگر را دیده‌اند.]

 

/56

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 122200

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 46
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • احمد IR ۰۷:۵۹ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    نتيجه اين جلسات ميشه همين سقوط هواپيما ديگه، تازه ايشون ميگه آمار حوادث و سوانح هوايي در ايران هنوز پايينه!
  • بدون نام IR ۰۸:۰۱ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    آقا دروووووووووووووووووووووووووود!
  • بدون نام IR ۰۸:۰۳ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    فوق العاده بود
  • ممد IR ۰۸:۱۷ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    بد نبود...
  • بدون نام IR ۰۸:۱۷ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    حرف نداشت شهرام جون
  • سید IR ۰۸:۲۰ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    پاراگراف آخر عالی بود.
  • نبی IR ۰۸:۲۶ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    آقای نریشن دردسر درست نکن
  • بدون نام IR ۰۸:۲۶ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    خيلي باحال بود
  • دار IR ۰۸:۲۶ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    اين درسته كه امروز كه ايشون يه بوئينگ هم تركوندن اين مطلب رو بنويسين؟ اين وزير، نورچشم و سوگلي دكتره پسرم.
  • بدون نام IR ۰۸:۳۳ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    perfect
  • بدون نام IR ۰۸:۳۵ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    دست مریزاد
  • بی ربط الملوک IR ۰۸:۴۲ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    عالی درجه یک مردم از خنده
  • بدون نام US ۰۸:۴۳ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    این اتفاق ها طبیعیه
  • آريوبرزن IR ۰۸:۵۰ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    آقاي شكيبا بازم مثل هميشه قلمت عالي و نكته بينيت زيبا بود. اما من يك سوال ازت دارم شهرام جونه من راستشوبگو ،توي اين جو و فضاي فعلي چه جورياست كه تورو آزادمي ذارن تا اينجوري بنويسي؟من هميشه طنزتو مي خونم و هميشه اين سوال واسم بيشتر مطرح ميشه!!!
  • بدون نام IR ۰۸:۵۵ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    تبارك ال.... جناب شكيبا
  • حامد IR ۰۸:۵۵ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    حرف نداشت...
  • حمید IR ۰۹:۱۲ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    شهرام عزیز امروز بخاطر سقوط هواپیما حال و حوصله طنز نداشتم ببخشید این وزیر راه خیلی ....
  • فرهاد IR ۰۹:۱۸ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    اوخ اوخ اوخ
  • معتاد به شکیبا! IR ۰۹:۲۹ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    این آقای بهبهانی هم خیلی باحاله
  • محمد IR ۰۹:۳۵ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    دمت گرم اي ول
  • پویا.د IR ۰۹:۳۹ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    وااااااااااااای شهرام بی نظیره به خدا.به خصوص «[جلسه تا طلوع آفتاب ادامه پیدا می‌کند. با طلوع آفتاب معلوم می‌شود مدیران وزارت نفت با وزیر راه در دفتر وزیر آموزش و پرورش جمع شده بودند و صورتجلسه جشنواره فیلم فجر را امضا کرده‌اند و به‌طور کلی چند نفر دیگر یک جای دیگر همدیگر را دیده‌اند.]»
  • مهدی IR ۰۹:۴۲ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    فرزند خلف گل آقا
  • صادق US ۰۹:۴۷ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    خدا حفظت کنه تنها دلخوشیمون تویی
  • مریم IR ۰۹:۵۵ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    اخرشی همین
  • سالار IR ۰۹:۵۷ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    جواب( های =هوی )است خوب تیز اومدی دمت گرم شهرام جون.بنده خدا ساعت 9 ازخواب بیدار میشه چه میدونه خورشیدساعت چند طلوع میکنه خواسته همینجوری یه چیزی راجع به موضوع گفته باشه تا کسی نگه کم آورد!
  • علی IR ۱۰:۱۵ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    سلام شهرام. ستون طنزت عالی شده.هر چند طنزهات خیلی تلخ هستن.
  • مارک کف کفش شکیبا IR ۱۰:۱۸ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    خیلی جالب بود ممنون شکیبا
  • محمد IR ۱۰:۳۲ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    خيلي جالب بود شكي جان. خداوند مارا از شر مديران دروغگو وپشت هم انداز خلاص كند
  • یحیی IR ۱۰:۵۶ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    آقا حسابی خندیدیم بعد هم به حال روز خودمان حسابی گرییدیم!
  • بدون نام US ۱۱:۰۴ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    اقاي وزير گفتن تلفات كم بود اگه اين اتفاق تو آمريكا مي افتاد شهرام جون تصور كن انعكاسش چطوري بود
  • غمباد A1 ۱۱:۱۷ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    عالی بود عمو شهرام ... خدا بهت شادی عنایت کنه که خنده ای هر چند تلخ رو این لبای افسرده مینشونی...
  • بدون نام IR ۱۱:۴۸ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    دمت گرم
  • mt IR ۱۲:۰۵ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    فوق العاده بود. مرسی
  • م IR ۱۲:۱۷ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    اين يكي از بهترين ها بود بهرحال آقاي وزير استاد هم بودن ديگه!!
  • بدون نام IR ۱۲:۲۷ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    این وضعیت به خدا گريه دارد...
  • شهرام خوان IR ۱۲:۲۷ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    یه دونه ای دوردونه ای چی بگم آخرشییییییییییییییییی
  • آدم برفي IR ۱۲:۲۹ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    في الواقع هيشششكي منكر تلاشهاي بي شائبه مسولين نيس. فقط بعضي وقتا يه دسته گلايي ميدن كه... خيلي متأسفم!
  • بدون نام IR ۱۲:۴۲ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    افرین بر تو و بر انسانهای ازاده ای که راه راست و درستت پیمودن را بر نسلهای بعد انتقال میدهند وای بر دزدان و فریبدهندگان
  • بدون نام IR ۱۲:۴۵ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    این خوب است که نیتشان کاهش مصرف برق بوده، ولی کاش به کاهش مرگ و میر زمینی و هوایی هم کمی می اندیشیدند.
  • بدون نام IR ۱۳:۲۳ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    درود درود درود
  • IR ۱۳:۴۹ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    خیلی بی مزه
  • کشته شهرام IR ۱۴:۱۱ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    سلام بعد از رحیم مشایی این بار بهبهانی هم به جمع مقتولین شکیبا پیوست
  • بدون نام NO ۱۸:۵۱ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    خوب خندوندی ما رو دمت گرمممممم
  • بدون نام IR ۲۳:۲۲ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰
    0 0
    آقا اینجا خانواده نشسته!! :دی
  • بدون نام IR ۰۸:۲۷ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۱
    0 0
    من معتقدم وقتی یک مسئول دیدش این باشه که مردم بنز داشته باشند لااقل می تونه کشور رو به جایی برسونه که مردم همین خودروهای آشغال وطنی رو سوار بشن . حالا مسئولینی که همش میگن مصرف نکنید و در تاریکی سرکنید وای به حال مردم مملکتش ...
  • بدون نام IR ۰۸:۳۷ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۱
    0 0
    واقعاً خنده دار بود. بهتون تبریک میگم، روز به روز نوشته هاتون بهتر میشه.