۰ نفر
۲۳ دی ۱۳۸۹ - ۱۳:۳۲

حمیدرضا عاطفی

  یادم هست چند سال پیش یکی از خوانندگان قدیمی طی یادداشتی با طعنه به جایگاه رهبر ارکستر موسیقی ملی سوال کرده بود که مگر نقش رهبر ارکستر چیست و حالا اگر این جناب رهبر چوبش را تکان ندهد آیا ارکستر  از هم می​پاشد ویا نوازندگان دیگرنمی​نوازند!؟

این خواننده موی سپید در ادامه گفته بود : جلوی تمامی نوازندگان نت نوشته​هایی هست و سرعت و تم قطعات هم معلوم !  پس دیگر چه نیازی به چوب و حرکات دست رهبر است؟

در آن زمان خیلی​ها به این گفته انتقاد کردند و با آوردن مثال​هایی از ارکسترهای غربی و نقش رهبران معروفی چون«فون کارایان» و.... آن سخن را مضحک دانستند ؛ حتی رهبر ارکستر موسیقی ملی از دادن پاسخ به این کنایه سر باز زد و گفت آنقدر این گفته بی اهمیت است که نیازی به پاسخ ندارد.

اینک بعد از سال​های سال که از آن ماجرا می​گذرد با اتفاقاتی که برای ارکستر موسیقی ملی افتاده، اگر چه ظاهر قضیه(توجه به نقش فیزیکی رهبر) حفظ شده​است اما گویی در عمل همان گفته خواننده پیشکسوت به مرحله اجرا درآمده​است .

بعد از کناره گیری رهبر ارکستر موسیقی ملی که متعاقب اتفاقات سال گذشته و در اوج بحران ارکستر صورت گرفت این ارکستر به تعطیلی کشیده شد و با گذشت بیش از 20ماه هیچ خبری از احیای آن به گوش نرسید ولی اخیرا و بدون هیچ مقدمه ای خبرهایی از فعالیت مجدد این ارکستر منتشر و اعلام شد که شورایی با حضور هوشنگ ظریف، حسن علیزاده، ارسلان کامکار و فردین خلعتبری برای این ارکستر تشکیل شده و بردیا کیارس هم به عنوان جایگزین فرهاد فخرالدینی برای رهبری ارکستر موسیقی ملی انتخاب شده​است.

جدای از جایگاه والایی که هریک از این حضرات دارند و گذشته از اینکه این آقایان همگی از هنرمندان خوشنام و متخصص عرصه موسیقی به شمار می روند، اما به نظر می​رسد نکات و ظرایفی در این بازسازی و راه اندازی مجدد مغفول واقع شده است.

نخست آنکه اصل احترام به پیشکسوت وقواعد همکاری و تعهد صنفی اقتضا می​کرد که این آقایان با رخصت از فرهاد فخرالدینی دست به این کار بزنند و یا دست کم در این راه و برای پرهیز از در افتادن به ورطه خبط و خطا و به لحاظ اینکه استاد فخرالدینی تجربه کار با ارکستر موسیقی ملی را دارند با ایشان مشورت کنند .

نکته دوم آنکه انتخاب جوانی سی ساله برای رهبری ارکسترموسیقی ملی در حقیقت اعتقاد داشتن به نقش رهبر به عنوان فرد تکان دهنده چوب است وگرنه چگونه می​توان انتظار داشت نوازندگانی که عمری را در ارکستر خاک صحنه خورده​اند و بعضی از آنها بیش از سن رهبر ارکسترسابقه نوازندگی دارند با دل و جان در پیشبرد اهداف ارکستر همکاری کنند؟

اگر بپذیریم که رهبر ارکستر به عنوان هادی ، سکاندار و مدیر ارکستر از نقش و جایگاه والایی برخوردار است در نتیجه باید این نکته را نیز بپذیریم که این شخص باید ازسابقه، نفوذ و کاریزمای لازم برخوردار باشد در این صورت است که حرکات چوب در دست رهبر در درجه آخر اهمیت قرار می​گیرد.

52

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 123048

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • يك مولف IR ۱۶:۰۹ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۵
    14 3
    استاد بزرگي به عقل است نه به سال. تاكي مي خواهيد استاد استاد كنيد. كي شماجوانان را باور خواهيدكرد
  • امیر IR ۱۹:۴۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
    6 2
    سلام ارکستر ملی نیازمند خواننده کلاسیک دارد که متاسفانه رهبر ارکسترآکادمیک هر کشوری اولین کارش انتخاب خواننده ارکستر ملی است بنابر اینکه آلات استفاده شده درهر ارکستر جهانی مثل ویلن-ساکسیفون-پیانو در واقع آلات کلاسیک هستند خوانندگان کلاسیک را برای این گروهها انتخاب می شوند متاسفانه ارکستر ملی ما از خوانندگان سنتی که صدای سنتی سازگاری با آلات موسیقی کلاسیک ندارند استفاده می شوند یا بایستی اسم ارکسترملی را به همراه آلات کلاسیک استفاده شده در آن را عوض و به جای آنها از آلات سنتی مانند دف تار سه تار سنتور استفاده نماییم یا به دید درستی ارکستر ملی نگاه کنیم و از خوانندگان کلاسیک استفاده کنیم که در همه کشورهای جهان این استاندارد رعایت می شود امید است که روزی ارکستر ما نیز با نگاه دقیق پیشرفت کند