به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، برنامه هفتگی «چرخ» با رویکرد «میدانیم که همه چیز را نمیدانیم» بیست و هفتم بهمن روی آنتن این شبکه رفت. بخش عمدهای از برنامه این هفته، مخاطبان را از طریق تونل زمان صدها هزار سال به عقب برگرداند.
پیشتازان علم در پژوهشگاه «رویان»
گزارشی که بخش دوم برنامه هفتگی «چرخ» را به خود اختصاص داد، از فعالیتهایی گفت که در پژوهشگاه رویان انجام میشود.
در این گزارش، دکتر عبدالحسین شاهوردی، رئیس پژوهشگاه از ارتباطی که این مرکز آموزشی- تحقیقاتی میان علوم برقرار کرده است، سخن گفت و ادامه داد با کاربردی شدن علوم در این پژوهشگاه فعالیتهایی همچون همانندسازی، دستکاری ژنتیکی، ایمونوتراپی با منشا سلول های بدن انجام میشود و این دانش در مباحث دامی به صورت مطلوب مورد استفاده قرار میگیرد.
در ادامه، دکتر مرتضی ضرابی، مدیرعامل بانک سلولهای بنیادی بندناف به مرور سابقه سیزده ساله این بخش پرداخت و گفت خون موجود در بندناف مملو از سلولهای بنیادی است که در درمان بدخیمیهایی با منشا خونی کاربرد دارد. او اضافه کرد «این بخش از پژوهشگاه با همین رویکرد و برای فراهم کردن امکان ذخیرهسازی سلولهای بندناف شکل گرفته است. اکنون ۳۱ مرکز برای اطلاع رسانی درباره فعالیتهای این بخش در سراسر کشور موجود است اما ذخیرهسازی سلولهای بنیادی تنها در تهران و در تانکهای نیتروژن پژوهشگاه رویان انجام میشود.»
او از جایگاه کشور در رده کشورهایی با ظرفیت ذخیره سلولی بالای صدهزار نمونه، ابراز خشنودی کرد.
در پایان این گزارش، دکتر ناصر اقدمیٍ، مدیر گروه پزشکی بازساختی پژوهشگاه رویان درباره کاربرد سلولهای بنیادی گفت این سلولها به ترمیم در بدن و تکثیر میپردازند تا بافت از دست رفته را بازسازی کنند. او از انجام سلول درمانی برای بیماریهای قرنیه چشم در پژوهشگاه رویان ابراز رضایت کرد و گفت فعالیتهای مطالعاتی برای درمان بیماریهای بخش شبکیه چشم نیز در این مرکز در حال انجام است.
نئاندرتالها در زاگرس
گفتوگوی ویژه این هفته «چرخ» به صحبتهای دکتر فریدون بیگلری، باستانشناس اختصاص یافت. او در این بخش از برنامه با نمایش اسلایدهای متعدد از راز زندگی نئاندرتالها در ایران و یکی از کشورهای همسایه پرده برداشت.
دکتر بیگلری در اینباره گفت: «با اینکه اولین سنگوارههای انسان نئاندرتال در قرن نوزدهم پیدا شد، اما مطالعه تخصصی بر روی آن در قرن بیستم پایه گرفت. یکی از ویژگیهای نئاندرتالها تطبیق آنها با آب و هوای سرد و خشک عصر یخبندان بوده است. آرواره آنها بدون برجستگی چانه بود، جمجمه دوکی شکلی داشتند و قفسه سینهشان به مراتب پهنتر از انسان امروزی بوده است. ویژگیهای جسمانی نئاندرتالها با آن هیکلهای عضلانی و قدی کوتاهتر از انسان امروز، در فاصله بین پانصد تا سیصد هزار سال پیش کم کم شکل گرفت و در آخرین عصر یخبندان به شکل کلاسیک آن رسید. ردپای این انسان بیشتر در اروپا دیده شده اما احتمالا از حدود صدهزار سال پیش تا حدود چهل هزار سال پیش در زاگرس و اطراف آن هم زیستهاند. شرایط زندگی برای آنها در اطراف البرز و زاگرس نسبتا مطلوب بوده است. هر چند آثار سکونت آنها در اطراف کویر برای مثال اطراف کاشان یافت شده است.»
او اضافه کرد: «پیشینه کار پژوهشی درباره نئاندرتالها در اروپا بیشتر از ایران است. با توجه به مطالعات ژنتیک و تغییراتی که در سنگوارههای یافت شده در اروپا دیده میشود، فعلا نظر پژوهشگران بر این است که منشا نئاندرتالها اروپا بوده است. هر چند این نظر ممکن است با تحقیقات جدید دچار تغییر شود. اکثر سکونتگاههای کاوش شده این دوره در ایران در استانهای کرمانشاه و لرستان و همینطور کردستان عراق قرار دارند. غار «شانیدر» در عراق، غار «بیستون» و پناهگاه «یوان» در کرمانشاه نمونههایی از این مکانها هستند. اما بقایایی که در غار «شانیدر» کشف شده از آن جهت منحصر بفرد است که بقایای جسمانی یازده فرد نئاندرتال در این غار کشف شده که در اغلب موارد بخش زیادی از استخوانبندی هر فرد یافت شده است.»
او یادآور شد نخستین بقایای نئاندرتالها در ایران بعد از جنگ جهانی دوم و توسط یک انسانشناس آمریکایی یافت شد که به یک قطعه از استخوان ساعد انسان در غار بیستون خلاصه میشد.
این نمونه همراه با دیگر یافتههای این غار، برای تحقیق بیشتر توسط این باستانشناس از کشور خارج شد و اکنون در موزه دانشگاهی دانشگاه پنسیلوانیا نگهداری میشود.
چرا زمینشناسی مهم است؟
آخرین صفحه از مجله علمی «چرخ»، سخنان دکتر شاهین زمان، فسیلشناس را در خود ثبت کرد. شاهین زمان در بخش پایانی برنامه، همزمان با نمایش تعدادی از فسیلها و سنگها و کانیهای ارزشمند، درباره لزوم پرداختن به علم زمین شناسی توضیح داد.
او از اهمیت این علم در شناسایی مواد معدنی موجود در زمین گفت و اضافه کرد بعضی از این مواد معدنی بسیار ارزشمند هستند و برخورداری یک کشور از معادن این مواد، مسئله بسیار مهم و استراتژیک است.
زمان ادامه داد: «شناسایی مواد معدنی با اشراف به علم زمینشناسی میسر میشود. نحوه یافتن، محل موردنظر و چگونگی استخراج ماده معدنی جزو مواردی است که یک زمینشناس بر آن تسلط دارد و حتی میتواند متخصصان دیگر را برای فرآوری، هدایت کند. علاوه بر این، بلایایی که از زمین برمیخیزد، توسط علم زمینشناسی قابل شناسایی و پیشگیری است. یافتن نقاط ایمن حین وقوع رخداد هم به این موارد اضافه میشود.»
به گفته شاهین زمان، مطالعه تاریخچه حیات، به زمینشناسان این امکان را میدهد تا گذشته کره زمین را بررسی کرده و با استفاده از پیامهای ثبت شده، آنچه را بر زمین گذشته است، تخمین بزنند. او در پایان تاکید کرد که میراث زمین شناسی باید حفظ شده و به دست آیندگان برسد. او همچنین از لزوم آموزش زمینشناسی در مدارس گفت و اینکه دانشآموزان را از همان سنین باید به مباحث زمینشناسی علاقهمند کرد و آنها را متوجه اهمیت و کاربردهای این رشته علمی کرد.
۵۷۵۷
نظر شما