از تأسیس دانشگاه تا مبارزه با افراط‌گری‌

نقش امام باقر (ع) در تغییرات اجتماعی چگونه بوده و گام کوچکی در جهت شناسایی و شناساندن آن امام همام برداشته و انگیزه ای برای سایر محققان ایجاد کند.

با نگاهی گذرا به مفاهیم نظری و جامعه شناختی تغییرات روشن می شد که تغییرات  و دگرگونی های اجتماعی، خواه فرهنگی، خواه سیاسی عوامل و کارگزارانی دارد که شناخت آن ها از یک سو و بررسی شیوه و روش تأثیرگذاری آنان از دیگر سو می تواند چراغ راهی برای جویندگان حقیقت باشد و اگر این کارگزار، امام معصوم باشد، اهمیت دو چندانی دارد. چون تکلیف و وظایف پیروان خویش را روشن خواهد کرد. در این گزارش بر اساس مستندات تاریخی خبرآنلاین به مناسبت میلاد امام باقر(ع) تلاش دارد تا نقش این امام انسانیت را در تغییرات فرهنگی و اجتماعی، بازشناسی کند.

اوضاع فرهنگی عصر امام باقر (ع) و اقدامات آن حضرت

نگاه کوتاه و گذرا به دوران امویان و مروانیان نشان می دهد که امام باقر (ع) در عصری امامت خود را آغاز نمود که جامعه اسلامی در وضع فرهنگی نابسامانی به سر می برد؛ چه اینکه عرصه فرهنگی جامعه، درگیر چالش های عمیق عقیدتی و تنش های مختلف فقهی میان فرق اسلامی شده بود. اگر چه تنش های سیاسی پس از حادثه دلخراش عاشورا فروکش کرده بود و بنی امیه توانسته بود با شکست برخی از احزاب سیاسی، حاکمیت سیاسی اش را نسبتاً استحکام بخشد، اما در این اوضاع، بسیاری از دانشمندان از صحنه سیاسی کنار کشیده و عمده تلاش خود را متوجه زمینه های مختلف علمی نموده  بودند. این رویکرد گسترده به مسائل فقهی و علمی، موجب پیدایش مکاتب و سبک های مختلف علمی گردیده است. بدون تردید در این حرکت اجتماعی و تغییر فرهنگی، نقش بی بدیل امام باقر (ع) را نمی توان نایده گرفت. با ظهور و حضور این امام همام، گام اصلی و مهم در راستای تبیین آرای شیعه، که همان آراء ناب اسلام و نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بوده است، بر داشته شده و جنبش عظیمی در میان علمای اسلام به ویژه شیعه پدید آمده و با این جنبش، خطر افکار آلوده و نظریات فرقه های منحرف متزلزل شد و این حقیقتی است که حتی علمای اهل سنت؛ نظیر: «ابن مبارک» «زهری»، «مالک» و «شافعی» نیز به آن اعتراف کردند. ما در اینجا برخی از اقدامات امام باقر (ع) در عرصه تغییرات فرهنگی را مرور می کنیم:

تأسیس دانشگاه گام اول

امام باقر (ع) علی رغم شرایط نامساعد عصر خویش با تلاش گسترده، نهضت بزرگی در زمینه علم طراحی کرد که به بنیان گذاری و تأسیس یک دانشگاه بزرگ و برجسته اسلامی انجامید که پویایی و عظمت آن در دوران امام صادق (ع) به اوج خود رسید. امام با برقراری حوزه درس، به زدودن چالش های علمی و تحکیم مبانی معارف و اصول ثابت اسلامی با تکیه بر آیات رهنمون گر قرآن پرداخت و تمام ابواب فقهی و اعتقادی را از دیدگاه قرآن بررسی کرد و به پرورش دانشمندان و فرهیختگان عصر خود و جنبش بزرگ علمی کمر بست. در حقیقت، این همان روشی است که تحت عنوان تصمیم گیری نخبگان به تغییر در جامعه می پردازند. در این راستا امام (ع) فرهیختگانی را نیز تربیت کرده و تداوم و استمرار این جنبش را تضمین کرده است. این فرهیختگان بالغ بر 462 نفر هستند که با آموزش ها و تعالیم ناب خویش، آن ها را سیراب کرده است. در اسناد و آثار نام تک تک آنها ثبت شده است. برجسته ترین آن ها عبارتند: زرارة بن اعین، محمد بن مسلم ثقفی و ابوبصیر.

تحکیم بنیادهای تفکر شیعی

در عصر امام باقر (ع) بسیاری از شیعیان به مراتب عالی تشیع دست نیافته بودند و دسته ای از آنان که علاقه زیادی به فراگیری و بهره مندی از دانش امام نشان می دادند، از احادیث اهل سنت استفاده می کردند. همین موضوع می توانست تا اندازه ای اندیشه شیعه را خدشه دار کند؛ چه بسا امکان اختلاط آموزه های دیگری با آن قسمت از معارفی که آنان از امام می آموختند وجود داشت. امام باقر (ع) برای تحکیم پایه های اندیشه شیعه بسیار کوشید و امامت شیعه را به خوبی برای همگان معرفی کرد. او می فرمود: فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درهای دانش خداوندی و راه رسیدن به خوشنودی او هستند. آنان دعوت کنندگان مردم به سوی بهشت و راهنمایان به سوی آنند. آن حضرت با توجه به جایگاه رفیع علمی و اخلاقی خود توانسته خلأ اندیشه ای شیعیان را با آموزه های نبوی و ارزش‏های الهی پر کند و بنیان های تفکر شیعی را مستحکم کند. چه این که با روی کار آمدن اصحاب سقیفه، قرآن کریم که منشور هدایت مسلمین بود نیز مهجور گردید، زیرا به شهادت قرآن «لا یَمَسَّهُ الا المطهّرون» و ائمه معصوم که تنها مفسران واقعی قرآن بودند نیز در عزلت قرار داده شدند و تفکر شیعی که بنیانش قرآن و آموزه های وحیانی است، تنها در پرتو تفسیر مطهرون می توانست نضج بگیرد و امام باقر (ع) در عصر خود فرصت مناسبی جهت پر کردن این خلأ فکری شیعه داشته و با بهره گیری از این فرصت با اقدامات مهمی که در ادامه می خوانیم توانست بنیادهای فکری شیعه را تحکیم بخشد.

پایه گذاری علم اصول و شیوه صحیح اجتهاد

اگر چه برخی از قواعد اجتهاد را امیرالمؤمنین علی (ع) بیان کرده است، اما دوران امامت امام باقر (ع) را باید نقطه عطفی برای استفاده دانشمندان اسلامی از محضر معادن علم الهی و چشمه های جوشان دانش و بینش وحیانی دانست. در این دوره بود که امام باقر (ع) تلاش های گسترده ای در تبیین شیوه های صحیح استنباط احکام شرعی از منابع دینی نموده و بیش از پیش به اعتلا و توان مندی فقه شیعه پرداخت. امام باقر (ع) خود، اجتهاد را بین دانشمندان اسلامی نهادینه کرد و با تدوین قواعد علم اصول و آموزش آن به شاگردان مکتب خویش، گام مهم و اساسی در عرصه پشبرد اهداف بلند اجتهاد برداشت. به گونه ای که امروز شیعه می تواند با سربلندی اذعان دارد که میراث دار دانش نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و جانشینان بر حق او در بهره گیری از منابع دینی در قالب اجتهاد و استنباط حکم شرعی می باشد. مرحوم سیدحسن صدر در این باره می نویسد: به واقع، اولین کسی که دروازه علم اصول و اجتهاد در احکام را گشود و به تبیین و ترفیع قواعد آن پرداخت، امام ابوجعفر بن محمدبن علی الباقر (ع) و پس از او فرزند برومندش ابوعبدالله الصادق (ع) است. این دو بزرگوار با آموزش قواعد آن به بسیاری از شاگردان خود و آنان نیز با جمع آوری و نگاشتن آن مسائل و قواعد، گام بزرگی در فقه و اصول شیعه برداشته اند که از آن جمله می توان کتاب «اصول آل الرسول»، «الفصول المهمه فی اصول الائمه» و «اصول الاصلیه» را نام برد که همگی آن ها بنابر استناد روایت کنندگان راست گو به اهل البیت (ع) نسبت داده شده است. علامه سید محسن امین در اعیان الشیعه می فرماید: مسلماً بیشترین قواعد اصولی که از امام معصوم (ع) روایت شده از امام باقر (ع) تا امام حسن عسگری (ع) می باشد. امام باقر (ع) به عنوان مبتکر و تدوین کننده علم اصول در جایگاه برترین مرجع دینی شیعه در روزگار خویش به آموزش اصحاب و شاگردان خود در راستای اجتهاد، با بهره-گیری از شیوه های صحیح اقدام نمود که در کتاب های اصولی، نمونه های فراوانی از آن به چشم می خورد.

نشر فرهنگ اصیل اسلامی

چنان چه پیش از این گفته شد، نخبگان ایدئولوژیکی در مسیر تغییرات، گاهی ایدئولوژی و ارزش های جدیدی را ایجاد می کنند و گاهی نیز مروّج و اشاعه کننده ایدئولوژی خاص هستند. ایدئولوژی ای که سابقه داشته و امروزه به فراموشی سپرده شده و یا رنگ باخته است. امام باقر (ع) در مواردی ایجاد و ابداعی را صورت دادند و گاهی روش دوم؛ یعنی اشاعه و ترویج فرهنگ و ارزش هایی را که از قبل توسط نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در جامعه ایجاد شده بود و پس از رحلت آن حضرت، اصحاب سقیفه در جهت کمرنگ کردن آن همت نموده و تا آنجا پیش رفتند که امام حسین (ع) در قضیه نینوا فرمودند که با آمدن یزید «و عَلَی الإسلامِ اَلسّلامُ». امام باقر (ع) در عصر امامت خویش توانسته اند برخی از آن فرهنگ اصیل اسلامی را که خود منشأ بسیاری از آن تغییرات شده اند را ترویج نمایند. در اینجا به چند مورد اشاره می کنیم:

بازیافت بهره گیری صحیح از قرآن

هر چند سیاست جلوگیری از تدوین احادیث نبوی با شعار «کافی بودن قرآن» پیش می رفت. اما از عمل به قرآن خبری نبود و فقط از آن به صورت ابزاری برای جلوگیری از نشر معارف اهل بیت (ع) زنده بودن نام آنها استفاده می کردند. کتاب خدا به ابزاری جهت دستیابی به اغراض سیاسی و سرکوبی پیروان اهل بیت (ع) با تأویل و تفسیر به رأی، تبدیل شده و در واقع قرآن در انزوای شدید بود. امام باقر (ع) در جایگاه بهترین مفسر قرآن با بازگو کردن تفسیر درست آیات، بسیاری از ابهام ها را از بین برده و دست سودجویان را از بهره گیری آن کوتاه نمود. آن حضرت همواره برای اثبات مدعاهای خود از آیات قرآن بهره  می گرفت و کلام خدا را گواه بر سخن خویش گرفته و می فرمود: هر چه را می گویم از من سؤال کنید که در کجای قرآن آمده تا آیه مربوط به آن را برایتان تلاوت نمایم. در کتاب «اعلام الهدایه» آمده است که امام باقر (ع) کتابی در تفسیر قرآن نگاشته اند که «زیاد بن منذر» و بسیاری از بزرگان چون «ابوبصیر» از آن روایت کردند. در حقیقت حضرت با این عمل خود از طریق مشارکت در تغییر، وضعیت به وجود آمده را دستخوش تغییر قرار داده و علاوه بر احیای قرآن و آموزه های قرآنی، مجرای سودجویی و زیاده خواهی منفعت طلبان را مسدود نمود.

آگاهی بخشی نسبت به جایگاه امام

امام باقر (ع) تلاش فراوانی در جهت توجه افراد به اهل بیت و ایجاد مودّت در مردم نسبت به عترتی که پیامبر اکرم در روزهای آخر عمر شریف خود در مسجد مدینه مردم را به آن ها توجه داد، مبذول داشته و در صدد بود تا با این شیوه، ابتدا جایگاه امامت را در میان جامعه و مردم تبیین نموده و سپس به آنان بفهماند که اهل بیت عصمت و طهارت، وسیله نجات و رستگاری هستند و مردم، تنها در پناه آن ها می توانند به ساحل نجات رسیده و سعادت خویش را جست جو کنند. البته این تلاش امام در عصر خودش نیز نتیجه داده است. حکم بن عتیبه، گوشه ای از این تأثیرگذاری را روایت می کند و در این باره می گوید: من کنار اباجعفر در مجلس پرازدحامی نشسته بودم که پیر مردی عصا زنان وارد مجلس شد. بر آستانه در ایستاد و گفت السلام علیک یا ابن رسول الله و رحمت الله و برکاته. امام نیز در پاسخ فرمود: و علیک السلام و رحمت الله و برکاته. به حاضرین نیز سلام کرد و آن ها پاسخ دادند. سپس نزد امام آمد. عرض کرد: یابن رسول الله جعلنی الله فداک، فوالله انی احبکم و احب من یحبکم و الله ما احبکم لطمع فی دنیا... دشمنان شما را نیز دشمن می دارم نه به خاطر ترس، هر آنچه را که حلال می دانید، حلال و حرامتان را نیز حرام می دانم و منتظر شما هستم. فهل ترجو لی جعلنی الله فداک. حضرت در پاسخ فرمود فردی نیز مثل شما از پدرم امام سجاد (ع) پرسید، پدرم در پاسخ فرمود: ان تمت ترد علی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و علی علیّ و الحسن و الحسین و علی علی بن الحسین و یثلج قلبک یبرد فؤادک و تقرّ عینک و تستقبل بالرّوح و الریحان مع الکرام الکاتبین و... پس از مرگ، بر رسول الله و امیرالمؤمنین امام حسن و حسین و امام سجاد وارد شده، چشم و دلت باز شده و آرامش قلب پیدا کرده و آن پیرمرد از امام پرسید این چنین خواهد شد، حضرت دوباره تکرار فرمود آنچه فرموده بود و در این هنگام اشک شوق بر رخسار پیرمرد تراوید، زانویش سست شد، گریه اش بالا گرفت و حاضرین نیز با دیدن این عشق بازی، اشک شوقشان بیرون تراوید. امام، اشک از چشمان پیرمرد پاک کرد. پیرمرد، دست امام را بوسید و بر قلب خود گذاشت... در این هنگام، حضرت فرمود: هر که دوست دارد مردی از اهل بهشت را ببیند به او نگاه کند. حکم بن عتیبه می گوید هرگز مجلسی را چنین ندیده بودم. اهمیت کار امام باقر (ع) آنجا روشن خواهد شد که بدانیم این چنین حالاتی که در روایت «ابن عتیبه» آمده، پیش از این نه تنها وجود نداشت، بلکه ارعاب و تهدید و قتل چنان بود که کسی جرأت ابراز و اظهار شیعه گری و علاقه اهل بیت نداشت، ابن ابی الحدید در این باره می نویسد: ارعاب و تهدید به حدی رسید که مسلمانان ترجیح می دادند آنها را کافر و زندیق بنامند؛ ولی شیعه علی نگویند. شیعیان چنان در فشار قرار گرفتند که نه تنها به بیان فضایل و مناقب علی، که بنی امیه از انتشار آن جلوگیری می کردند، نمی-پرداختند، بلکه حتی درباره مسائل و احکام دینی که مربوط به فضایل نبود، از بردن نام علی می ترسیدند و با نام مستعار «ابوزینب» از حضرت اسم می بردند. اینکه مردی آن هم در مقابل جمعیت، این گونه ابراز ارادت و علاقه می کند و ابایی ندارد که دشمنانشان دشمن بدارد و بر دوستی اهل بیت افتخار کند، به یقین حاصل تلاش امام باقر (ع) است که البته در این مسیر، آن حضرت، خود ناملایمات فراوانی را به جان خرید.

مرجعیت فقهی و علمی

از دیگر تلاش های چشم گیر امام در راستای تعالیم اسلامی، مرجعیت علمی امام در پاسخ گویی به مسائل فقهی مردم بود. در حالی که پیش از آن، مسلمانان برای شناخت مسائل و احکام الهی به سراغ ابوهریره ها و ابن هیثم ها و امثال آنها رفته و آنان را گروه مرجع خود قرار داده بودند و به جای حلقه زدن اطراف وجود نورانی علی و فرزندانش و بهره گیری از کوثر زلال معرفت، سر به آستان نااهلان و نامحرمان ساییده و رسم زندگی دینی می آموختند. برای نشان دادن اوج این انحراف کافی است آن قصّه پر غصه را مرور کنیم که روزی امام حسین (ع) در مسجد النبی صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بود و ابن عباس نیز در کنار حضرتش حضور داشت، عربی وارد مسجد شده و به سراغ ابن عباس رفته و مسئله شرعی از او پرسید. در این هنگام، امام حسین (ع) خواست به او پاسخ دهد که آن مرد عرب با کمال بی ادبی گفت: از شما نپرسیدم! البته ابن عباس به آن عرب گفت ایشان هم می داند!!...اما این انزوای ائمه معصوم با تلاش امام باقر (ع) تغییر کرد و امام باقر و صادق (ع)، خود مرجع فقهی و علمی شدند. ابوحمزه ثمالی در این باره می گوید: در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بودم که مردی نزد من آمد و سلام کرد و پرسید: کیستی ای بنده خدا؟ گفتم از کوفیان هستم، چه می خواهی گفت آیا اباجعفر را می شناسی گفتم: بله کارت با او چیست؟ گفت چهل مسئله آماده کرده ام و در پی جواب آن هستم تا بدانم کدام را باید عمل کنم. در این هنگام امام وارد شد؛ در حالی که جماعتی از اهل خراسان و دیگر نواحی همراه وی بودند و در مورد مسائل حج از امام می پرسیدند. آن مرد نیز نزدیک امام نشست و پرسش های خود را مطرح کرد و پاسخ گرفت. نه تنها افراد و گروه ها توده مردم به امام روی آوردند، بلکه دانشمندانی چون «قتاده بن دعامه»، «طاووس یمانی» و «عاصم بن عمر» و دیگر بزرگان علمی آن عصر هر گاه امام را می دیدند، برای پاسخ گرفتن پرسش های خود از لحظات بهره گرفته و در هر حالی از امام سؤال می کردند و تاریخ، نمونه های فراوانی از این گفت گوها را ثبت کرده است و این همه نبود مگر آنکه سعی وافر حضرت باقر (ع) نتیجه داد و آنهایی که خواستند نام پیامبر و فرزندانشان را دفن کنند، راه به جایی نبردند. در نهایت، امام توانست مرجعیت ائمه علیهم السلام در مسائل فقهی و علمی را احیاء کند.

مبارزه با کژی ها

چنان چه در بخش اول این نوشتار گفته شد، نخبگان ایدئولوژیکی و اساساً فعالیت های نخبگان در تغییرات اجتماعی، تنها شامل بخش ایجابی نمی گردد سخن این است که چنانچه امام باقر در تأسیس دانشگاه اسلامی و بنیان روش اجتهادی و امثال آن دخالت مستقیم داشته است، فعالیت وی شامل آن دسته مقاومت ها و مبارزاتی که در برابر تغییرات صورت می گیرد نیز می گردد. از این رو در بازخوانی نقش امام در تغییرات به مواردی از مقابله و مبارزه امام در برابر چالش های روشی و فکری اشاره می کنیم.

مبارزه با شیوه های نادرست اجتهاد

رمز بقای دین در واقع بینی و سازگاری آن با نیازها و شرایط گوناگونی است که در طول زندگی نسل ها، یکی پس از دیگری رخ می نماید. شریعت و مکتب، آن گاه می تواند در تاریخ تداوم یابد که قادر به حل معضلات اجتماعی و پاسخ گو به پرسش های عقیدتی و عملی مردم باشد. مبانی عقیدتی، همواره ثابت و غیر متغیرند و نیازمند دقت و تلاش برای فهم هرچه عمیق تر آن، اما برنامه های عملی و قوانین دستوری دین با اینکه متکی بر ملاک های واقعی است، ولی از آنجا که موضوعات خارجی و مسائل مستحدث در زندگی جوامع همواره متحول و متغیر است، شناخت حکم هر حادثه نیازمند اجتهاد و استنباط می باشد. پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و کنار گذاشته شدن امام علی (ع)، برای حل مسائل اجتماعی دست به اجتهاد زدند، اما اجتهادی که با روح دین سازگار نبود و شرایط لازم را در بر نداشت. به کارگیری قیاس و استحسان و فهم شخصی در استنباط احکام از جمله مشکلاتی بود که در فرایند اجتهاد پدیدار گشت. در این میدان، امام باقر (ع) هر چند با تبیین اجتهاد صحیح و آموزش قواعد آن به نوعی با اجتهاد غلط مبارزه کردند، اما به این مقدار اکتفا نکرده و تلاش مهم امام در این زمینه در دو جنبه شکل گرفت: ابتدا به اصحاب و یاران نزدیک خود خطر آسیب پذیری اجتهاد با واسطه شیوه های نادرست را گوشزد نموده و آنان را از خطر افتادن به دام آن دور داشته و سپس به مبارزه با آن شیوه‏های نادرست پرداختند. امام باقر (ع) در عدم حجیت قیاس می فرماید: سنت و احکام شرعی از طریق قیاس قابل شناخت نیست، چگونه می توان قیاس را ملاک قرار داد، با این که زن حائض پس از دوران حیض می بایست روزه را قضا کند، ولی قضای نماز بر او واجب نیست. از آنجایی که شیوه اجتهادی که با قیاس، استحسان و امثال آن صورت می گرفت و این روش نیز از سوی حاکمیت، سامان دهی و حمایت می شد، مبارزه امام و بر حذر داشتن دوستان و شیعیان از آن، خود نوعی مقاومت و مقابله با حاکمیت سیاسی بود. ایشان در میدان اول مبارزه همواره اطرافیان خود را از افتادن در دام این گونه شیوه ها برحذر می داشتند و آنان را حتی از مراوده با افرادی که در این عرصه گام بر می داشتند و آن را دست‏مایه رسیدن به احکام شرعی قرار می دانند، دور می داشتند. چنانچه به زراره فرمود: ای زراره! بر تو باد از کسانی که در دین قیاس می نمایند، دوری گزینی، زیرا آنان از قلمرو تکلیف خود پا را فراتر نهاده و آنچه را باید می آموختند، واپس نهاده اند. و به آنچه خواسته نشده، روی آورده و خود را به سختی انداخته اند. روایات و احادیث را بنابر ذوق خود (استحسان) معنی نموده و بر خدا نیز دروغ بسته اند (اجتهاد در برابر نص). [چنین کسانی] در نظر من به‏سان کسانی هستند که در پیش روی شان، آنان را صدا می زنی، اما نمی شنوند و سرگشته و سرگردان در دین و دنیا هستند. آنچه اهمیت دارد این است که این گونه برداشت های اشتباه و به کارگیری شیوه های نادرست در استنباط احکام، همواره مورد مذمت اهل بیت (ع) بوده و بخشی از تلاش های امام باقر (ع) را به خود اختصاص داده است. و اگر نبود تلاش آن حضرت، بعید نبود که شیعیان نیز مبتلا به این روش اجتهاد غلط شوند.

 مبارزه با انحراف های فکری

بحران فکری و فرهنگی، یکی از مهم ترین مشکلاتی است که پس از رحلت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم برای جامعه آن عصر ظاهر گردید. جریان ها و ملاحظات سیاسی، دست جامعه را از دامان عترت کوتاه ساخت و از دو یادگار رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، تنها قرآن، منبع و مرجع شناخت احکام و عقاید به شمار آمد. هر چند قرآن، تبیان کل شی است، اما جامعه متکی به ظواهر قرآن، چون از شیوه ها و ملاک های صحیحی برای استنباط احکام و معارف قرآنی برخوردار نبود، در حقیقت از محتوا و پیام و اهداف قرآن نیز دور گشت. اکنون امام باقر (ع) در زمانی که افزون بر نیم سده از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، گذشته و تنش های فکری و عقیدتی، شدت بیشتری یافته است، مجال می یابد تا با تشکیل حوزه عظیم درسی به تصحیح و مقابله با اندیشه های کج و منحرف بپردازد، که ما در اینجا به چند مورد از این مبارزه ها اشاره می کنیم.

مبارزه با اندیشه خوارج

خوارج گر چه پس از جنگ نهروان به شدت تضعیف شدند، با گذشت زمان به تجدید قوا پرداخته و هوادارانی یافته و بعدها به شورش ها و حرکت های اجتماعی دست زدند. امام باقر (ع) در مقابل این گروه منحرف، موضع گیری هایی نموده و گاهی با مناظره با آن ها، هم افکار عمومی را روشن می کرد، هم آن ها را از شیوع انحرافات باز می داشت. یکی از موضوعاتی را که خوارج بر آن تکیه می کردند، پذیرش حکمیت امیرالمؤمنین بود و علت جدایی خود از حضرت را این کار ناصحیح می دانستند. امام باقر (ع) در برابر آن ها فرمود: اولاً، خداوند در شریعت پیامبر حکمیت را پذیرفته؛ چنانچه در آیه 35 سوره نساء آمده است که: فابعثوا حَکَماً من اهله... ثانیاً، خود رسول الله در جریان بنی قریظه، سعد بن معاذ را برای حکمیت برگزید و او به آنچه مورد امضا و پذیرش خود بود، حکم کرد. ثالثاً، آیا شما نمی دانید که وقتی امیرالمؤمنین حکمیت را پذیرفت، به افرادی که حکمیت بر عهده آنان نهاده شده بود، فرمان داد تا بر اساس قرآن حکم کنند و از حکم خداوند فراتر نروند و شرط کرد که اگر حکم آنان خلاف قرآن باشد، آن را نخواهد پذیرفت؟ زمانی که کار حکمیت علیه علی (ع) تمام شد، برخی به آن حضرت گفتند: کسی را بر خود حَکَم ساختی که علیه تو حکم کرد، حضرت امیرالمؤمنین فرمود: من به حکمیت کتاب خدا تن دادم، نه به حکمیت یک فرد تا نظر شخصی خودش را اعمال کند. حال در کجای این حکمیت، انحراف از حکم قرآن دیده می شود؟ با اینکه آن حضرت به صراحت اعلام کرد که: حکمِ مخالفت قرآن را ردّ می کند.

در موارد متعددی، حضرت با افراد به صورت فردی یا گروهی احتجاج کرده آنها را روشن نموده و برخی تسلیم می شدند و می گفتند «الله اعلم حیث یجعل رسالته» و آن‏هایی که تعمّد و عناد داشته اند، عرصه را تنگ دیده و منزوی می شدند.

مقابله با توهّمات قدریه و جبرّیه:

از جمله مسائل بحث انگیز معارف اسلامی که از دیر زمان ذهن اندیشه وران و حتی افراد عامی را با پرسش های مختلف برانگیخته، مسئله جبر و اختیار است. در قرآن که محور تعالیم اسلامی است، از یک سو حاکمیت مطلق الهی بر تمامی ابعاد و زوایای هستی به انسان یادآوری شده است و از طرف دیگر، اعمال و موضع گیری آدمیان در صحنه زندگی و در میدان کفر و ایمان، عمل خود آنان به شمار آمده است. برای نمونه، آیاتی را مرور می کنیم. «مَا شَآءَاللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ» «تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَآءُ وَ تَهْدِی مَن تَشَآءُ» «وَ لِتُجْزَی کلُّ نَفْسِ م بِمَا کسَبَتْ وَ هُمْ لَا یظْلَمُونَ» «وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی» و «وَ مَآ أَصَبَکم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کسَبَتْ أَیدِیکمْ». آیات یاد شده بیان گر بُعدی از معرفت جامع دینی است، و نظر به تبیین حقیقی خاص دارد و در صورتی که جایگاه هر یک از این آیات شناخته نشود، یا یک دسته مورد توجه قرار گیرد و دسته دیگر نادیده گرفته و یا توجیه و تأویل شود، معرفت دینی به انحراف کشیده می شود؛ چنان که در صدر اسلام، عده ای با ایجاد سقیفه، جامعه و مردم تازه مسلمان که هنوز معرفت دینی شان نهادینه نشده بود را از مکتب اهل بیت دور کرده و خاندان عترت را در انزوا قرار دادند و نتیجه این حادثه تلخ، عدم آشنایی کامل با منطق وحی و عدم تسلط به مجموعه آیات قرآن و گرفتار آمدن در تفریط و افراط شده و گروهی به جبر گراییده و دسته ای به تفویض کامل. این جریان های فکری هر چند در عصر امام صادق (ع) اوج بیشتری یافت، ولی خیزش های آن در عصر امام باقر (ع) نمایان شد. امام باقر (ع) نیز در مقابل این انحراف موضع گرفته و سعی در جهت تبیین مسأله کرده و با مباحث علمی و مناظره هایی این کژی در اعتقادات را مورد مداقّه و توجه خود قرار داد. برای نمونه در «کافی» آمده است که حضرت در یکی از بیانات خود فرمودند: «لطف و رحمت الهی به خلق، بیش از آن است که آنان را به انجام گناهان مجبور سازد و سپس ایشان را به خاطر کارهایی که به اجبار انجام داده اند، عذاب کند. از سوی دیگر خدا قاهرتر و نیرومندتر از آن است که چیزی را ارداه کند و تحقق نیابد. از آن حضرت سؤال شد که مگر میان جبر و اختیار، جایگاه سومی وجود دارد، فرمودند بله میان جبر و اختیار فضا و مجالی گسترده تر از فضای آسمان ها و زمین است».

معارضه با غالیان و کذّابین

ضعف فرهنگ جامعه، همواره پیامدهای ناگوار و نامناسبی را به همراه داشته و افراط و تفریط هایی را به دنبال خواهد داشت. در حکومت امویان و مروانیان و اساساً پس از حادثه سقیفه، جامعه اسلامی از این جهت رنج می برد، تا جایی که گروهی از مردم تحت تأثیر محیط و شگردهای تبلیغاتی حاکمان از خاندان عصمت و طهارت تا آنجا فاصله می-گرفتند که لعن و ناسزا به آن ها را جزء تعقیبات نماز خود قرار داده بودند. در مقابل، گروه دیگری به انگیزه موضع گیری علیه حکومت و یا انگیزه های دیگر، در تعظیم جایگاه اهل بیت (ع) تا آنجا افراط کردند که ائمه معصوم (ع) ناگزیر به معارضه و مواجهه با آنها شدند. البته در این میان، عده ای به عنوان سردمدار آن ها این جریان را راهبری می کردند که برخی از آن ها را امام صادق (ع) نام می برد که عبارتند از: مغیرة بن سعید، بیان، صائد، حمزة بن عمارة بربری، حارث شامی، عبداله بن عمرو بن حارث و ابوالخطّاب.

امام باقر (ع) نه تنها از وجود چنین عناصر ناسالم ناخرسند بود بلکه در هر فرصتی به افشای چهره آنها پرداخته و اقدام به مواجهه با آنها می نمود ایشان درباره مغیرة می فرمود: آیا می دانید مغیره مانند کیست؟ مانند بلعم است که خدا در حق او فرمود: الذی آتیناه آیاتنا فانسلخ منها فأتبعه الشیطان فکان من الغاوین. مغیره درباره خدا قائل به تجسم بود و درباره امام علی (ع) غلو کرده و پس از امام باقر (ع) ادعای امامت کرد. «بیان» از دیگر غلات است که قائل به الوهیت علی بن ابیطالب و حسن بن علی و حسین بن علی و محمدبن حنیفه بود و خود را مصداق آیه «هذا بیان للناس» می دانست. امام باقر (ع) درباره ایشان فرمود: خداوند لعنت کند بیان تبّان را، زیرا وی بر پدرم دروغ می بست. من شهادت می دهم که پدرم بنده صالح خداست.

به این ترتیب مشاهده شد که امام باقر (ع) به عنوان یکی از ائمه معصوم و در ادبیات جامعه شناختی نخبه ایدئولوژیکی در مقابل تغییر و انحراف عقیدتی که پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام جامعه اسلامی را فرا گرفته بود، مقاومت کرده و در ردّ شبهات موضع گیری نموده است تا علاوه بر انجام تکالیف الهی خویش به رهروان خویش نشان دهد که چگونه باید در مقابل کژی ها ایستاد و مقاومت کرد. و به تعبیر دیگر کار نخبه فقط ابلاغ روش های نوین نیست، بلکه دفاع از ارزش های الهی و مقاومت در برابر تغییرات از دیگر وظایف نخبه دینی است. تا اینجا توانستیم به اختصار نقش امام باقر (ع) را در تغییرات فرهنگی مورد توجه قرار داده و هر دو جنبه ایجابی و سلبی مسئله را بررسی کنیم. یعنی هم مواردی که آن حضرت در بعد فرهنگی ابداع و تدوین نمود و هم مواردی که در برابر تغییرات انحرافی مقاومت کرد. از این پس، نقش امام را در عرصه سیاسی و اقدامات سلبی و ایجابی آن حضرت در تغییرات را پی خواهیم گرفت.
/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1238919

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =