به گزارش خبرگزاری خبرانلاین، از سویی این سفر در حالی انجام شد که امریکا و اسراییل وکشورهای عضو اتحادیه عرب بشدت در پی قانع ساختن دمشق برای خروج ایران از سوریه هستند . اما مسول دیپلماسی ایران پس از سوریه راهی ترکیه شد . این دو دیدار نخستین سفر های ظریف در سال جدید است و باید دید با چه اهدافی این ملاقاتها صورت گرفته است؟
در همین رابطه با علی امیدی تحلیل گر مسایل خاورمیانه گفتگویی داشته ایم که در ذیل می خوانیم .
** سفر وزیرخارجه به دمشق را چگونه ارزیابی می کنید ؟
حدودا دو ماه پیش و بعد از سفر بشار اسد به ایران و حاشیه هایی که پیش آمد بشار اسد رسما از آقای ظریف برای سفربه سوریه دعوت کرد که مورد استقبال آقای ظریف هم واقع شد. اما در کنار پاسخ به دعوت مقامات سوریه دلیل مهمی که می توان برای این سفر برشمرد این است که ایران هزینه های بسیاری در سوریه داشته است لذا نمی خواهد میدان را برای رقبا و دشمنان ایران خالی کند.
دشمنانی مثل اسرائیل، آمریکا و برخی کشورهای عربی که تاکید می کنند نیروهای ایرانی باید از سوریه خارج شوند. هر چند ایران در حد وسیع نیرو در سوریه ندارد و همچنان حضور ایران در سوریه مستشاری است ، بنابراین ظریف با این سفر می خواهد به دشمنان نشان دهدکه تهران جای خود را برای دشمنانش خالی نمی کند ونمی گذارد دولت بشار اسد تضعیف شده و احیانا زمینه مجدد برای ظهور تروریستها فراهم شود. این سفر تاکید بر این نکته مهم است.
**آیا سوریه هم خواهان ادامه حضور ایران در سوریه است ؟
روز دوشنبه هفته گذشته آقای ابوالغیط- دبیر کل اتحادیه عرب- مصاحبه ای داشته مبنی براین که ما مایل هستیم سوریه دوباره در اتحادیه عرب حضور داشته باشد ولی با شرایطی که خروج نیروهای ایرانی از سوریه یکی از شرط های این اتحادیه است . از این رو متاسفانه تقریبا مواضع آقای ابوالغیط با مواضع آقای نتانیاهو همسو است . ابوالغیظ این نکته را در نظر نمی گیرد که اگر ایران یا روسیه نبود، وضعیت سوریه چگونه رقم می خورد و تروریستها چطور در منطقه جولان می دادند و چه فجایعی پیش می آمد؟
بنابراین سفر آقای ظریف هشداری است که ایران کشوری نیست که پشت حکومت و آقای بشار اسد را خالی کند و میدان را به رقبا و به دشمنان سوریه و ایران واگذار کند. از این جهت این سفر حائز اهمیت است. اساسا برای اینکه به طرفهای ثالث ثابت شود که بین دو کشور اتحاد وجود دارد و رابطه مستحکم برقرار است، سفرهای دورهای نیاز است و این سفر هم می تواند در راستای نشان دادن استحکام روابط ایران و سوریه به طرفهای ثالث باشد و حائز اهمیت است . نکته دیگری که وجود دارد و در مصاحبه های آقای ظریف بازتاب داشت، مسئله ادلب است. همانطور که استحضار دارید تنها نقطه ای که در حال حاضر تروریستها در ان حضور دارند و امکان گسترش فعالیت آنها وجود دارد در منطقه ادلب است. این منطقه عملا تحت کنترل ترکیه است. به هرحال ایران، روسیه و ترکیه در توافقات سران در سه کشور بارها تاکید داشته و برای ادلب سازوکاری تدارک دیده بودند مبنی بر این که نباید به تروریستها در ادلب مجال فعالیت داده شود . برداشت ایران و سوریه این است که این سازوکارها به خوبی عملی و اجرایی نمیشود. از این جهت آقای ظریف بعد از دمشق به ترکیه سفر میکند و همکاری طرف ترک را که در مذاکرات آستانه وهمچنین اجلاس سران سه کشور، یعنی ایران، روسیه و ترکیه توافق شده، مقدمات اجرایی شدن آن را فراهم کنند، در مورد ترکیه سه نکته در سفر آقای ظریف حائز اهمیت است. یکی بحث ادلب است و دو طرف می خواهند رایزنی کنند چطور میشود مسئله ادلب حل شود یا در دراز مدت و آینده نزدیک کنترل ادلب دست حکومت مرکزی سوریه و آقای بشار اسد بیفتد و خیال همه راحت شود که تروریستها آنجا نیستند. مسئله دیگر همکاری دوجانبه و تعدیل فشارهای آمریکا علیه ترکیه و ایران است. همانطور که می دانید اخیرا فشارهای آمریکا بر روی ترکیه زیاد شده . در همین راستا یکی از مقامات آمریکا عنوان کرده بود که دیگر ما نمی توانیم روی ترکیه به عنوان متحد استراتژیک حساب کنیم. این خیلی اهمیت داشت . از سویی یکی از شاخصهای کدورت در روابط دو کشور عدم تحویل هواپیماهای جنگنده پیشرفته اف 35 بود که آمریکا این معامله را کنسل کرده و اعلام کرد که اگر ترکیه بخواهد سیستم دفاعی اس400 را از روسیه خریداری کند و در ترکیه مستقر کند این هواپیما تحویل ترکیه نخواهد شد . این در حالی است که آقای رجب طیب اردوغان اعلام کرده بود ما این توافق را لغو نمیکنیم و حاضریم خرید هواپیماهایمان از آمریکا لغو شود ولی قرارداد اس400 را با روسیه لغو نخواهیم کرد. . یعنی تسلیم خواستهای آمریکا نمیشویم.
آیا سفر ظریف به ترکیه برای تقابل با فشارهای آمریکا به دو کشور صورت می گیرد ؟
ببینید ترکیه در کل نوسانات ارزی و اقتصادی و کاهش ارزش پول خود را از چشم آمریکا میبیند. به هرحال احساس می کند سیاستهای ضد ترکی و ضد اردوغانی آمریکا عامل اصلی این اتفاق است و این نوسانات ارزی و اقتصادی ترکیه به خاطر آمریکا و حتی اروپاست. یعنی هم ایران و هم ترکیه معنقدند که در حال ضربه خور آمریکا درحوزه اقتصادی هستند . بنابراین ایران نیز برای تعدیل تحریمهای آمریکا به همسایگانش نیاز دارد. از جمله به ترکیه .
به هرحال این دیدارهای دورهای برای تقویت روابط دو کشور و تعدیل تحریمهای آمریکا علی الخصوص علیه ایران میتواند مفید باشد. و نکته سومی که در روابط ایران و ترکیه حائز اهمیت است این که اساسا روابط ایران و ترکیه در دوره حزب عدالت و توسعه تقویت بیسابقهای پیدا کرد. درست است که اخیرا در انتخابات شهرداری ها در ترکیه، اکثریت شهرداریها خصوصا در مناطق نیمه محروم و شهرهای کوچک توسط حزب عدالت و توسعه بدست آمده، ولی در شهرهای بزرگ مثل آنکارا، ازمیر و حتی استانبول که فعلا محل بحث است، مخالفین و رقبای حزب عدالت و توسعه، پیروز شدند. سفر آقای ظریف این پیام را می رساند که به رغم تغییرات وضعیت حزب عدالت و توسعه، هنوز ترکیه را همسایه خوب میداند و به دنبال روابط گرم با این کشور است.
** ایا تطمیع ها و تحدید ها می تواند به تغییر مواضع بشار اسد مبنی بر خروج ایران از سوریه ، منتج شود ؟
حالا ما که حضور گستردهای در سوریه نداریم و این اظهارات یک جور فرافکنی شکستهای اسرائیل و آمریکا و سعودی هاست . به گمان این کشورها موفقیت آقای بشار اسد بر تروریستها به سبب حضور ایران است. در حالی که در اصل مقاومت خود مردم سوریه عامل پیروزی نهایی بود .
ایران و روسیه قطعا نقش مکمل در این پیروزیها داشتند. همانطور که می دانید مرحوم حافظ اسد ، ایران را به عنوان عمق استراتژیک سوریه قلمداد میکرد. آقای حافظ اسد، پدر آقای بشار اسد که بیست سال رئیس جمهور سوریه بود، از کشورهای عربی قطع امید کرده بود. کشورهای عربی را وابسته به آمریکا می دانست. از سویی روی صدام هم که نمی توانست حساب کند . در نتیجه عمق استراتژیک سوریه را ، ایران قلمداد می کرد. در کل روابط استراتژیک ایران و سوریه از اوایل انقلاب خصوصا در دوره جنگ تحمیلی ایجاد شده و این موضوع جدیدی نیست. بنابراین این پدر و پسر به خوبی واقف بودند و هستند که اگر ایران را از دست بدهند، سوریه از دست می رود. قطعا با از دست دادن ایران ، حکومت بشار اسد تضعیف خواهد شد بنابراین سوریه هیچ گاه تن به چنین سیاستی نخواهد داد. یا حداقل در آیندهای نزدیک تن نخواهد داد که حضور ایران، همکاری با ایران و شرایط استراتژیک با ایران را تضعیف کند. آن هم با چه بهایی! چه کشوری می خواهد جای ایران را در سوریه بگیرد.؟!روی کدام کشور می تواند حساب کند. ؟!
از این جهت من بعید میدانم که به رغم مطالبات و خواسته هایی که از سوی کشورهای عربی، آمریکا و اسرائیل صورت می گیرد، حکومت بشار اسد به این خواسته تن دهد. از طرف دیگر عقلانی است حکومت ایران هم میدان را برای رقبا و دشمنان خودش خالی نکند. من فکر می کنم نیاز متقابل دو طرف ایران و سوریه باعث تداوم همکاریشان خواهد بود و هیچوقت به این خواسته ها تن نخواهند داد.
23219
نظر شما