علی پاکزاد
روز گذشته در پی ادامه نگرانیها از چشمانداز روند بهبود اقتصاد جهانی و احتمال کاهش تقاضای جهانی نفت قیمتهای نفت به پایینترین حد خود در دو ماه گذشته رسید. با کمرنگ شدن امیدها نسبت به روند بهبود اقتصاد جهانی، نگرانیها در مورد کاهش تقاضای جهانی نفت افزایش یافته است.
دولت آمریکا اخیراً اعلام کرد، میزان نرخ بیکاری این کشور به بالاترین حد خود از سال 1983 میلادی رسیده است و آخرین آمار مربوط به بیکاری در ماه گذشته میلادی نشان میدهد نرخ بیکاری در آمریکا به 5/9درصد رسیده است و این به خودی خود نشان میدهد اقتصاد بزرگترین مصرفکننده نفت جهان چنان در شرایط بحرانی به سر میبرد که نمیتواند روند کاهش تقاضا را اصلاح کند. سایت اوپک هم در گزارش روزانه خود از قیمت سبد نفتی این سازمان اعلام کرد قیمت نفت در سیزدهمین روز ماه جاری میلادی به سطح 46/59دلار رسیده که نشاندهنده کاهش ده دلاری قیمت این سبد طی تنها سیزده روز است.
البته روز گذشته این روند تا حدی تعدیل شده و قیمتهای نفت در بازارهای جهانی تثبیت شدند ولی شرایط پیش رو نشان میدهد دوباره بحران برای تولیدکنندگان نفت جهان و به خصوص اوپک آغاز شده است.
کاهش در آمدهای نفتی در دوره رکود بازارها دغدغه تولیدکنندگان نفت است ولی در کنار این مسئله مصرفکنندگان نفت نیز بهرغم اینکه در شرایط کنونی میتوانند کاهش قیمت را غنیمت بشمارند ولی چشمانداز را روشن نمیبینند زیرا یکی از اصلیترین دغدغههای مصرفکنندگان عمده نفت در بازار روند تثبیت شده تولید متناسب با نیاز آنهاست در حالی که اگر قیمتها روند نزولی خود را ادامه دهند و یا حتی در همین حد بین 50 تا 60 دلار تثبیت شوند در عمل سرمایهگذاری برای توسعه منابع نفتی در بسیاری از نقاط جهان و تا حدی در منطقه خلیجفارس متوقف خواهد شد و این امر به معنی انفجار قیمت بعد از بحران اقتصاد جهانی است یعنی درست در زمانی که کشورهای جهان به دنبال رونق دادن بازارهای خود و خروج از مشکلات اقتصادی فعلی هستند افزایش تقاضا قیمتها را به شدت افزایش میدهد. این در بازاری رخ میدهد که سرمایهگذاری در آن متوقف شده و این بعد وحشتناک قیمتهای پایین امروز نفت برای مصرفکنندگان عمده است.
پائولو اسکارونی، مدیر اجرایی شرکت نفتی انی ایتالیا هم در گفتوگو با روزنامه لاریپابلیکا، نفت 60 دلاری را برای اقتصاد جهانی یک فاجعه میخواند.
اسکارونی در این مصاحبه که در سایت ایلنا منعکس شده است با قاطعیت میگوید که تولیدکنندگان نفت باید در انتظار یک سرماخوردگی شدید باشند چون در دو سال گذشته به رغم آن که بهای نفت تا 140 دلار بالا رفته بود اما گروه زیادی از نفتیها سرمایهگذاری مطلوبی را در حوزه صنایع نفتی ثبت نکردهاند و حالا با کاهش بهای نفت وضع آنان به مراتب تلختر از هر زمان دیگری است. البته در مقابل برخی دیگر از تحلیلگران بازار منتظر سطوح بالاتری در قیمت هستند، روز گذشته خبرگزاری بلومبرگ در خبر درمورد فضای بازار نفت ضمن اشاره به اخبار مربوط به پیشبینیهای انجام شده در مورد رشد اقتصادی چین و تقاضای نفت آمریکا به نقل از هانس لوکر تحلیلگر بازار مینویسد بهطور حتم متوسط قیمت نفت در نیمه دوم سال جاری میلادی به سطح 70 دلار خواهد رسید.
در مورد چشمانداز بازار جهانی نفت نیز به نظر میرسد پیشبینیها نشان میدهد در سال 2010 که وضعیت اقتصاد جهانی دوران نقاهت بعد از بحران خود را آغاز میکند قیمتهای نفت سیر صعودی پیدا خواهند کرد.
آژانس بینالمللی انرژی در مورد میزان تقاضای جهانی نفت در سال 2010 پیشبینی کرده است میزان تقاضای روزانه نفت در بازار جهانی نسبت به سال جاری بطور متوسط 4/1 میلیون بشکه افزایش خواهد داشت که این نشاندهنده رشد 7/1درصد تقاضای نفت در این سال است که باعث افزایش 35 درصدی قیمت نفت نسبت به سال جاری خواهد شد و متوسط قیمت نفت در این سال به 85 دلار میرسد. اما به رغم تمام شرایط حاکم بر اقتصاد جهانی و بازار جهانی نفت باید دید بخش نفت در ایران چه برنامههایی برای هماهنگی با شرایط جهانی تدوین کرده است. یکی از هشدارهایی که باید جدی گرفته شود جایگاه ایران در اوپک است، ایران طی سالهای گذشته با تکیه بر میزان ذخایر واقعی خود دومین تولیدکننده اوپک بوده است ولی به نظر میرسد اخیراً با اعلام میزان ذخایر از سوی ونزوئلا این جایگاه را از دست داده است. هرچند آمارها از سوی اوپک هنوز تأیید نشده است ولی در عمل این مسئله در صورت تأیید میتواند بر میزان سهمیه تولید ایران تأثیر بگذارد.
از سوی دیگر میزان سرمایهگذاری ایران در صنعت نفت خود و تلاش برای حفظ و توسعه سطح تولید از جمله مسائلی است که باید مورد توجه قرار گیرد زیرا در دورانی که به نظر میرسد خیلی دور نیست و بر اساس پیشبینیها از سال 2010 آغاز میشود در صورت نداشتن ظرفیت مازاد امکان کسب سهم بازار را از دست خواهد داد. البته منوچهر نوذری در اوایل تیرماه در مراسمی عنوان کرده بود در چهار سال گذشته بالغ بر 66 میلیارد دلار در صنعت نفت کشور سرمایهگذاری شده است و وعده داده بود طی چهار سال آینده نیز 100 میلیارد دلار سرمایهگذاری جدید به بخشهای مختلف این صنعت تزریق خواهد شد ولی سؤال اینجاست چرا در این تزریق سرمایه بحث مهمی مانند تزریق گاز به مخازن نفتی کشور جدی گرفته نشده است و در عمل تنها 3 درصد از اهداف مربوط به تزریق گازی که در برنامه چهارم پیشبینی شده بود انجام گرفته در حالی که حفظ سطح تولید کنونی در میادین نفتی کشور بدون تزریق گاز غیرممکن است. همچنین بهرغم تأکید برنامههای توسعهای میزان سرمایهگذاریهای انجام شده برای توسعه میادین بیشتر از آنکه معطوف مخازن مشترک کشور با همسایگان شود به سمت میادین نفتی تازه اکتشافی و یا میادینی هدایت شده است که حاوی نفت سنگین هستند و نفت استحصالی از آنها از ارزش افزوده کمتری نسبت به میادین مشترک برخوردارند. چشمانداز بازار نفت از شرایط بحرانی فعلی به سمتی حرکت میکند که میتوان آن را برای کشورهای نفتی ایدهآل دانست ولی این به شرطی است که مدیران نفتی کشور پیشاپیش آماده استقبال از شرایط پیش رو شده باشند.
نظر شما