۰ نفر
۱۶ تیر ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۲
حُسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت

ساقط کردن پهباد فوق پیشرفته، پر قدرت و به زعم خودشان خلل ناپذیر امریکا توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقطه عطفی در مبارزات بین ایران و امریکا بود.

پس از شلیک موشک نقطه زن به مقر گروه  های معارض سوری در سوریه ظاهراً این دومین اقدام هوشیارانه و مقتدرانه سپاه پاسداران بود. جالب تر اینکه این اقدام با سلاح خودساخته ایران و بدون توسل به تجهیزات خارجی صورت گرفت. به راستی این اقدام و در این موقعیت و با چنین قدرت و دقت کار خدا بود.

تا چند روز مقامات امریکایی گیج بودند و اظهار نظر نمی کردند ولی دوباره جان گرفته و اظهار نظر های راست و دروغ را برای دلگرم نگهداشتن زیر دستانشان شروع کرده اند.  اینکه اظهار می  شود ترامپ با مشاورانش به ویژه جان بولتون در مورد مسائل خارجی اختلاف نظر دارد وآن را برکنار نمی کند و یا نمی تواند، خود مسئله قابل توجهی است.  شاید رئیس جمهور امریکا هم در حکمرانی خودش با محدودیتهایی مواجه است و یا اینکه منافقانه برخورد می کند.
در هرحال این شلیک جانانه سپاه بسیاری از معادلات را به هم زد و زمانی این اتفاق افتاد که بسیار حساس بود. از یک طرف همزمان با اولتیماتوم ایران در برابر بی خاصیتی اروپائیان در اجرای تعهداتشان، برای کم کردن تعهداتش در 60 روزه دوم بود و از طرف دیگر مقارن با برگزاری کنفرانس معامله قرن در بحرینی که روزی جزو خاک ایران بوده است و الان خدمتگذار سعودی و مجری منویات امریکا است. به نظر می رسد این اقدام بر روی هر دو تأثیرگذار بود. مضافاً اینکه روحیه ایرانی ها و مقاومت منطقه را بسیار بالا برد و شکست  ناپذیری امریکا را به چالش کشید. شاید در موضعگیری  های ترامپ و نحوه برخورد وی در کنفرانس جی 20 با همتایانش هم بی تأثیر نبود که برخلاف معمول از خود انعطاف نشان داد. این نشان می دهد ایران قدرتی است اگر خودشان قدر خود را بدانند و به جای درگیری های داخلی مسئولان و سوء استفاده سرمایه داران با هم اتحاد داشته باشند.

اما آنچه برای من جالب بود و شاید برای اولین بار، و دست  کم با این سرعت اتفاق افتاد همگامی وزارت خارجه با اقدامات سپاه بود. وزارت خارجه هم در تمهید و هم در جا انداختن و هم در بهره-برداری از اتفاقات پیش  آمده و یا برنامه های آینده می تواند بسیار مؤثر باشد. اگر ما در مسائل دیپلماتیک از فرصت  ها خوب استفاده کنیم و افراد دلسوز مسلط به زبانهای خارجی به ویژه انگلیسی در خدمت وزارت خارجه باشد بسیار مغتنم و فرصت ساز خواهد بود. اینجاست که باید گفت:
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
آری به اتفاق جهان می توان گرفت

آنچه هنوز برای من مسئله است نبودن نسخه فارسی معاهده بین المللی برجام است؛ شاید چون مسئولان وزارت خارجه با زبان انگلیسی آشنا هستند؛ یا اینکه نام معاهده معاهده بین المللی است! ولی کیست که نداند این برنامه بین المللی برای مهار ایران بود. آخر همه می دانند که 5+ 1 در یک طرف و طرف مقابل ایران بود. از این رو می توان گفت که دو طرف معاهده یکی ایران و دیگری 5+1 بود بنابراین باید نسخه ای هم به زبان فارسی برای آگاهی مردم ایران وجود می داشت. حتی شاهد بودیم که در مجلس شورای اسلامی هم آنچنان سریع آن را به تصویب رساندند که اغلب از متن آن آگاه نبودند و این ظلم مضاعف بود. سؤال این است که آیا مذاکره کنندگان چنین درخواستی برای تهیه نسخه فارسی کرده اند تا هر دو متن فارسی و لاتین در نزد مقامات حقوق بین المللی مورد استناد باشد یا خیر؟ این می تواند در چالش های سیاسی برای ما مفید باشد. توانمندی در استفاده به موقع از فرصت ها ارزش بسیار زیادی دارد و نباید مورد غفلت قرار گیرد. توجه به این موضوع در سایر معاهدات باید مد نظر باشد تا هم زبان فارسی را در سطح بین المللی تقویت کند و هم مردم ایران از آنچه مسئولانشان تعهد می کنند آگاه باشند.

وزارت خارجه هم می داند که اگر قدرت نظامی نباشد در بحث  ها و چانه  زنی ها نمی تواند آنچنان که باید وشاید قاطع و با قدرت سخن بگوید. قوت و قدرت رئیس جمهور در این روزها برای اجرای گام دوم عقب نشینی از تعهدات برجامی نقطه امیدی بود که قطعاً قدرت نظامی ایران پشتوانه محکمی برای آن بود. همه می دانند پس از رسیدن به قدرت اتمی ما بود که دنیا بر آن شد تا با ما مذاکره کند و الا ما را قبول نداشت. پس از قلدری های ترامپ و وقت کشی  های اروپا و از موضع بالا سخن گفتن و تهدید ضمنی آنها باز این سرنگونی پهباد امریکایی توسط سپاه بود که قدرت و جرأت مقامات ما را بیشتر، و مخالفان را تا حدود زیادی وادار به انفعال کرد. البته هنوز هم نمی توان به اقوال آنها مطمئن بود. آنها تا به مقصودی که در دل دارند نرسند هرگز ما را رها نخواهند کرد و از هیچ فریب و خدعه ای هم فروگذاری نمی کنند. آنها همچنانکه به صراحت زیر قول رسمی و مکتوب خود زدند هر لحظه ممکن است بر خلاف آنچه گفته اند عمل کنند. به نظر من نقض تعهد برجامی امریکا با پاره کردن قرارداد الجزایر توسط صدام از نظر ماهیت تفاوتی ندارد. در آن  زمان صدام با پشتیبانی قدرتهای بین المللی خیال خام تسخیر ایران را داشت و امروز ترامپ همان اهداف را در سر دارد اما چون از نظر نظامی نمی تواند کار عمده ای انجام دهد به تحریم اقتصادی روی آورده است.  با فرق اینکه در آن زمان جنگ را ایران با همه وجود احساس کرد و به مقابله پرداخت و آرایش جنگی به خود گرفت اما در این زمان با وجود اقرار مسئولان به وجود جنگ اقتصادی هیچ آثاری از آرایش جنگی در کشور مشاهده نمی شود.

بیم بسیار وجود دارد که با لبخندی از جانب اروپا و وعده های سر خرمن آنها، یا به امید آمدن دولت محافظه  کار تر در امریکا باز دولتمردان ایران امیدوار گشایش از جانب آنها باشند و برنامه  هایی را که اغلب نیم بند شروع کرده اند را کنار بگذارند. ایران نباید از راهی که شروع کرده است ذره ای غفلت کند و به فرض که گولزن اینستکس شروع به کار کند (که نمی کند) نباید برنامه های اقتصاد مقاومتی تعطیل و برنامه های خود اتکایی متوقف شود.

انتشار مقالات و اجرای رساله ها و پایان نامه ها توسط وزارت عتف هم می تواند کارساز باشد. زیرا آموزش پس از بُعد نظامی بزرگ‌ترین حربه مقاومتی است که متأسفانه مورد غفلت تاریخی قرار گرفته است.

* استاد تمام دانشگاه تهران در علم اطلاعات و دانش‌شناسی و نماینده دوره دوم و سوم مجلس شورای اسلامی

کد خبر 1277203

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =