خلاقیت جمعی در سیستم آموزش و پرورش: چرا و چگونه؟

اگر به دوران دانش آموزی خود برمی گشتید دوست داشتید چه تغییراتی در مدرسه، کلاس درس، معلم کلاس، سبک آموزش، محتوای کتاب درسی، نوع پرورش و ... مشاهده می کردید؟

اصلا به نظر شما آیا تغییر خاصی در روال آموزش و پرورش کشور نیاز است؟ چرا؟

در این مقاله ابتدا به بررسی مفهومی مثل آموزش و پرورش میپردازیم و بعد از نگاه انتقادی به سیستم آموزش و پرورش کشور، نمونه ای را بررسی میکنیم که در همین سیستم و ایراداتش تلاش در پرورش خلاقیت در سطح نوجوانان و جوانان به کمک حرکت جمعی دارد. پیشنهاد میکنم حتما به مرور این مورد از خلاقیت در کلاس درس بپردازید. در این نمونه، معلم کلاس، و یا همان مدیر میانی سازمان آموزش و پرورش، از نوآوری باز برای بهبود کلاس درس خود بهره برده و به کمک خرد جمعی سعی دارد نیاز دانش آموزان را رفع کند و بستر مناسب برای یادگیری را برای ایشان فراهم کند.

اکثر آدم ها به عنوان معضل سیستم آموزشی به از بین رفتن استعدادهای شخصی و خلاقیت در اثر آموزش خشک و منفعل اشاره می کنند، در این سیستم به پرورش درست استعدادها توجهی نمی شود. حال آنکه گاهی تنها چیزی که برای پرورش یک استعداد لازم است فراهم آوردن فضای مناسب است تا نوجوان مسیر خود را برای کشف آن طی کند.

قبل از هر چیزی بهتر است به مفهوم آموزش و پرورش بپردازیم.

فلسفه آموزش و پرورش چیست؟

اندیشمندان مختلف از جمله سعدی، مولوی، سهروردی، سقراط، ژان‌ژاک روسو، … در قالب کلمات مختلف «آموزش و پرورش» یا «تعلیم و تربیت» را تعریف کردند. به عنوان نمونه، میرعبدالحسین نقیب زاده، آموزش را سپردن دانستنی‌ها به دیگران و پرورش را شکوفاندن و به کارآوردن توانایی‌های درونی و استعدادهای طبیعی می داند. به عبارتی آموزش مقدمه پرورش یا پرورش هدف آموزش به حساب می‌آید.

از نظر شما آموزش و پرورش چیست؟ این دو چه تفاوتی با هم دارند؟ با توجه به تجربیات و نیازهای آموزشی خودتان؛ کدام یک از مهارت‌های توسعه‌یافته‌ در خودتان را حاصل آموزش و کدام‌ها را حاصل پرورش می‌دانید؟ چرا؟

فرض کنیم آموزش معادل کلمه‌ی انگلیسی Education و پرورش معادل کلمه‌ی انگلیسی Training هست. با این حساب میتوان وجه تمایزهای زیر را برای آموزش و پرورش برشمرد:

  1. آموزش یعنی توسعه‌ی دانش، و پرورش یعنی توسعه‌ی مهارت و با تجربه مرتبط است.
  2. آموزش، یادگیری سیستماتیک است که در بلندمدت رخ میدهد، در حالی که پرورش روشی برای توسعه‌مهارت است که در کوتاه مدت اتفاق می افتد.
  3. آموزش بر اساس انتقال دانش تئوری ممکن می‌شود و پرورش بر اساس کاربردهای عملی.
  4. پرسپکتیو آموزش وسیع و چشم‌انداز پرورش مشخص و محدود است.
  5. آموزش افراد را برای کارهای آینده آماده می کند، در حالی که پرورش افراد را برای فعالیت کنونی آماده می کند.
  6. هدف آموزش ایجاد توانایی استدلال و قضاوت در یه حوزه است، در حالی که هدف پرورش افزایش بازدهی و اجرا است.
  7. در آموزش مفاهیم عمومی به افراد منتقل می‌شود و در پرورش ماموریت و وظیفه‌ی مشخص.
  8. برای پرورش مهارت افراد، ابتدا لازم است دانش مرتبط با مهارت به ایشان منتقل شود. یعنی هیچ پرورشی بدون آموزش ممکن نیست.

با این اوصاف، می توان گفت آنچه در قالب دروس تئوری در مدارس یاد گرفتیم آموزش و آنچه در قالب دروس آزمایشگاهی و یا عملی یاد گرفتیم پرورش بوده است.

در واقعیت رشد دانش آموز در سیستم آموزش و پرورش به چه شکلی رقم میخورد؟

طبق تعاریف بالا، اولین نیاز برای پرورش و توسعه ی مهارت، که خود پیش نیاز بروز خلاقیت در فضای آموزشی است، فراهم بودن امکان استفاده از آموزش است. به عنوان مثال دانش آموزان ما جمع و تفریق را یاد می گیرند و نیازی به زیرساخت خاصی هم برای استفاده از آن نیست، چرا که از کاربردهای روزمره و دائم زندگی هستند. ولی وقتی دانش آموز در مدرسه انگلیسی می خواند، آمار و احتمالات میخواند، برق میخواند، کامپیوتر میخواند، حسابداری و هنر میخواند، آمادگی دفاعی و علوم تجربی میخواند؛ آیا این امکان برای او فراهم است که دانش کسب شده را به کار بسته و خود را مهک بزند؟ البته منظور سنجشی فرای ذره بین معلم و نمره است؟

پیش از چنین آموزش هایی، دانش آموز باید به نحوی متوجه اهداف و کاربردهای دروس مطرح شده بشود. به عنوان مثال دانش آموزی که در دبیرستان ریاضی خوانده و در دانشگاه برق؛ و در زمینه بازاریابی و تبلیغات وارد بازار کار شده است، استفاده ای از انتگرال و دیفرانسیل و یا تحلیل مدارات منطقی یا الکترومغناطیس در زندگی نخواهد داشت!

از روز اول هم، دانش آموز نمی داند انتگرال چه کاربردی خواهد داشت و یا عدد نهایی چه معنایی میدهد. فقط به حساب کردن آن میپردازد!

برای اکثر دروس دیگر نیز چنین است، هنر، جغرافیا، تاریخ، عربی، و ... . هدف از آموزش همه ی این علوم چیست اگر با پرورش همراه نشوند؟

به عنوان یک نمونه راهکار برای رفع این معضل، چرا یک دانش آموز برق، نمره پایانی خودرا از تامین برق منزل بدون اتکا بر شبکه برق کشور کسب نکند؟ و یا یک دانش آموز علوم تجربی، از ارائه یک تحقیق میدانی و بررسی مجموعه ای از گونه های جانوری یا بیماران یا تغییرات زیست محیطی نمره قبولی بدست نیاورد؟ و یا یک دانش آموز حسابداری موظف نشود هزینه های یکسال خانواده را حسابرسی کرده و راهکارهایی برای صرفه جویی و سرمایه گذاری ارائه دهد؟

اگر همین جا گذری به دوران تحصیلات آکادمیک چنین دانش آموزی بیندازیم، به تحقیقات بی کاربرد و یا حتی خرید مقاله و تز دانشجویی می رسیم! چنین چیزهایی نشانه عدم حصول نتیجه پرورش از آموزش های ارائه شده است؛ آیا ما یک ریاضیدان، یک پزشک و یا یک مهندس برق پرورش داده ایم؟ خیر! و این یادآور خاطره ی محمد بهمن بیگی در کتاب «به اجاقت قسم» است:

در یکی از شب ها با کسان خود بر سر سفره شام بودیم . برق خانه خاموش شد . گویا فیوز پریده بود . شمعی روشن کردیم و به سرعت جوانک همسایه را به کمک خواستیم . آمد و باز هم با همان انگشتان هنرمند فیوز را اصلاح کرد و خانه را غرق نور ساخت.
از او دعوت کردم که بر سر سفره بیاید . پذیرفت . پس از صرف شام از او خواهش کردم که لامپ سوخته چراغ مطالعه ام را عوض کند . همینکه چشمش به انبوه کتاب هایم افتاد با لبخندی طعنه آمیز پرسید:" شما با اینهمه کتاب که خوانده اید و می خوانید از عهده تعویض لامپ چراغتان هم بر نمی آیید؟!" جواب مناسبی نداشتم . شرمنده شدم .

وای به حال قوم و قبیله ای که برای کار ناکرده کارنامه درخشان صادر می کند. وای به حال قوم و قبیله ای که جعل اسناد مالی را جرم و جنایت می شمارد ولی اسناد مجعول علم و معرفت را معتبر می پندارد!

بهبود سیستم آموزش و پرورش با جمع آوری ایده های خلاقانه

در چنین سیستم آموزش و پرورشی و با توجه به ایرادات اساسی کل سیستم، حکم چیست؟ آیا معلمین و اولیای مدرسه میتوانند مستقل از ایرادات این سیستم، فضا را برای پرورش تفکر خلاق برای دانش آموزان آماده کنند؟ اگر بله؛ چطور با کمترین هزینه ها میتوانند به بهترین دستاوردها در این زمینه برسند؟

اگر باور کنیم تفکر خلاق یک مهارت قابل پرورش است، به جای فکر به  بهبود کل نظام آموزشی کشور، به دنبال ایجاد تغییرات کوچک و در عین حال تاثیرگذار خواهیم بود.

تغییر محتوای درس و تغییر سیستم آموزشی به شکل کلی در زمان کوتاه غیرممکن است. ولی ایجاد تغییرات کوچک در روال آموزش افراد کار چندان سختی به نظر نمی آید، آن هم با توجه به پیشرفت تکنولوژی. چطور؟

ساختار شبکه های اجتماعی در دهه ی اخیر فضایی را در اختیار قرار داده است که به کمک آن میتوان به مشارکت انواع و اقسام تخصص ها و مدل ذهنی ها دسترسی داشت. اجازه دهید به کمک یک نمونه از اتفاق های جمعی که اخیرا در شبکه ی اجتماعی نوآورانه فارسی زبان پادپرس اتفاق افتاده، موضوع را برایتان شفاف تر توضیح دهیم.

خانم معلم خلاق و با دغدغه ای، به اسم لیلا به دنبال راهکاری برای افزایش یادگیری دانش آموزان خود در درس ریاضی بودند. ایشان بعد از همفکری های اولیه راجع به دغدغه شان در فضای مجازی، به این فکر افتادند که با خلاقیت در فضای فیزیکی و دکور کلاس درس، در سطح یادگیری دانش آموزانشان تغییراتی ایجاد کنند. ولی مسئله اینجاست که ایشان نه دیزاینر بودند و نه به تنهایی فرصت و قدرت پیدا کردن چیدمان مناسب را در اختیار داشتند. راهکارشان ساده و البته جذاب بوده و به راحتی هم در تعداد بالا در سایر مدارس کشورمان قابل تکرار است: ایشان مسئله ی بازطراحی کلاس درسشان را در جمع دانشجویی جوان پادپرس مطرح کردند و یک چالش هم آفرینی را در این زمینه برگزار کردند. از افراد دعوت کردند تا ایده های خلاقانه ای در زمینه دکور کلاس درس ارائه دهند. به کمک این چالش جمعی در طی تنها یک هفته، ایده ها و دیدگاه های خیلی جذابی در حوزه های مختلف از دانش دوستان متخصص در زمینه معماری تا تجربه ی کلاس های درس فارغ التحصیلان مدارس سمپاد جمع آوری شد. نکته جالب توجه در این است که با توجه به ساختار متن باز یا open content – open source  در پادپرس، این ایده ها یک بار مصرف نخواهند بود و برای استفاده  توسط سایر معلم ها و مدیران آموزشی در طول زمان در دسترس هستند.

اجرای چنین حرکتی که در دنیا به نام نوآوری باز و یا جمع سپاری مسئله خوانده میشود، در ایران و توسط مسئولان میانی یک سازمان در نوع خود بی نظیر است و در صورتی که در جوامع بزرگتر فارسی زبان رخ دهد، میتوانیم شاهد اتفاق های نوآورانه ای باشیم که شاید کمتر در ایران امثال آن را دیده ایم.

ضمن آنکه با جمع سپاری چنین مسائلی، و گفتگو حول آن در واقع داریم فعالیت های گروهی را نیز پرورش میدهیم. به قول آقای محسن رنانی: «اگر امروز یک کمپانی بزرگ در سطح جهان با حضور اقوام ایرانی نداریم نتیجه آموزش های دیروز است که مشارکت و همکاری را به دانش آموزان یاد ندادیم.»

شبکه ی اجتماعی پادپرس کجاست؟

شبکه ی اجتماعی پادپرس در آدرس وبسایت https://padpors.com  یک فضای مجازی است که افراد در آن به گفتگو و همفکری درباره مسائل مختلف فردی و سازمانی می پردازند.  مخاطبان این فضا عمدتا از دانشجویان و علاقه مندان به حل مسئله و نوآوری هستند. در این فضا، مسئله ها در کنار ایده ها، راهکارها و تجربه های مختلف افراد قرار دارد. چنین ساختاری علاوه بر دسترسی ساده به افراد مکمل برای توسعه ی شبکه ی آشنایان هر فرد، فضای خیلی مناسبی برای شکل گرفتن ایده های نو و بروز ابداعات و اختراعات تازه است. تاریخ علم نشان می‌دهد بسیاری از اختراعات هم از دل همین آرزوها و مسئله‌ها شکل گرفته‌اند؛ به گونه ای که می‌توان با قاطعیت گفت: ”مادر هر ایده‌ یک مسئله، دغدغه یا آرزوست “.

خاصیت این مسئله‌ها و ایده‌هایی که در موقعیت‌های مختلف به ذهن ما می‌رسند این است که خیلی زود فراموش می‌شوند. پادپرس برای ثبت و به اشتراک‌گذاری این فکرها ساخته شده است؛ فکرهایی که ارزش نوشتن دارند ….

2121

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1295295

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 10 =