عوامل مختلفی باعث شده تا پاکستان این جایگاه را در سیاست خارجی ریاض و تهران پیدا کند. به همین دلیل اسلام آباد در بسیاری از موارد میتواند مورد مشورت ایران و عربستان قرار گیرد. از سوی دیگر عربستان در سیاستهای منطقهای دچار مشکل شده است. در نتیجه حل این مشکل از طریق برخورد نظامی با ایران امکانپذیر نیست.
بلکه از طریق مصالحه با ایران امکانپذیر است. دلیل آن نیز این بوده که ایران به درجهای از قدرت رسیده است که توان تاثیرگذاری وسیعی بر منطقه دارد بهعلاوه آنکه عربستان سعودی ملاحظه کرده است که در درگیریهای منطقهای ایالات متحده آمریکا و رژیمهایی همانند رژیم صهیونیستی پشتیبانان مطمئنی نخواهند بود. کما اینکه در مقاطع مختلف این دو رژیم فقط متاثر از منافع خودشان عمل کردهاند. آنها سعی داشتهاند تا عربستان را خط مقدم جبهه جنگ با ایران قرار دهند.
در نتیجه عربستان به این نقطه رسیده است که آمریکا و رژیم صهیونیستی فینفسه علاقهای به عربستان ندارند. مگر آنکه بخواهند از عربستان به عنوان ابزار در سیاست خارجی خودشان استفاده نمایند. سیاست خارجی عربستان یک سیاست خارجی تبعی است یعنی سیاست خارجی این کشور از ایالات متحده آمریکا تبعیت میکند. هرگونه رفتاری از سوی این کشور در سطح روابط دوجانبه و یا منطقهای متاثر از سیاستهای آمریکا بوده است.
شاید آنچه که عربستان سعودی را به این نتیجه رسانده است که به منفعت ملی خود فکر کند و حداقل تا حدودی جدای از سیاست خارجی آمریکا عمل نماید واقعیتهایی است که در صحنه برای ریاض پیش آمده است. از جمله اینکه ایالات متحده آمریکا شریک مطمئنی در مصیبتهایی که عربستان با آن دست به گریبان بوده نیست. به عنوان مثال رفتار آمریکا در ارتباط با داعش برای عربستان سعودی ابهامآمیز است. رفتار آمریکا در برخورد با ایران نسبت به عربستان سعودی ابهامآمیز است. در مجموع موارد مختلفی وجود داشته که آمریکا متحدینش را بهطور کلی تنها گذاشته است. شاید بهترین مثال آن در شرایط امروزی رها کردن کردهای سوریه به حال خودشان است.
آن هم در شرایطی که در لب تیغ ترکیه قرار گرفتهاند. تمامی این مسائل به نوعی عدم اطمینان را در عربستان سعودی بهوجود آورده و شاید علائم مختلفی را که از طرق مختلف برای ایران مخابره میکند ناشی از این مسائل است. اگر عربستان سعودی متاثر از این واقعیت دولت پاکستان را وادار کرده است که میان ایران و عربستان مذاکراتی صورت گیرد، فرصتی است هم برای عربستان و هم برای ایران. باید توجه داشته باشیم که فرصتها به سادگی به دست نمیآیند. فرصتها سخت به دست میآیند و زود از دست میروند.
در نتیجه هر دو کشور میبایستی روی این پیشنهادات تامل کنند. امروزه هم ایران و هم عربستان بیش از آنکه به جنگ و درگیری نیاز داشته باشند به صلح منطقهای نیاز دارند. باید هر دو کشور در نظر داشته باشند که این صلح میبایستی یک صلح پایدار و استراتژیک باشد. هر دو کشور نباید بهصورت تاکتیکی به مساله صلح نگاه کنند. هر دو کشور باید به سود و منفعت مطلق بنگرند و نه سود و منفعت نسبی، منظور سود و منفعت مطلق آن است که در این مذاکراتی که بهوقوع میپیوندد هر میزان که به این کشور امتیاز عاید شود برای آنها منفعت است. چون این فرصت صلح، نتایجی را به همراه دارد که منافع آن در بلندمدت بسیار بیشتر از زیانهای کوتاهمدتی است که ممکن است هر یک از دو کشور متحمل آن شوند.
* تحلیلگر روابط بینالملل
* منتشر شده در روزنامه آرمان ۱۸ مهر ۹۸
نظر شما